www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

8 تیر ماه  1396

  pyknet100@gmail.com

 
 
 

اسناد جدید کودتا 28 مرداد

حمایت مردمی گام به گام

از دکتر مصدق گرفته شد

ترجمه - فروزنده فرزاد

 
 
 
 

در ادامه ی مروری بر اسناد تازه منتشره شده ی وزارت خارجه ی آمریکا درباره ی کودتای 28 مرداد، به نقل از این اسناد میخوانید که با وجود محبوبیت فراوان نخستین دکتر مصدق آنچنانکه بگفته ی همین اسناد مردم او را "در حد نیمه خدا" میدانستند، چگونه وخامت  شرایط اقتصادی در پی حل نشدن مساله ی نفت زمینه ساز رویگردانی مردم از مصدق و دولت او گردید و بستر کودتا را برای دسیسه های عوامل داخلی و خارجی آن فراهم کرد.

در مکاتبه یی مورخ 10 تیر 1332 سفارت آمریکا به وزارت خارجه ی این کشور، موقعیت و محبوبیت دکتر مصدق چنین ارزیابی شده است:

"اخیرا گزارشهایی به سفارت رسیده که نشان میدهد نخست وزیر مصدق عمده ی حمایت مردمی اش را از دست داده است. هر چند بدون روشهای علمی نظرسنجی نمیتوان به طور قطعی نتیجه گیری کرد، ولی گزارشهایی که رسیده چنین روندی را نشان میدهد.

در اینکه دکتر مصدق هنگامیکه به نخست وزیری رسید از حمایت گسترده مردمی برخوردار بود نمیتوان تردید کرد. بعنوان رهبر مبارزه با کمپانی نفت ایران و انگلیس در کشوری که نفرت از انگلیس ریشه های عمیق دارد، بجز چند استثنا، وی میتوانست به حمایت همه ی لایه های اجتماعی پشتگرم باشد. ماهها پس از ملی شدن نفت نیز این حمایت و پشتیبانی بیشتر میشد. مصدق از نگاه مردم عادی در حد نیمه خدا بود.

پدیده ی مصدق در ایران تقریبا یگانه بود. پیرمردی نحیف در یک کشور شرقی که سن به تنهایی مایه ی احترام است، توانست بر خلاف تصور برنده ی منازعه ی نفت شود و همدلی تقریبا همه ی ایرانیان را برانگیخت. در کشوری که فساد سیاسی هنجاری پذیرفته شده است، مصدق بعنوان وطن پرستی ظاهر شد که در پاکدستی مالی اش کمترین تردیدی نمیتوان داشت.

با اینحال، همزمان با رشد مخالفتها علیه او، وضعیت اقتصادی و مالی کشور رو به وخامت گذاشت و نخست وزیر لازم دید برای خاموش کردن مخالفان به روشهای مستبدانه روی بیاورد. مغایرت و تضاد در بیانات و سخنرانیهایش و وعده های او بیشتر و بیشتر آشکار میشد. از یکسو از "اقتصاد غیر نفتی" سخن میگفت و از دیگر سو ناکامی اش را برای شروع اصلاحاتی که وعده میداد با این بهانه که نمیتواند همزمان "در دو جبهه بجنگد" توجیه میکرد. وعده ی "حل مساله ی نفت" را که مدام در برابر مردم مطرح میکرد تحقق نمی یافت. هر چه نخست وزیر قدرت بیشتری مطالبه میکرد، بیشتر به روشهای مستبدانه برای حفظ قدرت روی میاورد.

مصدق از بیم جانش ماهها از محل سکونتش بیرون نیامد. او تصدیق کرد که از جمعیت بیم دارد. دیگر نمیتوانست در محوطه ی مجلس "مردم" را خطاب قرار دهد. از رختخواب سخنرانیهایش ضبط و از رادیو تهران پخش میشد. او دیگر قهرمان نبود.

سرانجام نخست وزیر به صراحت اعلام کرد که میخواهد صرفنظر از حمایت عمومی در قدرت بماند. اینبار او بود که با پشتیبانی اقلیتی از نمایندگان مجلس میتوانست از تهدید به کارشکنی و اشکال تراشی (ابستراکسیون) استفاده کند. او تهدید کرد مادامیکه اکثریت نصف بعلاوه یک پارلمان را داشته باشد در قدرت میماند و مانند گذشته خواهان رای اکثریت قاطع نبود. آشکار بود که اگر نمیتوانست رای نصف بعلاوه یک را بدست بیاورد نمایندگان اقلیت وفادار به او میتوانستند صحن مجلس را ترک و مانع کار مجلس شوند. مصدق یک گام دیگر به جلو برداشت و تهدید به انحلال مجلس کرد.

شاه و مصدق

مصدق برای منحرف کردن توجهات عمومی از ناکامی اش در حل مساله ی نفت و برای تقویت موقعیت خود و همچنین به دلایل دیگر با شاه بر سر موقعیت او بحران سازی کرد. تردید نیست که مصدق به شاه "پیشنهاد کرد" کشور را ترک کند. و به نظر میرسد میزان محبوبیت شاه بین مردم را دست کم گرفته بود. درحالیکه شخص محمدرضا شاه در ایران دارای وزن و اهمیتی درخور نیست، اما نهاد سلطنت در اذهان ایرانیان عمیقا اثر دارد. بدون وارد شدن به جزییات، کافیست توجه شود که ناکامی نخست وزیر برای خلاص شدن از شاه، شکست بزرگی برای نخست وزیر بود. این نخستین بار از زمان به قدرت رسیدن او بود که نتوانست یک مساله ی داخلی را به انجام برساند.

بی شک اعتراضات به خروج شاه سبب شد مصدق و دوروبریهایش درباره موقعیت شاه ارزیابی دوباره ای بکنند چنانکه نتیجه ی تلاش آنها برای پیدا کردن راه میانه به ایجاد "هیات هشت-نفره" برای محدود کردن اختیارات شاه انجامید. رفتار شاه در برابر مصدق از نظر مخالفان مصدق به "ضعف" تعبیر شده و به نظر میرسد شاه خود را نزد برخی از نزدیکانش بی اعتبار کرده است. اپوزیسیون {مخالفان مصدق} نیز از پیامدهای تسلیم کامل شاه در برابر مصدق و بدل شدن او به ابزاری در دست مصدق هراس دارند. باید گفت که رقبای مصدق حملات خود را نه علیه محدود کردن اختیارات شاه که همچنین بر بستن دست و پای مصدق و اختیاراتی که مجلس به او میدهد، استوار کرده اند. در برابر، دولت میکوشد که این مسائل در نظر عامه به عنوان مساله ی انتخاب میان شاه و مصدق مطرح نشود.

محبوبیت کنونی

درباره ی محبوبیت نخست وزیر موارد زیر از گزارشهای رسیده گویاست. هجدهم فروردین، کنسول ما در تبریز پیامی به سفارت فرستاد مبنی بر اینکه مخالفت علنی با مصدق رو به افزایش است که نشاندهنده ی کاهش اعتبار اوست. کنسول اصفهان نیز در نامه یی به تاریخ 12 فروردین مینویسد: "با مردم که حرف میزنم نارضایتی روزافزون از دکتر مصدق و در کل دولت مشهود است. بخشهایی از مردم از ناکامی دولت، نبود پیشرفت در مناقشه ی نفت، مالیاتهای جدید و مقررات دولتی بر تجارت خارجی گله مندند. مرموزانه از این سخن میگویند که تغییراتی در تهران در شرف وقوع است چرا که وضعیت کنونی دوام نمی آورد. این نتیجه ی یک نظرسنجی نیست و تنها گزارشی است از گفته ها و تلقی کسانی از "طبقه ی مرفه تر"  که با ایشان صحبت کرده ام."

گزارشها از مشهد هم حاکیست که مردم، مصدق و شاه هر دو را میخواهند. در اوایل تیرماه گزارشهای اصفهان و مشهد برداشتهای پیشین را تایید می کند. کنسول اصفهان میگوید که "طبقات پایین کماکان حامی مصدق هستند" هر چند مخالفت با او در میان طبقات متوسط و مرفه جامعه رو به افزایش است.

به نظر میرسد که نخست وزیر عمده ی حامیانش را در تهران از دست داده باشد هر چند هنوز طرفدارانی دارد. بازار بین هواداری از مصدق از یکسو و کاشانی و بقایی از دیگر سو دو شقه شده است. تجار عمیقا از مصدق متنفرند هر چند استثنائاتی هم هست. مثلا تمایل به مصدق در بین صادرکنندگان بیشتر از واردکنندگان است . همچنین مصدق در بین صاحبان کارگاههای کوچک که کمبود کالاهای خارجی و تورم محرک این کارشان شده محبوب است. او هنوز پشتیبانی روشنفکران حزب ایران را با خود دارد که بیشترشان جیره خور دولت هستند. اما تظاهرات دولتی 29 خرداد که با همه ی تبلیغات دولتی بین 3 تا 5 هزار تن (بجز تظاهرات دست کم 12 هزار نفره ی حزب توده) در آن شرکت کردند، در کمال شگفتی نشان داد که تا چه میزان حمایت مردمی از دولت ضعیف است."

پیرامون انحلال مجلس هفدهم

کیم روزولت از مجریان کودتا در تهران در یادداشتی به تاریخ 26 تیر 1332 بخشی از گزارشهایی را که از ستاد کودتا دریافت کرده چنین مخابره میکند:

"بگفته ی یکی از نمایندگان اپوزیسیون {نمایندگان مخالفان مصدق}، "استعفای" نمایندگان مستقل و مخالف –  درپی اقدامی مشابه از سوی فراکسیون جبهه ملی – بعنوان یک استراتژی برای مقابله با طرح رفراندم مصدق "ارزیابی شد".

-         بگفته ی این نماینده ی مخالف ایده و فکر پشت این مانور چنین است:

o       هدف جبهه ی ملی از "استعفا" تعطیل کردن مجلس و در نتیجه بی اثر کردن مخالفان {مصدق} بود.

o       مصدق میخواست از طریق رفراندمی "متقلبانه" مخالفانش را به تسلیم بی قید و شرط وادار کند که در آنصورت به دیکتاتوری تمام عیار بدل میشد.

o       به این ترتیب با اعلام "استعفای" دیگر نمایندگان "که بسیاریشان پنهانی با دیکتاتوری {مصدق} مبارزه میکنند"،  برگزاری رفراندم از سوی مصدق موضوعیتی ندارد.

o       بگفته ی این منبع، "برگ برنده ی" مخالفان این خواهد بود که استعفاها قانونی نیست مگر اینکه در صحن مجلس مطرح و به تایید نمایندگان برسد. بنابراین در وضعیت فعلی در واقع هیچکس استعفا نکرده و جلسات مجلس هر زمان نیاز باشد میتواند برقرار شود؛ مثلا برای معرفی نخست وزیر جدید.

 

-         نماینده ی مخالف توضیح داد که مقرر شده 15 تن از مخالفان "سرسخت" تا "وقتیکه فرد دیگری بجای مصدق بر سر کار بیاید" در مجلس بست بنشینند. او گفت مخالفان در جلسه یی با حضور کاشانی روی این استراتژی توافق کردند. برنامه {آنها} این است:

o       نمایندگان در ساختمان مجلس خواهند ماند.

o        کاشانی پیشنهاد کرد همراه مخالفان بست بنشیند ولی در خانه خواهد ماند تا به گروههای مردم مذهبی و ملاقات های روزانه {آنها} به نشانه ی حمایت از نمایندگان متحصن سر و سامان بدهد.

o       برخی از متحصنین افراد زیر هستند:

o       حائری زاده، علی زهری، هدی، بقایی، عبدالرحمان فرامرزی، احمد فرامرزی، میراشرافی.

 

-         همین منبع اضافه کرد که مخالفان مبالغی کمک مالی دریافت کرده اند "اما نمیدانم از کجا". قرار شد مخالفان در تظاهرات 30 تیر از خیابان دور بمانند."

 

این طرح به سرانجام نرسید و دکتر مصدق در 5 مرداد 1332 از طریق پیام رادیویی مردم را به رفراندوم فراخواند. رفراندوم در روزهای 12 مرداد در تهران و 18 مرداد در شهرستانها برگزار شد و به انحلال مجلس رای داد!

 

(نقل از راه توده)


به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet @pyknet


 پیک نت 8 تیر

 
 

اشتراک گذاری: