ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

3 آذر ماه  1397

  pyknet100@gmail.com

 
 
 

وارثان پس از انقلاب چه کردند

با دو موسسه انتشاراتی کیهان واطلاعات

 
 
 

 

 

سرگذشت روزنامه و روزنامه نگار با تاریخ مطبوعات در ایران پیوند ناگسستنی دارد. باید این تاریخ را از دوران قبل از مشروطه پی گرفت تا رسید به فاجعه سقوط تیراژ روزنامه ها در جمهوری اسلامی و زندانی شدن روزنامه نگاران و توقیف روزنامه ها و همه آنچه که شاهدش هستیم. قطعا این صفحه اول اولین روزنامه ایران نیست اما، شاید از نخستین و شاید اولین روزنامه یومیه ایران باشد. روزنامه اطلاعات که بعدها آن را عباس مسعودی تبدیل به موسسه بزرگ انتشاراتی اطلاعات کرد. یعنی همین روزنامه ای که اکنون حجت الاسلام دعائی سرپرست آن است. عباس مسعودی کارش را از خبرنگاری آغاز کرد. ابتدا یک خبرگزاری تک نفره در یک اتاق در بالاخانه خیابان لاله زار و سپس خیابان فردوسی تهران راه اندازی کرد و خبرهای مجلس را جمع و جور کرده و به خبرگزاری های خارجی و برخی مطبوعات نامنظم داخلی می فروخت. در این کار بسیار پر تلاش بود و توانست در سخت ترین دوران استبداد رضاشاه نیز خود را حفظ کند. بعدها توانست با همان تلاش بی مانندی که داشت، روزنامه چند صفحه ای اطلاعات را در یک ساختمان کهنه و قدیمی راه اندازی کند و آن روزنامه چند صفحه ای سرانجام تبدیل شد به موسسه عظیم اطلاعات. اهل سیاست هم بود و بتدریج به دربار شاه نزدیک شد و به مجلس سنا هم راه یافت و حتی نایب رئیس مجلس سنا هم شد، اما تمام قدرتی را که در حکومت شاه یافته بود پشتوانه گسترش موسسه اطلاعات کرد. او عاشق حرفه اش بود، تا روزی که قلبش در اوج اقتدار شاه در خانه از حرکت باز ایستاد. در مشهد زلزله آمده بود و شاه طی تشریفاتی برای دیدار از زلزله زدگان به مشهد می رفت. در فرودگاه مهرآباد همه مقامات عالیه و ژنرال ها و امام جمعه تهران برای بدرقه شاه به صف شده بود. از جمله مسعودی که نایب رئیس مجلس سنا بود. همان روز، روزنامه اطلاعات با تیتر بزرگ "زلزله در مشهد" در صفحه اول منتشر شده بود. شاه یک نسخه از اطلاعات را در دست داشت و هنگام عبور از مقابل بدرقه کنندگانی که یکی یکی دست شاه را می بوسیدند به عباس مسعودی که رسید به او دست نداد و روزنامه اطلاعاتی را که در دست داشت به طرفش پرت کرد و گفت «حروفی از این بزرگتر در چاپخانه ات هست که اگر من مُردم با آن حروف اطلاعات را منتشر کنی؟» شاه سوار هواپیما شد و رفت و عباس مسعودی نیز به خانه بازگشت و این بازگشت دیگر رفتی بدنبال نداشت. عباس مسعودی فهمید که کارش تمام شده است. چند روز بعد سکته کرد و در گذشت! جمهوری اسلامی یا تاریخ را انکار می کند و یا تحریف و یا پنهان. از جمله درباره دو موسسه انتشاراتی بزرگ کیهان و اطلاعات که به همت عباس مسعودی و دکتر مصباح زاده بنیانگذاری شدند. همه تاریخچه این دو موسسه آن نیست که صاحبان آنها به رژیم وابسته بودند و یا از رژیم کمک مالی می گرفتند و یا هر مزخرفی که روح الله حسینیان در مرکز اسناد انقلاب اسلامی و یا حسین شریعتمداری در زیر زمین کیهان تهیه و منتشر می کند. آنها حتی اگر کمک مالی هم می گرفتند و یا تبدیل به سناتورهای مجلس سنا هم شدند، اما نه حرفه و عشق خود به روزنامه نگاری را فراموش کردند و نه یادشان رفت که از امکانات حکومتی بدست آمده موسسات انتشاراتی خود را رونق ببخشند که بخشیدند و نسلی با تحصیلات روزنامه نگاری و تجربه حرفه ای تحویل جامعه روزنامه نگاری ایران بدهند که دادند و دو موسسه خود را تبدیل به بزرگترین موسسات انتشارات _از نظر تکنیک- در خاورمیانه کنند. حتی جلوتر از مصر.

. سرپرست های کیهان و اطلاعات پس از انقلاب هم وابسته به حکومت و رژیم بودند و هستند و باید پرسید شما ها چه کردید با این دو روزنامه و چه گلی به سر این دو روزنامه زدید؟ آنها بودند و آن کردند. شما چه؟

تاریخ را زمانی مردم قبول دارند که دو سویه (خوب و بد با هم) نوشته شود و نه یکسویه و به میل قدرت حاکم. درد بی اعتمادی مردم به آنچه که حکومت می گوید و منتشر می کند همین یکسویه بینی است. از رضا شاه بگیرید و بیائید جلو تا برسیم به به دو موسسه انتشاراتی کیهان و اطلاعات که نسل روزنامه نگار شده بعد از انقلاب که در مطبوعات ایران کار می کنند، از تجربه و دانش بسیاری از روزنامه نگاران آن دوران  محروم ماندند و سطح و کیفیت آمد پائین. چنان که سطح حقوق و دستمزد، دوره های مختلف آموزشی و آگاهی حتی در حد اطلاع از گذشته حرفه ای که در آن قرار گرفته اند و یا کانون و موسسات صنفی شان.


به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet @pyknet


 پیک نت 3 آذر

 
 

اشتراک گذاری: