حجتالاسلام "علیرضا پناهیان" از همدم های باند احمدی نژاد
است که حالا از بیم پایان کار او، کفه ترازوی خود را به سمت
"مصباح یزدی" سنگین تر کرده است.
چند پرونده فساد مالی و اخلاقی دارد که چون فعلا در زیر عبای
مصباح یزدی است، در مصونیت به سر می برد. از مرتبطین با امام
زمان است و در وقاحت هنگام سخنرانی و مناظره های حکومتی کم از
شریعتمداری کیهان ندارد.
پناهیان هفتم محرم در دانشگاه هنر، سخنرانی کرده است. از هر
نظر هنرمندانه، بویژه که با انواع بند بازی های قرآنی ثابت
کرده که اصلا آزادی بیان و آزادی و بقیه این حرف ها در قرآن
نیست و هرکس از این حرف ها بزند ضد قرآن است!
بخوانید:
«چرا در قرآن کریم، صریحا از کلمه «آزادی» سخنی به میان نیامده
است؟ قرار است با مفهوم آزادی بیان و تحقق آن در جامعه به چه
نتایجی برسیم؟ چه فوائدی برای آزادی بیان وجود دارد؟ آیا
نمیتوان با مفهومی غیر از آزادی بیان به آن فوائد دست پیدا
کرد؟ حتی به گونهای که آن فواید، بهتر بیشتر و عمیقتر شود و
از آسیبهای کمتری هم برخوردار باشد؟ چرا خداوند به جای تصریح
به «آزادی بیان»، صاحبان حرف حق را به شجاعت و نترسیدن توصیه
کرده؟ »
ایشان پس از همه سفسطه ای که کرده و ما چند جمله آن را آوردیم،
خواسته بگوید، در استبداد فوائدی هست که در آزادی نیست.
واقعا اگر ، پناهیان که حالا در پناه مصباح و حکومت و سپاه و
بیت رهبری در دانشگاه هنر بالای منبر رفته، در سال57 مقابل
دانشگاه تهران بالای چارپایه می رفت و همین چند جمله از دهانش
بیرون می آمد، مردم با او چه میکردند؟
عمامه که هیچ، مردم گوشت به تنش می گذاشتند؟
پیک نت 30 آذر |