ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

13 دی ماه  1397

  pyknet100@gmail.com

 
 
 

دیدار تحریریه یک روزنامه با حسن خمینی

مرگ مطبوعات  فرا نمی رسد

اگر هویت مردمی پیدا کنند!

 
 
 
 
 

 

بخش هائی از سخنان حسن خمینی در دیدار با مدیرمسئول، سردبیر و اعضای تحریریه روزنامه ۱۹ دی قم:

غوغاسالاری از آفت‌های امروزین برخی رسانه‌های مکتوب است. در دوران قدیم تنها روزنامه‌ها وظیفه خبررسانی را بر عهده داشتند، اما بعد‌ها که رادیو و تلویزیون آمد، آن‌ها این کار را بهتر انجام می‌دادند؛ به نحوی که مخاطب خبر را می‌خواند، فیلم آن را می‌دید و ضمنا زودتر از روزنامه‌ها باخبر می‌شد؛ در نتیجه روزنامه‌ها وظیفه انتشار خبر تفصیلی را بر عهده گرفتند و خبر‌های اجتماعی‌تر و با جهت دهی و مخاطبین خاص تری را انتخاب کردند. در این میدان جدید، روزنامه‌هایی در این زمینه موفق بودند که تکلیف خود را با مخاطبین‌شان مشخص کردند.

تدریجا رسالت رسانه‌های کاغذی از «خبررسانی» به «تحلیل» تغییر یافت و حالا سوال اینجاست که در چنین فضایی باید چه اقدامی انجام داد؟ آیا این به معنای پایان روزنامه نگاری است؟ یعنی باید بگوییم عصر روزنامه و روزنامه نگاری تمام شده؟ یا باید بگوییم که روزنامه نگاری خبر محور تمام شده است؟

امروز مشکلی که وجود دارد، بحث «اعتماد به خبر» است. شبکه‌های اجتماعی علیرغم قدرتی که دارند، اما در اینکه کدام خبر در آن‌ها راست و کدام دروغ است، تردید وجود دارد. امروز در فضای مجازی، با مجموعه‌ای از راست‌ها مواجهیم که دروغ نیستند و می‌توان تصویر آن‌ها را نیر مشاهده کرد؛ آن‌هایی هم که دروغ هستند معمولاً کسی به آن‌ها اعتنایی نمی‌کند. اما آیا همان خبر‌های درست نیز «همه»‌ی خبر راست است؟ یعنی اگر دوربین را عقب‌تر ببریم نیز فقط همین است یا اینکه تنها قسمتی از آن است؟ ما امروز در فضای رسانه با آمیختگی دوغ و دوشاب مواجهیم و به تدریج هر مقدار که پیش می‌رویم، این روند پررنگ ‌تر می‌شود و تا جایی جلو می‌رود که دیگر کسی به هیچ چیزی اعتماد نمی‌کند. به نحوی که قبلاً می‌گفتند به گوش خود اعتماد نکن، اما به تدریج وضع به جایی می‌رسد که انسان دیگر به چشمانش هم نمی‌تواند اعتماد کند! رسانه اگر بتواند راجع به هر موضوع، گزارشی دهد که مخاطبین غیرمتخصص بتوانند موضوع و محتوای آن را دریابند، کاری ارزشمند کرده است و در اینجاست که نقش خبرنگار مهم می‌شود. اگر رسانه‌ها چشم و گوش مردم شوند و به جای مخاطبان اخبار را رصد کرده و موارد مهم را دسته بندی کنند و گزارش آن را ارائه دهند، خبرنگار تبدیل به یک کارشناس خواهد شد که البته این کاری دشوار است. امروز عملاً تلویزیون‌ها چنین نقشی ایفا می‌کنند. مردم اگر به کسی اعتماد داشته باشند، حرف هایش را گوش داده و برنامه اش را تماشا می‌کنند. اما اگر اعتماد نداشته باشند، شبکه را عوض می‌کنند. آنقدر گوش ما غرق مطالب شده که دیگر حتی تخریب‌ها نیز اثر نمی‌کنند. زیرا از صبح تا شب در رابطه با شخصیت‌ها و چهره‌های مختلف، فحاشی و اتهام زنی زیاد شده است؛ بنابراین مردم در مقاطع مختلف و برای پی بردن به نتیجه یک رخداد، به یک «خبرنگار کارشناس» مراجعه می‌کنند. آن وقت است که برای خواندن تحلیل‌ها و گزارش‌های این کارشناسان در روزنامه ها، حاضر به پرداخت هزینه نیز هستند. وقتی اطلاعات مورد علاقه مردم، دسته بندی یا جمع آوری شده و در قالب یک بسته ارائه می‌شود، برای کسانی که وقت کافی جهت پیدا کردن آن اطلاعات ندارند، ارزشمند است.

البته که همه رسانه‌ها سالم نیستند، کم کم یاد می‌گیرند چگونه می‌توان یک نفر را تخریب و یا از حوزه تخریبی بیرون آورند یا اینکه وقتی افتضاحی پدید می‌آید، چگونه می‌توان در کنار آن دو خبر زرد تولید کرد که ذهن جامعه را از آن خبر منحرف کرد. یکی از شیوه‌های جنگ روانی نیز همین است که وقتی یک خبر بد اتفاق می‌افتد و دیگر کسی نمی‌تواند آن را انکار کند، بلافاصله دو خبر تولید می‌شود که حتی ممکن است مال دوسال پیش باشد، ولی می‌تواند تمام ذهن طبقات زرد جامعه را به سمت خود بکشد تا آن مسأله جدید به تدریج به حاشیه رفته و گم شود.

رسانه شرط لازم دموکراسی است، ولی شرط کافی تحقق آن نیست؛ یعنی نمی‌تواند به تنهایی عامل فساد زدایی باشد، بلکه بعضی مواقع اگر مراقب نباشید، خودش می‌تواند تبدیل به عامل ریشه بخشی برای فساد شود، چرا که وقتی صاحب قلم فاسد شد، خیلی بهتر می‌داند که چگونه می‌توان یک مسأله را لاپوشانی کند.

به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet @pyknet


 پیک نت 13 دی

 
 

اشتراک گذاری: