دو روز پیش باصطلاح گزارش کمیسیون اصل 90 مجلس درباره سرکوب
خونین مردم معترض به کودتای 22 خرداد در مجلس قرائت شد. رسوائی
این گزارش که تدوین کنندگان آن خود نه تنها از عاملین کودتا
بودند، بلکه دستشان در جنایاتی شبیه آنچه در بازداشتگاه کهریزک
روی داد آلوده است، حتی علی مطهری بانگ اعتراض برداشت که قرائت
این گزارش به صلاح نبود!
محمد رضا خاتمی نیز، نامه در پاسخ به این گزارش نوشت و منتشر
کرد. دراین نامه آمده است:
ای کاش کسی به این خود را به خواب زدگان می فهماند که هر چه
بیشتر بر این طبل تنافضات بکوبید مردم بیشتر از عمق ترس و
واهمه ای که سراسر وجودتان را گرفته است آگاه می شوند. شاید
شما از موسوی و کروبی یا خاتمی و هاشمی یا مجمع و سازمان و
جبهه نترسید اما از ملتی می ترسید که دیگر شما را
قبول
ندارد. ملتی که به خوبی آگاه شده است از قبل حکمرانی شما چه
چیز نصیبش شده است. شما مانند آن کس که برای فرار از ترس در
سیاهی شب آواز می خواند زیر آواز زده اید. شما که هرروز پهباد
(هواپیمای بی سرنشین جاسوسی) می نشانید و جاسوس می گیرید و
ریگی تروریست به اسارت در می آورید چگونه در این دو سال و اندی
نتوانسته اید حتی یک سند معتبر، تکرار می کنم حتی یک سند
معتبر، برای این همه ادعای ریز و درشت خود ارائه کنید؟ شما هم
خوب می دانید همه این ماجرا برای آن بوده است که در این بزنگاه
تاریخی از شر مزاحمین چند دهه خود خلاص شوید، ونمی خواهید
بپذیرید که مردم این بار همه آن سناریو را نقش بر آب کرده اند.
مردمی که خوب می فهمند ومی دانند و فریب تبلیغات شما را نمی
خورند.
گمان می کنید با خطابه و هیاهو و داستانسرایی می توان به جایی
رسید؟ آیا با خود فکر کرده اید چرا هرکس که شما با او در
افتاده اید محبوبیت بیشتری در بین مردم پیدا میکند و چرا
زندانیان سیاسی شما امروز قهرمان و الگوی نسل جوان شده اند؟
صادقانه می گویم که آنچه در آن شنا می کنید
مرداب
است و هرچه بیشتر دست و پا بزنید بیشتر در آن فرو می روید.
بخش های مهم این نامه را با کلیک روی عنوان اصلی، در صفحات
داخلی شماره امروز بخوانید.
کمیسیون اصل نود قانون اساسی مجلس شورای اسلامی گزارشی در باره
حوادث انتخابات سال
۸۸
تهیه و در مجلس فرمایشی هشتم خوانده است که نه تنها نمی تواند
هیچ اثری در رفع گرفتاری خود ساخته جناح حاکم داشته باشد بلکه
بیش از هرچیز نشانه قبول شکست استراتژی سرکوب و هیاهو و ارعاب
می باشد. آنچه از این گزارش سراپا دروغ بر می آید التماس به
ملت است که ادعاهای بی اساس و مکرر و اتهامات خسته کننده آنها
را باور کنند.
اما این گزارش بهانه ای است برای من تا پاسخی مختصر به
دروغپردازیها و توهمات ایران بر باد ده بدهم .
قریب سه سال از حوادثی می گذرد که به قول آقایان در دو سال پیش
در چنین ایامی(راهپیمائی فرمایشی 9 دیماه 88 که رهبر آن را
پشتوانه مشروعیت کودتای 22 خرداد کرده است) مرگ آن را جشن
گرفتند. پس چرا هنوز سرتا سر گفتار و نوشتار آقایان مملو از
حقد و کینه و حسادت وتوهین وافترا است که نثار هر کس می شود که
با آقایان نیست؟ ای کاش کسی به این خود را به خواب زدگان می
فهماند که هر چه بیشتر بر این طبل تنافضات بکوبید مردم بیشتر
از عمق ترس و واهمه ای که سراسر وجودتان را گرفته است آگاه می
شوند. شاید شما از موسوی و کروبی یا خاتمی و هاشمی یا مجمع و
سازمان و جبهه نترسید اما از ملتی می ترسید که دیگر شما را
قبول
ندارد. ملتی که به خوبی آگاه شده است از قبل حکمرانی شما چه
چیز نصیبش شده است. شما مانند آن کس که برای فرار از ترس در
سیاهی شب آواز می خواند زیر آواز زده اید. اگر غیر از این بود
به کسانی که آنها را مرده می پندارید به اندازه دفاع از خود در
برابر سیل اتهامات بی اساس ، مجال می دادید. اصلا اجازه می
دادید که زندانیان بی گناه پس از
۳۵
ماه از زندان انفرادی به در آیند و یا اجازه تماس تلفنی یا
ملاقات حضوری داشته باشند. این کارها که چیزی جز اجرای قانون
مصوب خودتان نیست را نمی کنید زیرا می دانید خود را در چه دامی
گرفتار کرده اید. می دانید مردم را از دست داده اید.
گزارش شما تکرار ادعاهای کیفرخواست نویسان تابستان
۸۸
است که با برگزاری دادگاههای آنچنانی هم نتوانستند آن را ثابت
کنند.
در این گزارش مکررا از اسناد و مدارکی صحبت می شود که متقن
ترین آن اعترافات است که البته چاره ای هم ندارید، چون اگر این
هم نباشد دیگر چیزی برای عرضه در اختیارتان نیست. قریب سه سال
از آن حوادث می گذرد و از روز اول همواره از این اسناد صحبت
شده است اما دریغ از یک مدرک محکمه پسند.
شما که هرروز پهباد (هواپیمای بی سرنشین جاسوسی) می نشانید و
جاسوس می گیرید و ریگی تروریست به اسارت در می آورید چگونه در
این دو سال و اندی نتوانسته اید حتی یک سند معتبر، تکرار می
کنم حتی یک سند معتبر، برای این همه ادعای ریز و درشت خود
ارائه کنید؟ شما هم خوب می دانید همه این ماجرا برای آن بوده
است که در این بزنگاه تاریخی از شر مزاحمین چند دهه خود خلاص
شوید، ونمی خواهید بپذیرید که مردم این بار همه آن سناریو را
نقش بر آب کرده اند. مردمی که خوب می فهمند ومی دانند و فریب
تبلیغات شما را نمی خورند.
گمان می کنید با خطابه و هیاهو و داستانسرایی می توان به جایی
رسید؟ آیا با خود فکر کرده اید چرا هرکس که شما با او در
افتاده اید محبوبیت بیشتری در بین مردم پیدا میکند و چرا
زندانیان سیاسی شما امروز قهرمان و الگوی نسل جوان شده اند؟
صادقانه می گویم که آنچه در آن شنا می کنید
مرداب
است و هرچه بیشتر دست و پا بزنید بیشتر در آن فرو می روید.
در بخشی از گزارش به سفرهای خارجی آقای خاتمی اشاره شده است .
به درست یا غلط آقای خاتمی را سلسله جنبان اصلاحات و
مردمسالاری در دوره جدید تاریخ کشور میدانند و باید هر روز حقد
و کینه خود را نسبت به او به نوعی ابراز دارند. البته این
دروغپردازیها چیزی از شان آقای خاتمی کم نمی کند که اگر هم
بکند بیشتر خود آقایان ضرر میکنند که امکان هرگونه اصلاح داخلی
را بلاموضوع می کنند، فارغ از اینکه این شیوه و منش خاتمی است
که می تواند حتی در این شرایط ملتهب پلی بسازد بین حاکمیت و
مردم اگر که واقعا قصد اصلاح داشته باشند .
آیا بهتر نبود آقایان برای جبران اشتباهات خود آسمان ریسمان
نکنند و از هر وسیله ای برای رسیدن به هدف بهره نگیرند و به
سادگی قبول کنند که عده ای در این کشور هستند که با انقلاب و
نظام و اسلام مشکلی ندارند بلکه منتقد شیوه حکمرانی آنها هستند
که فوج فوج جوانان را از دین خدا و از کشتی طوفان زده انقلاب
خارج میکند .کسانی هستند که با ابزارهای قانونی از جمله
انتخابات می خواهند این شیوه حکمروایی را تغییر دهند.
سخنی هم با اصلاح طلبان عزیز در مجلس که خود را برای انتخابات
آینده آماده می کنند دارم. استدلال شما برای حضور در مجلس
آینده این است که مفید واقع خواهید شد برای نجات کشور و از حجم
خرابکاریها خواهید کاست. اینک این گوی و این میدان. اگر خود را
اصلاح طلب می دانید این گزارش حیثیت ، اعتبار و هویت شما را
هدف گرفته است . دستی بلند کنید. فریادی بر آرید. نطقی، مصاحبه
ای ، اخطاری،تذکری.... لااقل ار محافظه کاران منصف عقب نیفتید
و نترسید از رد صلاحیت شورای نگهبان بلکه بترسید از رد صلاحیت
خود توسط مردمی که از این همه دروغ و فریب به تنگ آمده اند.
نیک بدانید که هر حکومتی که بیشتر زندانی سیاسی داشته باشد از
مشروعیت کمتری برخوردار است. هر حکومتی که از تجمع مردم ولو در
حد مجالس مذهبی بترسد پشتوانه مردمی کمتری دارد. هر حکومتی که
متفکران و روشنفکران را دشمن بداند علنا اعلام می کند که از
بعد نظری به بن بست رسیده است، و بالاخره هر حکومتی که نتواند
یک انتخابات آزاد ، رقابتی ، سالم و منصفانه برگزار کند قطعا
با تجمعات خیابانی سازمان داده شده نمی تواند برای خود مشروعیت
بخرد.
شما تکلیف مردمسالاری را با این رفتارهای خود یکسره کرده اید و
در آن بحثی نداریم. اما با این رواج فساد و دروغ و تهمت و
خشونت وبی اخلاقی انهم در بالاترین سطوح حکومت باید گفت "لکم
دینکم و لی دین"
پیک نت 10 دی 1390 |