سردار حسین
علایی فرمانده نیروی دریایی سپاه در دوران جنگ با عراق که طی
مقاله ای در روزنامه
اطلاعات درباره سرنوشت نظام های دیکتاتوری و شخص دیکتاتور سخن
گفته بود، در دوازدهمین نشست دیپلماسی ایرانی در باره
رویدادهای سوریه گفت:
ایران
نباید همه تخم مرغ های خود را در سبد بشار اسد بگذارد. ایران
باید به روند مردم سالاری در جهان اسلام کمک کند. اسلام با
دیکتاتوری و ظلم مخالف است. در هیچ کجا اسلام با دیکتاتوری و
ظلم
موافقت نمی کند. اسلام با کشته شدن انسانهای بیگناه مخالف است
. بنابراین ما همانطور که با کشته شدن شیعیان توسط سنی ها و
فرقه
گرایان در حلب یا حمص یا عراق مخالف هستیم، با کشته شدن سنی ها
به دست دیکتاتورها هم مخالف هستیم. ما طرفدار مظلوم و بر ضد
ظلم
هستیم. این منطق است که منجر به رشد ما خواهد شد و ما را نگه
می
دارد.
من پیشنهاد می کنم که ایران به بازنگری در سیاست خود در
ارتباط با حمایت از دیکتاتورها در هر کجا از جمله بشار اسد
انجام
دهد. برای حمایت از
فلسطین نیز باید فکر دیگری برای مقاومت کرد. من بسیار بعید می
دانم که روند فعلی به بقای
نظام فعلی سوریه بینجامد.
روسیه و چین هم اگرچه الان با قطعنامه غرب در شورای
امنیت مخالفت می کنند ولی این کشورها هم مخالفت مبنایی تغییر
حکومت در سوریه ندارند. بلکه توجه آنها به مسائل آینده سوریه و
چانه زنی های این کشورها با آمریکا است. آنها به دنبال گرفتن
امتیازات از آمریکا هستند و اصلا به دنبال بقای بشار اسد
نیستند.
مسئله
چین و روسیه این است که در رابطه با تغییر رژیم در سوریه
چه مسائلی را باید با آمریکا و غرب حل کنند. روسیه همواره نشان
داده است که در مسائل خاورمیانه بسیار عقب افتاده عمل کرده است.
در لیبی ناتو تمام ساختارهای روسی ارتش لیبی را از بین برد و
روسیه فقط تماشا کردند و به قطعنامه لیبی هم رای مثبت دادند.
در
آینده اگر کار به شورای امنیت بکشد، روسیه همانطور که در مورد
مسئله هسته ای ایران رای مثبت داد، در مسئله سوریه هم موافقت
خواهند کرد.
مسئله دیگری در این
زمینه مطرح می شود و گفته می شود که ترکیه در سوریه
۲
میلیارد و
هشتصد میلیون دلار بازار داشته است و بحث می شود که ایران جای
ترکیه را در این رابطه بگیرد. ولی نباید فراموش کرد که ایرانی
که
بازار خود را در اختیار چین قرار داده است، چگونه می تواند
بازار
سوریه را بگیرد. من چنین قابلیتی در اقتصاد کشورمان نمی بینم.
اقتصاد کشور ما متحرک و پویا نیست. ما بازارهای آماده را از
دست
داده ایم چگونه می خواهیم در چنین بازاری قدرت داشته باشیم.
همین
الان ما در بازار خود را به روی چین باز کرده ایم و نتوانسته
ایم
بازار خود را مدیریت کنیم.
بنابراین ظرفیت بقا در
سوریه رو به پایان است. آنچنان که
به نظر می رسد، چند احتمال ممکن است رخ دهد. احتمال اول
این
است که دراثر فشارهای خارجی کنونی بر سوریه، دولت این کشور
مجبور
می شود اصلاحات را در حدی بپذیرد. نتیجه پذیرش اصلاحات حرکت به
سمت انتخابات است. چرا که اصلاحات بدون انتخابات معنا ندارد.
این
که گفته شود رفتارها تغییر خواهد کرد معنایی نخواهد داشت بلکه
همه معتقدند حکومت باید دست مردم باشد و سازوکار این مسئله نیز
انتخابات است. انتخابات هم به معنای تغییر است. یعنی اگر بشار
اسد اصلاحات را بپذیرد، به معنی رفتن خود است.
احتمال دوم مسیر سرکوب
است. مسیر سرکوب به شرط این که کشتار محدود باشد و به طور فوری
پاسخ دهد ممکن است جواب دهد. اما اگر کشتار توسعه پیدا کند و
مخالفین بتوانند زمان بگیرند، مسیر سرکوب باعث مداخله بین
المللی
خواهد شد.
احتمال سوم، مصالحه
است. اما باید دانست مصالحه زمان دارد. اگر دولت در زمان مناسب
بتواند با مخالفین مصالحه کند، زمان بقای خود را بیشتر خواهد
کرد. البته به شرطی که بتواند مصالحه را مدیریت کند. اما اگر
زمان مصالحه بگذرد حتی اگر مصالحه هم صورت بگیرد، باز هم به
انتخابات خواهد انجامید و انتخابات نیز به معنای تغییر است.
بنابراین تصور من این
است که احتمال ماندگاری بشار اسد رو به افول است.
کسانی که تصور می کنند دیکتاتوری ها عامل برقراری
منافع ملی یا به نفع اسلام گرایان هستند کاملا در اشتباه هستند.
در
سوریه هم اگر انتخابات برگزار شود اکثریت به قدرت می رسند.
آیا این اکثریت می پذیرند که با اسرائیل کنار بیایند؟ اصلا
چنین
چیزی ممکن نیست. اگر این اکثریت بر سر کار بیایند، جولان زودتر
از چنگ اسرائیلی ها رها خواهد شد.
پیک نت 25 دی 1390 |