ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 

صفحه اول

پیوندهای پیک

بايگانی پيک

16 بهمن ماه  1397

  pyknet100@gmail.com

 
 
 

ضربه بزرگی که انفجار حزب جمهوری اسلامی زد

 
 
 

 

 

این صفحه اول روزنامه اطلاعات، فردای روزی است که دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در منطقه سرچشمه تهران منفجر شد. انفجار 7 تیرماه 60 روی داد و این صفحه اول 8 تیرماه 60 اطلاعات است.

انفجار اندک زمانی پس از اعلام قیام مسلحانه سازمان مجاهدین خلق و پیش از خروج بنی صدر و مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق از ایران روی داد. این دو تا 6 مرداد که از ایران خارج شدند، یعنی حدود یک ماه مخفی بودند. گفته می شود نزدیک 150 نفر و از جمله آیت الله بهشتی و حجت الاسلام محمد منتظری فرزند ارشد آیت الله منتظری دراین انفجار کشته شدند اما جمهوری اسلامی برای تداعی واقعه کربلا این آمار را در 72 تن خلاصه کرد! عده ای از نمایندگان مجلس، مقامات دولتی و کادرهائی که آیت الله بهشتی آموزش داده بود در این انفجار کشته شدند. از نکات حاشیه ای این انفجار آنست که چند تنی را که قرار نبوده در جلسه حضور داشته باشند کسانی که هنوز اعلام نشده چه کسانی بودند با تلفن و اصرار به این جلسه فرا می خوانند. از جمله محمد منتظری را که با آیت الله بهشتی بر سر برخی تصمیمات و سیاست های او موافقت نداشت و حتی از شرکت در جلسات حزب قهر کرده بود اما با اصرار همان کسان مجهول به جلسه آمد. آمد و آورده شد تا کشته شود. ای بسا اگر محمد منتظری کشته نشده بود، سرنوشت آیت الله منتظری آنگونه رقم نمی خورد که خورد.

گفتند جوانی بنام "کلاهی" که نفوذی مجاهدین خلق بوده و آیت الله بهشتی چشم امید بسیاری برای آینده حکومتی به او داشته و همیشه "محمد رضا" او را صدا میکرده عامل این انفجار بود که توانست پس از انفجار از ایران خارج شود و اخیرا گفته شد که در اروپا ترور شد. انفجار مهیبی که تمام ساختمان دفتر حزب را ویران کرد. مواد منفجره پر قدرت، انفجار تدارک دیده شده، کارشناسی دقیق برای انتخاب محل بمب و بسیاری نشان های دیگر چنان است که نمی توان پذیرفت یکنفر عامل این انفجار بود و قطعا دست های نیرومند تر و فنی تر با امکانات کامل در این انفجار دست داشتند. حتی اگر سازمان مجاهدین هم عامل و سازمانده این انفجار بوده، کسان دیگری که کارشناس این نوع انفجارها بودند سازمان مذکور را برای این انفجار سرانگشت چرخانده بودند. بخش بسیار مهم خاطرات ارتشبد فردوست بنیانگذار واقعی ساواک شاهنشاهی که دوره دیده سازمان های اطلاعاتی انگلستان بود، در باره یک شبکه بسیار مخفی اطلاعاتی اسرائیل در ایران را باید بارها و با دقت خواند. او در خاطراتش میگوید و می نویسد که این سازمان نه تنها به ساواک گزارشی نمیداد و ساواک از اعضای آن اطلاع نداشت، بلکه به شاه هم گزارش نمیداد و مستقیما با اسرائیل در ارتباط بود و به همین دلیل بعد از انقلاب 57 نیز این شبکه کاملا مخفی و دست نخورده باقی ماند.

بعد از انفجار حزب جمهوری اسلامی که حتی یک تن از اعضای رهبری حزب موتلفه اسلامی که در شورای رهبری حزب جمهوری اسلامی بودند، در جلسه حضور نداشتند، آقای خمینی و هاشمی رفسنجانی که ریاست مجلس را برعهده داشت مدعی شدند که ایران پر از بهشتی است و خوفی از این انفجار ها و کشتارها نیست. اما گذشت زمان نشان داد که نتیجه انفجار خلاف این نوع نظرات تبلیغاتی و یا خوشبینانه بود و ضربه ای که وارد آمد مانند خنجر تا مغز استخوان پیش رفت. بویژه پس از انفجار دوم که در دفتر  نخست وزیر روی داد و ترورهای گسترده ای که صورت گرفت و اعدام های گسترده تری که در زندانها سازمان داده شد. همه اینها دست به دست هم داد تا کمر انقلاب 57 شکسته شود، آزادی های برآمده از انقلاب بسرعت محدود شود، فضای امینی بر جامعه مسلط شود و نوبت رهبری و مدیریت جمهوری اسلامی برسد به امثال احمد جنتی و شیخ محمد یزدی و مصباح یزدی و علم الهدا و این طیف روحانیون. اگر بهشتی زنده بود و یا باهنر در انفجار نخست وزیری کشته نشده بود و روحانیون قدری که به حکم آیت الله خمینی امام جمعه شده بودند قربانی موج ترورهای دهه 60 نشده بودند، بسیار دور از ذهن است که نوبت جانشینی آیت الله خمینی به آقای خامنه ای می رسید که نه سابقه مبارزاتی چندانی داشت ( جز چند ماه زندان بدلیل سخنرانی در مسجد الجواد) و نه از شاگردان و مقلدان آقای خمینی بود.

در همین صفحه اول، علاوه بر عکس جمعی از قربانیان انفجار که صدای آن تا میدان فردوسی تهران شنیده شد (محل انفجار سرچشمه تهران بود)، آن ادعای آقای خمینی در باره نداشتن بیم از کشته شدن ها را می خوانید و همچنین اخبار جنجالی و ساختگی درباره بنی صدر را می خوانید که حکومت در اختیار مطبوعات میگذاشت. بنی صدر اگر هزار عیب هم داشت، این یک عیب  که مامور سازمان اطلاعات مرکزی امریکا ملاقات و گفتگو کند و یا مهره امریکائی باشد (دو خبر ستون سمت راست این صفحه اول) را نداشت. حاصل این نوع دروغ ها و ادعاها که 40 سال بعنوان یک شیوه تبلیغاتی علیه مخالفان در جمهوری اسلامی ادامه یافته و دنبال شده، بی اعتمادی کنونی گسترده مردم ایران به هر گفته و ادعای حکومتی است. اعلام دو روز تعطیل و یک هفته عزای عمومی نیز هرگز آب رفته را نتوانست به جوی باز گرداند.


به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet @pyknet


 پیک نت 16 بهمن

 
 

اشتراک گذاری: