ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

8 بهمن  1390

infos@pyknet.net

 
 
 

مرگ ناگهانی فیلمسازی که غم های
مشترک ایرانی ها و یونانی ها را می ساخت

 
 
 
 

عجیب بود. در ساعات پایانی سه شنبه شب, چهارم بهمن , با دوستی در فیسبوک گپ می زدیم. بطور اتفاقی لینک بخش کوتاهی از فیلم " دشت گریان " اثر "تئو آنجلو پولوس" را برایم فرستاد و مدتی درباره این شاعر سینما حرف زدیم . درست در همان زمان "او درحال مرگ بود" و ما نمی دانستیم. ( اشاره به شعر "مردنت " از مارک استرند).

صبح روز بعد چشمم بر صفحه ی مونیتور خیره ماند. " تئو آنجلو پولوس شب گذشته بر اثر سانحه ی رانندگی کشته شده بود." 

آنجلوپولوس درحال ساختن آخرین فیلمش "دریایی دیگر" بود که هنگام عبور از عرض خیابان موتوری به او برخورد کرد و او را به گودالی با عمق چهار متر پرتاب کرد و ساعاتی بعد او در بیمارستان در گذشت .
"
دریایی دیگر " که دیگر آن در سینما نخواهیم دید. فیلمی درباره زندگی امروز مردم یونان بود. داستانی از دوران ریاضت اقتصادی و بحران مالی که گریبان میهنش را گرفته است.

داستان فیلم نا تمام او، مانند بقیه فیلم های "انجلوپولوس" باز هم به گونه ای به زندگی مهاجران و آوارگان پل زده است و رابطه سیاستمداری که در کار انتقال غیر قانونی اوست.

مردم یونان و همینطور مردمی در جهان که سهم زیادی برای بیان دردهایشان در سینمای تجاری و پولساز ندارند، در فیلم های او این مجال را داشتند. آن ها کارگردانی را از دست دادند که با با دوربین و فیلم سخن می گفت، شعر می گفت و از زندگی می گفت.

آنجلو پولوس در میان ایرانیان اهل سینما محبوبیت بسیار داشت و دارد. نه تنها به سبب جوایز جشنواره ها و ستایش های منتقدین , بلکه به سبب نزدیکی که تماشاگر ایرانی با دنیای او احساس می کند.

مضمامین فیلم های آنجلو پولوس بر همان دردهای مردم یونان انگشت می گذارد که دردهای مردم ایران نیز هست. شاید به همین دلیل باید گفت: او زبان مشترک مردم ایران و مردم یونان بود.

تعلق به خاک و به سرزمین، مهاجرت، آوارگی، تبعید، تنهایی، عشق های گمشده و مرگ ...

این ها مضامین فیلم های آنجلو پولوس بودند. 

او این مضامین را در قالبی شاعرانه روی پرده سینما به ما نشان می داد. خودش در مصاحبه ای گفته بود: از 16 سالگی شعر می گفتم، سینما را به آرامی کشف کردم. در فرهنگ ما یونانی ها ادبیات و بویژه شعر پیش از هر هنری کشف می شود و البته، موسیقی پیش از سینما ".

فیلم های او در مه آلوده ترین شعرها، با ریتمی آرام و حرکات آهسته ظاهر می شوند. پنجره دوربین آهسته و زیبا و محزون به روی چشم های کنجکاو بیننده باز می شود. من معتقدم که او نیز از دنیای شعر و ادبیات آمده بود. ما ایرانی ها که کوله باری از حسرت و افسوس گذشته را بر شانه های خود حمل م یکنیم چه آسان و چه غمگین می توانیم با دنیای آنجلو پولوس ارتباط برقرار کنیم. استقبال از آثار او در ایران بیش از سایر سینماگران بزرگ هم دوره اش است. سال 79 به ایران سفر کرد و از جشنواره ی تهران نیز جایزه گرفت. 

"چشم اندازی در مه " (1998 ) برنده شیر نقره ای جشنواره ونیز یکی از آثار درخشان آنجلو پولوس است. این فیلم روایت دو کودک است که در جستجوی پدرشان هستند. سفری نمادین در جستجوی آن که دیگر وجود ندارد. خواهر و برادر در پی سفری پر ماجرا با قطار به مرز دو کشور یونان و آلمان می رسند. مسیر را پیاده می پیمایند و سوار بر قایقی به سوی آلمان می روند. از آب عبور می کنند. در میان مه به سوی درختی که آن سوی مرزهاست شادمانه می دوند ....و صدای تیر اندازی پلیس مرزی ,مه را می شکافد.

 

صحنه ای زیبا از فیلم "چشم انداز در مه"

پیک نت 8 بهمن

 
 

اشتراک گذاری: