روز گذشته علی مطهری نماینده مستعفی مجلس، که هنوز استعفایش
پذیرفته نشده، در نطق پیش از دستور خود، سعی کرد مقام رهبری را
با نقل سخنان خود وی، در محظور قرار دهد، تا بلکه بیش از این
در تمام امور مملکت – تا حد فرمان به مدیر برج میلاد برای
نفروختن بستنی طلائی- دخالت نکرده و مملکت را فلج نکند. مطهری
گفت:
رهبری در کرمانشاه فرمودند:
«بعضیها دوست میدارند بگویند فلان تصمیمها بدون نظر رهبری
گرفته نمیشود. نه، اینطور نیست. مسئولین در بخشهای مختلف،
مسئولیتهای مشخصی دارند. در بخش اقتصادی، در بخش سیاسی، در
بخش دیپلماسی، نمایندگان مجلس در بخشهای خودشان، مسئولان قوه
قضائیه در بخش خودشان مسئولیتهای مشخصی دارند. در همه اینها
رهبری نه میتواند دخالت کند، نه حق دارد دخالت کند، نه قادر
است دخالت کند؛ اصلاً امکان ندارد. ... دستگاههای گوناگون
(قوه قضائیه، قوه مجریه، قوه مقننه) مثل همه دنیا کارهای موظف
قانونی خودشان را انجام میدهند، با اختیارات کاملی که در
قانون اساسی معین شده.»
زیاد میشنویم که مثلاً درباره پرونده اتهامات اقتصادی برخی
مقامات بلندپایه دولتی گفته میشود: رهبری فعلاً رسیدگی به
آنها را صلاح نمیدانند و به این وسیله دست قوه قضائیه بسته
میشود.
ما نمایندگان مجلس نیز در جلسات رسمی و غیررسمی خود جملاتی از
این قبیل را زیاد شنیدهایم که: آقا مخالف این طرح هستند،
رهبری با استیضاح فلان وزیر مخالف است، آقا با طرح سئوال از
رئیسجمهور مخالفاند. رهبری نسبت به قرائت فلان گزارش
ملاحظاتی دارند.
این جملات مانند زنجیری است که دست و پای مجلس را میبندد؛
علاوه بر این که راه را برای متملقان و چاپلوسان و فرصتطلبان
باز میکند و افرادی با نزدیک کردن خود به کانون قدرت الهی
ولایت فقیه و نقل قول از این و آن، میدان را به دست میگیرند و
با تعطیل کردن تعقل و نوآوری و میراندن حریت و آزادگی، مانع
اصلاحات اجتماعی میوند و با عوامفریبی، مصلحان جامعه را به
حاشیه میرانند.
مشکل بزرگ بخشی از اصولگرایان دقیقاً همین است، یعنی برداشت
غلط از اصل ولایت فقیه. این برادران گرامی، ناخواسته و
ناآگاهانه همان مفهومی را از ولایتفقیه ترویج میکنند که شبکه
بیبیسی در مستند مرموزانه اخیرش با دهها روش ژورنالیستی سعی
در القای آن به مخاطبان داشت؛ یعنی بدون
کسب اجازه
از رهبری، هیچکس در ایران در هر مقام، از نماینده و غیر
نماینده، اجازه کوچکترین تحرک قانونی ندارد.
ولایت فقیه – همانطور که شهید مطهری تصریح میکنند- ولایت
ایدئولوژیک و ولایت مکتب است.
این برادران اصولگرا بیانات روشنگر رهبر بزرگوار در تاریخ اول
شهریور 89 در دیدار با دانشجویان را نادیده نمیگرفتند، که
فرمودند: «مبادا کسى تصور کند که رهبری یک نظری دارد که برخلاف
آنچه که به عنوان نظر رسمی مطرح میشود، در خفا به بعضی از
خواص و خلّصین، آن نظر را منتقل میکند که اجرا کنند؛ مطلقاً
چنین چیزی نیست. اگر کسی چنین تصور کند، تصور خطایی است؛ اگر
نسبت بدهد، گناه کبیرهای انجام داده. نظرات و مواضع رهبری
همینی است که صریحاً اعلام میشود. نه جایز است، نه شایسته است
که مواضع دیگر غیر از آنچه که رهبری به صورت علنی و صریح به
عنوان مواضع خودش اعلام میکند، وجود داشته باشد.»
پیک نت 5 آبان |