بنا داشتم اعیاد به دیدن ذوی الحقوق بروم، کسانی که بر گردن ما
حق دارند، خانواده شهدا و اسیران دربند، حاج خانم خودش آزاده
ای است که تازه از بند رها شده و شویش در بند است، می پرسم:"
محدودیتی برای دیدار ندارید؟" ظاهراً محدودیت ها کم شده است،
خانه ای دیوار به دیوار محمدی گیلانی، همان کسی که نامش در دهه
شصت تن ها را می لرزاند! اما ظاهراً همسایه از همسایه ارث نمی
برد!
قرار بود ظهر خدمت ایشان برسیم، ولی حاج خانم برای آقای کروبی
ناهار روز عید برده بودند و مامورین ساعت ها ایشان را پشت در
محل حصر معطل کرده و از پذیرفتن ناهار خودداری می کردند، وعده
ما به 4 بعد از ظهر موکول شد. یادش به خیر از قم قابلمه غذا
برمی داشتیم و همراه مادر به زندان قزل قلعه می آمدیم، حتی
مادر یخ هم در فلاسک می کرد و می آورد، خاطرات کودکی در زمین
خاکی بیرون زندان و انتظار دیدار پدر برایم تداعی شد، می
دانستم حاج خانم چه کشیده است، مخصوصاً برای کسی که برو بیایی
داشته و رئیس مجلس بوده و اینک از دوستان سابقش کم مهری می
بیند!
"
از دشمنان برم شکایت به دوستان چون دوست دشمن است، شکایت کجا
برم؟"
پرسیدم:" حکمی، قراری، چیزی به شما نشان داده اند؟"
فرمودند: " خیر، هیچ دستور قضایی یا حکم و قراری صادر نشده" تا
چندی پیش دفتر محقر خانم کروبی را تبدیل به زندان کرده بودند و
اخیراً آنها را مجبور کرده اند که خانه ای ( زندانی ) اجاره
کنند! این هم از ابداعات جناح حاکم است که از زندانی می خواهد
که برود و برای خودش زندان اجاره کند! به ایشان عرض کردم:
"نباید چنین می کردید، شرایط زندان به مراتب بهتر از این زندان
خانگی است و شتر سواری دولا دولا هم نمی شود، بگذارید ایشان را
ببرند زندان، بگذارید کمی قانونی با این آقایان سخن بگوییم،
اگر قانون بدانند و قانون بفهمند!"
تکلیف متهم را که خطیب جمعه تعیین نمی کند، جنتی گفت ارتباط
اینها را با مردم قطع کنید و 9 ماه است که بدون هیچ حکم و
قراری چنین کردند.
روی میز عسلی کنار مبل، تصویر شیخ مهدی کروبی با پلاک سینه
زندان زمان شاه بود، یاد جمله هویدا افتادم که به خلخالی گفت:
" این سلول کوچک است" و خلخالی جواب داد: " اینها را خودتان
ساختید" هویدا گفت: " من برای خودم نمی گویم، می خواستم بگویم
شما برای خودتان بزرگتر بسازید! " حال به جناح حاکم عرض می
کنم که برای ما مهم نیست، به فکر آینده خودتان باشید! کاری
کنید که آینده دوست دارید با شما بکنند!
بگذریم، اظهارات محمد جواد اردشیر لاریجانی آملی ... موجب شد
که قصه این دیدار را با تاخیر بنویسم، درد آور است، دروغ در
این کشور نهادینه شده است، کوچک و بزرگ دروغ می گویند، خجالت
هم نمی کشند! دروغ های بچه گانه می گویند، نمی دانم دم خروس را
ببینم یا قسم حضرت عباس را؟!
آقایان جناح حاکم؛ کمی تمرین بفرمایید و دروغ درست و حسابی
بگویید، دروغی که لااقل یک ساعت دوام داشته باشد، دروغ های آن
سوی مرزها تا 30 سال گارانتی دارد و گاهی اسرار آن تا همیشه
تاریخ مکتوم می ماند.
..................
اظهارات محمد جواد اردشیر لاریجانی:
“هیچکس
بدون دستور قضایی و محاکمه درحصر خانگی نیست…. موسوی و کروبی
از مردم خواسته اند به خیابان بیایند، خشونت کنند، کار آنها
جرم است چون که دموکراسی از صندوق رای بیرون می آید نه از
آوردن مردم به خیابان.
....................
پاسخی مختصر به افاضات آقازاده حضرت والد:
اولاً؛ همانطور که در بالا آمد، این چهار بزرگوار بدون هیچ حکم
و قراری بازداشت غیر قانونی بوده اند، مگر این که خطبه آقای
جنتی را حکم قضایی تلقی کنید!
ثانیا؛ جانا سخن از زبان ما می گویی، ما هم معتقدیم ملاک رای
مردم است و باید تکلیف در پای صندوق های رای مشخص شود، این شما
هستید که با بودجه بیت المال هر روز شویی در شهر و استانی راه
می اندازید و ملاک حقانیت خود را راهپیمایی دولتی 9 دی می
دانید، ما می خواهیم یک انتخابات آزاد و با نظارت درست و بدون
دخالت امثال جنتی ها داشته باشیم، وقتی اختلاف به این عمیقی
بین رقبای یک انتخابات بوجود می آید که شرایط کشور را امنیتی
می کند و عده ای در حبس و حصر می روند، برای کسانی که حسابشان
پاک است و متکی به آرای مردم! هستند، نگرانی از نظارت بین
المللی وجود ندارد! ما به شما اعتماد و اطمینان نداریم، شما را
رقیب بی انصاف و ناعادل می دانیم، بگذارید انتخابات با نظارت
ناظران بین المللی برگزار شود و همه به آنچه از صندوق بیرون می
آید احترام گذاشته و دست در دست هم کشور را از خطر جنگ و تجزیه
نجات دهیم.
ما می خواهیم مسئولین از صندوق رای بیرون آیند نه از سفارت
انگلیس، به شما هم توصیه می کنیم به تخم شتر مرغ هایتان برسید!
پیک نت 30 آبان |