طراحان نقشه جنگ می دانند درستی یا نادرستی این ادعا که ضربه
اول را دشمن وارد آورده است بی اهمیت است. همین کافیست که
بتوان چنین وانمود کرد که دشمن ضربه اول را زده است. پس از آن
می توان با خشونت "پاسخ" داد.
طراحان نقشه جنگ متخصص تحریک، تهدید قربانی خود هستند. ولی اگر
طرف مقابل تحریک و تهدید کند واکنش نشان نمی دهند و ضربه اول
را وارد نمی آورند. آنها بسیار آسان می توانند دروغی بافته و
ادعا کنند که دشمن چنین و چنان کرده است. گاهی اوقات کافیست با
اتکاء به دلائل عقلانی و قانع کننده باعث یک زد و خورد و
آغاز یک جنگ جنایتکارانه شوند.
آیا پنتاگون می خواهد در خلیج فارس تعمدا یک حادثه نظامی بوجود
آورد که بتواند به بهانه آن اعلام جنگ رسمی خود را با ایران
توجیه کند؟
آیا قرار است با صحنه سازی، حادثه آفرینی و تحریکات ایران
فریب داده شود که نخستین ضربه را وارد آورد؟
آیا دولت اوباما حاضر است یک یا چند کشتی جنگی از ناوگان پنجم
را قربانی کند، یعنی دست به کاری بزند که تلفات سنگینی به
سربازان و ملوانان آمریکائی وارد آید تا از این طریق همدلی
افکار عمومی را برای دفاع از خود و برای جنگ با ایران بدست
آورد؟
در تاریخ، آمریکا به کرات از تاکتیک ایجاد یک حادثه تعمدی
برای پیدا کردن بهانه برای جنگ استفاده شده است. در طول تاریخ
طراحان نقشه های جنگی برای فریب دشمن خدعه های فراوانی به کار
برده اند و از آنجا که تایید عمومی برای آغاز یک جنگ نقش
تعیین کننده ایفا می کند برای فریب افکار عمومی داخلی و جلب
حمایت آن برای چنین کار مرگباری نیز حیله های فراوانی بکار
برده شده تا جنگ موجه و به حق جلوه کند. احتمالا رایج ترین
بهانه برای آغاز یک جنگ این است که بگویند دشمن حمله را آغاز
کرد. این حمله را یا خود با صحنه سازی بوجود می آورند، یا
مخصوصا آتش را چنان داغ می کنند که دشمن دست به حمله بزند و یا
تعمدا دست دشمن را باز می گذارند که چنین حمله ای را آغاز کند.
این صحنه سازی وسیله ای می شود برای تحریک احساس همدردی و
دلسوزی مردم و جلب حمایت وسیع مردم برای دست زدن به یک اقدام
نظامی تلافی جویانه .
(مقاله شوسودفسکی ترجمه رضا نافعی را در همین شماره بخوانید)
پیک نت 13 بهمن |