پيک نت peiknet

منتخب اخبار فرهنگی - هنری

سایه که از جوانی با شهریار دوستی و ارتباط داشت، پس از رهائی از زندان 9 ماهه جمهوری اسلامی در سال 62 به همراه شفیعی کدکنی که درعکس دیده می شود رفت تبریز به دیدار شهریار که آخرین مراحل عمر خود را طی می کرد. در دورانی که سایه زندانی بود، شهریار نامه ای به علی خامنه ای نوشت با این مضمون "من دیشب خواب دیدم که ملائک در آسمان برای سایه می گریند". ظاهرا این نامه زمینه ساز رهائی سایه از زندان شد. در خاطرات از شهریار می نویسند: در چهارم آبان ۱۳۴۶ محمدرضاپهلوی در تالار کاخ گلستان تهران مراسم پرشکوه تاجگذاری برپا کرد. روزهای پیش از مراسم، در دربار برنامه‌های مراسم طراحی می‌شد. اسدالله علم، وزیر دربار، پیشنهاد کرده بود که در مراسم شعری هم خوانده شود. علم که شهریار را پیشنهاد کرد و شهریار را از تبریز به کاخ گلستان بردند تا شعر بخواند. گروهی از چاپلوسان از لباس‌های کهنه و آویزان و از اندام خمیده و سیمای لاغر و تکیده‌یِ شهریار ایراد گرفتند و شهریار را مناسب حضور در چنان مراسم پرشکوه نیافتند. شهریار را به تبریز بازگرداندند. شهریار هم رویداد را به شکل زیر درشعر بلبل و کلاغ شرح داد و به سنت شاعران کلاسیک، خود را بلبل خواند. (بین این شعر و شعر عقاب خانلری پیوندی شاعرانه وجود دارد و ما نمی دانیم شهریار زودتر از خانلری این شعر را گفته و یا خانلری زودتر از شهریار- پیک نت)

شاه مرغان به سینه جنگل

بر سر کوه تخت و تاج آراست

تکیه بر تخت پادشاهی زد

که عقاب است و گوهری والاست

بهر جشن و سلام، مرغانش

می‌پریدند از چپ و از راست

شاهباز، آن وزیر با تدبیر

گفت: حاجت به شاعری داناست

اردکی رفت و بلبلی آورد

امتحان را، وزیر شعری خواست

بلبل آهنگ ساز خود برداشت

که از آن غنچه مست و گل شیداست