ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

20 اردیبهشت 1400

  pyknet100@gmail.com

 
 
 

مصاحبه با سردار حسین علایی

دیپلماسی و میدان

دو بازوی سیاست خارجی اند

 
 
 

 

 

سردار علائی فرمانده سابق نیروی دریائی سپاه و استاد کنونی دانشگاه سپاه در این روزها آزادتر از هر فرمانده سابق و کنونی سپاه درباره اوضاع مملکت و انتخابات 1400 صحبت می کند. این آزادی و رهائی از آنجا ناشی می شود که نه خود می خواهد رئیس جمهور شود و نه وارد دسته بندی های فرماندهان سپاه است که هر کدام پشت یکی از فرماندهان سپاه برای به ریاست جمهوری رساندن او جمع شده اند. به همین دلیل او درباره مصاحبه ظریف بسیار دقیق و دیپلماتیک برخورد کرد و در تازه ترین مصاحبه اش گفت:

در هفته های اخیر دوگانه ای میان «دیپلماسی» و «میدان» دائما مطرح می شود، درحالیکه «دیپلماسی» و «میدان» هر دو بازوهای اجرایی سیاست خارجی هر کشوری هستند و اقدامات آنها نیز باید تقویت کننده و هم جهت و مکمل یکدیگر باشد. هدف اصلی از سیاست گذاری خارجی، تأمین «منافع ملی» است و «دیپلماسی» و «میدان» ابزارهای دستگاه سیاست خارجی هستند.

مهم ترین وظیفه رهبری در هر کشوری بهره گیری هماهنگ از «توان دیپلماسی» و نیز «قدرت میدان» برای نیل به «اهداف امنیت ملی» کشور است. بنابراین وظیفه رهبری و دولت هر کشوری است که از ظرفیت های «دیپلماسی» برای کمک به فعالیت های «میدان» و از موفقیت های «میدان» برای بهره گیری در «دیپلماسی» استفاده کند.  تکیه تنها به هر یک از این دو بازو نمی تواند منافع ملی را به طور کامل تحقق بخشد. طبیعی است که اگر دستاوردهای نظامی و میدانی به موقع در مذاکرات دیپلماتیک مورد بهره برداری قرار نگیرد موجب از بین رفتن موفقیت های میدانی خواهد شد.  برای مثال در دوره جنگ تحمیلی، پیروزی های ایران در بیرون راندن ارتش متجاوز بعثی عراق از خاک کشور و بویژه پس از آزادسازی خرمشهر، فرصت بزرگی را در اختیار دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی کشور قرار داد. (منظور علائی از دست دادن فرصت قبول آتش بس و گرفتن غرامت جنگی است که منجر به ادامه نابخردانه جنگ شد)

از طرفی توافق های ناشی از «دیپلماسی»، دست نیروهای در «میدان» را برای گسترش توان و ظرفیت های رزمی افزایش می دهد. برای مثال سفر آیت الله هاشمی رفسنجانی به چین در اثنای جنگ تحمیلی و نیز مذاکرات موسوم به مک فارلین، موجب تأمین موشک برای فعالیت های میدانی در جبهه های جنگ علیه صدام شد.  طبیعی است که گاهی بین دو بازوی «دیپلماسی» و «میدان» اختلاف نظرهای کارشناسی رخ دهد. در چنین وضعیت هایی این وظیفه رهبری و شورایعالی امنیت ملی است که اشکالات و اختلاف نظرها را رفع کرده و اجازه ندهند این نوع مسائل به افکار عمومی منتقل شود.

ظریف در مصاحبه خود به عدم هماهنگی بین «دیپلماسی» و «میدان» در جریان مذاکرات برجام انتقاد می کند. او انجام مذاکرات برجام را در واقع اجرایی کردن سیاست کشور برای حل بحران هسته ای می داند که تحت نظر رهبری و شورایعالی امنیت ملی انجام شده است و انتظار کمک «میدان» را در این حوزه به «دیپلماسی» در حال انجام داشته است. او به دخالت «میدان» در وظایف مربوط به حوزه «دیپلماسی» معترض است و معتقد است که تأمین نیازهای «میدان» به «دیپلماسی» وظیفه وزارت امور خارجه است و کشور نباید دو دستگاه موازی دیپلماسی برای سیاست خارجی داشته باشد.

ظریف معتقد است که «دیپلماسی» در خدمت «میدان» است ولی «میدان» هم باید در اجرایی شدن توافقات ناشی از دیپلماسی، ظرفیت خود را بکار گیرد . به هر حال هیچ وزیر خارجه ای نمی تواند نقش «میدان» را در تأمین «منافع ملی» نادیده بگیرد و ظریف هم می داند که قدرت ناشی از فعالیت های میدانی است که دست او را در میز مذاکره پر می کند.

همیشه و در همه جا از جمله در این مصاحبه سه ساعته، ظریف از سردار شهید قاسم سلیمانی تعریف و تمجید کرده است. اما این به مفهوم بیان اختلاف نظرهای کارشناسی نیز نیست.

ظریف، شهید سلیمانی را کارشناس «میدان» و خود را کارشناس «دیپلماسی» می داند و معتقد است که سردار سلیمانی نیازی به ورود به حوزه اجرایی «دیپلماسی» نداشته است و وزارت امور خارجه می توانسته نیازهای «میدان» در این حوزه را برای نیروی قدس برطرف کند.

ظریف، شهید سلیمانی را از بهترین دوستان خود می نامد که هر هفته مسائل دو حوزه «میدان» و «دیپلماسی» را با یکدیگر هماهنگ می کرده اند. بنابراین برداشت اهانت از سخنان ظریف به نظر نادرست می رسد


به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet @pyknet


 پیک نت  10 مه  2021

 
 

اشتراک گذاری: