ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

10 شهریور ماه  1397

  pyknet100@gmail.com

 
 
 

این عکس و این حصر

یک تاریخ پرغصه دارد!

 
 
 
 
 

 

امان از ماجرای حصر و تبعید که بخشی از تاریخ  ایران است. حصر و حبس خانگی دکتر مصدق در دوران محمدرضا شاه، حصر خانگی محمدعلی فروغی نخست وزیر رضاشاه، حصر و تبعید امیرکبیر در زمان ناصرالدین شاه و ... که از معروف ترین حصرها بودند رسید به حصر و حبس خانگی آیت الله منتظری که قائم مقام آقای خمینی بود و رسید به میرحسین موسوی که نخست وزیر آقای خمینی بود. زمانی که رضاشاه بر سر کار آمد، هیچ چیز از اداره کشور نمی دانست. یک نظامی خشن و بیسواد بود و این محمدعلی فروغی بود که شب ها به او آموزش خط فارسی داد و بر بالینش کتاب های تاریخی را خواند تا از تاریخ بیاموزد. بتدریج ضرورت اصلاحات را به رضاشاه تفهیم کرد. باور عمومی اینست که رضاشاه خود بانی اصلاحاتی بود که در دهسال اول سلطنت انجام داد اما واقعیت تاریخی این نیست. واقعیت اینست که طراح و مدیر اصلاحات فروغی نخست وزیر رضا شاه بود. فردی تحصیل کرده و مسلط به دو زبان فرانسه و عربی و مسلط به ادبیات و تاریخ ایران که در سالهای تصدی سفارت ایران در ترکیه و دوستی عمیقش با آتاتورک، آتاتورک نیز از او بسیار آموخت و می گویند برخی اصلاحات دوران آتاتورک در ترکیه حاصل نظرات فروغی است. فروغی نیز سرانجام گرفتار همان خشم و خشونت رضاشاه شد که دیگر اطرافیان و کارگزاران دوران او و یا مخالفان سیاسی و روشنفکران دوران او  شدند. فروغی با اعدام آقا اسدی، تولیت شریف آستانقدس به بهانه حوادث مسجد گوهرشاد مخالفت کرد و جلوی رضا شاه ایستاد و مغضوب شد و این بیت را سرود:

"در کف شیر نر خونخواره‌ای

غیر تسلیم و رضا کو چاره‌ای ".

 نظامی نبود که رضاشاه با عصا به جانش بیفتد و انقدر دیپلمات بود که غضب شاهی که همه چیزی را از او داشت بپذیرد و در واقع تحمل کند و در انتظار آینده ای که میدانست محتوم است به حبس خانگی برود و رفت. 6 سال در حبس خانگی ماند و به مطالعه و کارهای تحقیقی و از جمله روی دیوان حافظ خود را مشغول کرد تا جنگ دوم جهانی و روزی که ایران از دو طرف اشغال شد. روسیه از شمال و انگلستان از جنوب و پل پیروزی که هیتلر در آرزویش بود یکباره ویران شد و رضا شاه که در تدارک اتحاد با هیتلر بود در بن بست قرار گرفت. "بهبودی" پیشکار مخصوصش که جزو معدود محرم های از غضب و قتل رضاشاه در امان مانده بود را فرستاد خانه فروغی تا پس از 6 سال از خانه خارج شده و برای قبول نخست وزیری به دربار رفته و خدمت اعلیحضرت هاج و واج مانده و درمانده برسد. فروغی که در حال صحبت تلفنی بود، صحبت را قطع کرده و به بهبودی گفت: "به ایشان بگوئید کارشان تمام شده، جمع و جور شوند که باید از ایران بروند. من لباس می پوشم و می آیم دربار" و رفت دربار و ترتیب شاه شدن ولیعهد جوانی را داد که هنوز تاتی تاتی می کرد و دست چپ و راستش را هم بلد نبود و خودش در کنار او قرار گرفت تا ایران را از تجزیه و تکه پاره شدن نجات بدهد، که داد و اندک زمانی پس از آن کناره گرفت تا "دمی آب خوردن، پس از برسگال" را پیرانه سر پشت سر بگذارد و...

این عکس میرحسین موسوی که چند ماه پیش (زمستان 96) از او در محل حصر و حبس خانگی گرفته شده، قصه پر غصه سرگذشت حصر را در ایران تداعی میکند که بسیار مختصر به فرازهائی از آن اشاره کردیم. موسوی هم مانند دیگر همسن و سالهایش پیر و شکسته شده است و در حصر و غم انقلابی که از کف مردم ربوده شده پیرتر و شکسته تر. میداند که این حصر و پایداری اش در آنچه پیش بینی کرد و گفت و شد، سرمایه تاریخی اوست، حتی اگر نوبت اداره کشور بار دیگر به او نرسد.


به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet @pyknet


 پیک نت 10 شهریور

 
 

اشتراک گذاری: