رویدادهای سیاسی در داخل ایران و در جمع حکومتیان، عناوین
دیگری دارند و ماهیتی دیگر. آن عناوین مهم نیست، بلکه ماهیت
آنها اهمیت دارد. این اهمیت در حد درک شرایط حاکم بر کشور است.
1- مصاحبه فرمانده کل سپاه با خبرگزاری مهر که در آن از خطر
شورش و قیام دوباره مردم گفت و البته با بهانه کردن انتخاباتی
که در اساس و تاکنون فضائی برای شرکت مردم در آن مشاهده نمی
شود، چه رسد به این که به قول فرمانده سپاه مردم بدلیل تقلب در
آن انتخابات قیام کنند. انتخاباتی که هنوز برگزار نشده است.
پیش از او و با صراحت بیشتری که هتاکی به رفسنجانی را نیز
همراه داشت، سردار صفار هرندی سردبیر سابق کیهان شریعتمداری و
مشاور کنونی فرمانده سپاه در نماز جمعه ای که احمد خاتمی آن را
خواند، با همین موضع سخنرانی کرده بود.
2- همین ابراز نگرانی از جانب رئیس کل بانک مرکزی، با جنبه های
اقتصادی آن مطرح شد. این هر دو خبر، همچنان در صفحه اول پیک نت
قابل دسترسی است.
حتی بموجب همین دو خبر، حاکمیت میداند که دیگ جامعه درحال جوش
است و هر لحظه امکان دارد این دیگ "سر" برود!
بنابراین، مصاحبه فرمانده سپاه و تهدیدهای او، و همچنین
هشدارهای تهدید آمیز رئیس کل بانک مرکزی بیش از آن که از موضع
قدرت باشد، از موضع وحشت و ضعف است. وحشت از شورش و ضعف ناشی
از فروپاشی کامل اقتصادی کشور.
* تشدید فشار و ایجاد محدودیت برای هاشمی رفسنجانی، تا حد
مصادره گذرنامه اعضای خانواده او، فیلتر کردن سایت شخصی وی و
...
اخبار مربوط به این محدودیت ها مستقیم و غیر مستقیم و بصورت
هدایت شده پخش می شود، بی آن که اشاره ای بشود به:
1- ظاهرا حال و روز آقای خامنه ای - هم جسمی و هم موقعیتی-
خراب است و چون اطرافیان میدانند هاشمی سر بزنگاه تعیین تکلیف
رهبری می تواند نقش کلیدی بازی کند، برای حذف او خیز برداشته
اند. بویژه که اوضاع آشفته نظامی و اقتصادی و سیاسی کشور نظرات
و پیش بینی های او را تائید کرده و سابقه آشنائی دوران جنگ
هاشمی با فرماندهان سپاه – حتی فردی مانند محسن رضائی- می
تواند نقشه های آنها را نقش بر آب کند. می خواهند از سر ریز
نیرو – بویژه نیروی نظامی- به سمت هاشمی جلوگیری کنند. خاصه،
آن که انتخابات هم در پیش است و نمی خواهند بگذارند او در باره
تقلب و یا مخالفت با تشریفاتی برگزار شدن آن سخنی بگوید که به
گوش مردم برسد. در اینجا نیز آقایان از پاشیدن شیرازه قدرتی که
زیر پایش خالی شده وحشت دارند و آنچه با هاشمی می کنند از ضعف
است نه از قدرت.
2- آشتی احمدی نژاد و وزیر اطلاعات کم عقلش (مصلحی) و سپس
دیدار احمدی نژاد از وزارت اطلاعات که خبر آن دیروز منتشر شد،
ادامه وضع آشفته حاکم است. درحالیکه مردم در سراسر ایران دیگر
هیچ احساس امنیتی ندارند و نمی کنند، امنیت خود حاکمیت به خطر
افتاده است و آشتی کنان دیروز، ناشی از همین وحشت است. یعنی به
خطر افتادن امنیت همه شان با هم!
پیک نت 15 دی 1390 |