محمدرضا خاتمی دبیرکل سابق جبهه مشارکت، بمناسبت روز گفتگوی
تمدن ها، با پایگاه اطلاع رسانی و خبری "جماران" مصاحبه کرده و
نکاتی را در ارتباط با فضای گفتگوی ابتدای پیروزی انقلاب و
فضای اختناقی امروز جمهوری اسلامی و همچنین شعار صدور انقلاب
از راه تفکر و گفتگو و یا از طریق زورگوئی بیان کرد. او از
جمله گفت:
مشکلات و گرفتاری هایی که بعد از انقلاب وجود داشت مثل جنگ و
ترورها و خشونت هایی که تحمیل شد شاید تا حدودی ما را از فضا
گفتگو دور کرد. کسانی که هم سن من هستند یادشان می آید در سال
اول انقلاب در همین تلویزیون جمهوری اسلامی گفت و گو بود، توده
ای ها و چریک های فدایی خلق می آمدند و با مسلمانان و عالمان
اسلامی بحث می کردند، دانشگاه ها محل گفت و گو بود. بعد از یک
مدتی البته به خاطر مسایلی این باب گفت و گو بسته شد و ما چه
در داخل و چه در خارج از این مساله ضرر و زیانهایی را متحمل
شدیم.
آقای خاتمی وقتی روی کار آمدند بدون اینکه احتیاح به شعار باشد
خود این اتفاق یک باب مفاهمه و گفت و گوی ملی را باز کرد یعنی
کسانی که فکر می کردند محذوف اند و جایگاهی برای ابراز عقیده و
نظر ندارند و سانسور می شوند و کنار زده می شوند در حقیقت خود
پیام آن انتخاب این بود که می توانند در صحنه باشند و حرف
بزنند و اعتقاداتشان را بیان کنند. گرچه برای خیلی ها هنوز
مطلوب نبود و تردیدی نیست که در سطح ملی ما وارد یک فضای جدیدی
شدیم که این فضا بر تساهل و تسامح و تحمل همدیگر بود .
متاسفانه در زمان روی کار آمدن آقای خاتمی در سال ۷۶ جایگاه
بین المللی جمهوری اسلامی خیلی مطلوب نبود و ما را به چشم خوبی
نگاه نمی کردند و این محدودیت و گرفتاریهای بسیاری را ایجاد
کرده بود. گرچه خود انتخابات ۷۶ این دیدگاه را عوض کرد ولی به
نظر می آمد که باید یک فضای جدیدی باز شود تا بتوان در آن
چارچوب منافع ملی را تامین کرد تا جایگاه ایران در جهان جایگاه
مرتفع و بالایی شود تا ما بتوانیم منافع ملی و آبادانی کشور را
رقم بزنیم و نیازهای مردم را تامین کنیم. به همین جهت باب
گفتگوی تمدنها ایجاد فضای جدیدی بود که در درجه اول جمهوری
اسلامی بتواند آن واقعیت انقلاب اسلامی را به جهان نشان دهد.
گفتگوی تمدنها تداوم مسیر اصلی انقلاب اسلامی است و به دنیا
نشان داد که انقلاب اسلامی انقلاب گفت و گو، تفکر و اندیشه است
نه انقلاب خشونت و سرکوب و دیکتاتوری و استبداد و دستاوردی هم
که داشت در آن زمان توانست موقعیت و جایگاه ایران را ارتقا
بدهد
منظور از صدور انقلاب در دیدگاه امام(س) کاملا روشن بود که
چیست. ولی دو اتفاق افتاد که ما در این راه ناکام ماندیم نه
فقط ناکام بلکه همین شعار صدور انقلاب هم به ضد خودش تبدیل شد.
یکی گرفتاریهای داخلی بود. شما می خواستید بگویید صدور انقلاب
یعنی صدور اندیشه و الگو، ما با گرفتاریهای بعد از انقلاب
متاسفانه الگوی درخشانی را که به دنبالش بودیم نتوانستیم
بسازیم نه تنها الگو را نساختیم بلکه در زمینه تولید فکر و
اندیشه هم دچار اختلال شدیم. ما بعد از انقلاب چند تا آقای
مطهری یا آقای بهشتی تربیت کردیم و یا با متفکرین خودمان الآن
چگونه برخورد می کنیم؟ عوامل بیرونی و داخلی و جنگ و تحریم ها
هر چه بود و با وجود آنها نمی توانیم از عملکرد خودمان چشم
پوشی کنیم و در خیلی جاها خودمان آن شعار را تخریب کردیم.
دومین مشکل این است که ما هیچ وقت نیامدیم بگوییم که اگر ما می
خواهیم این انقلاب را به عنوان یک تفکر و اندیشه صادر کنیم در
طرف مقابل هم ممکن است تفکر و اندیشه وجود داشته باشد. ما چه
جایگاهی برای پذیرش آن تفکر و اندیشه داریم؟ بسیاری وقتی صدور
انقلاب را مطرح میکنند یعنی اندیشه انقلاب و اسلام و تفکر
اصلاح یک جاده یکطرفهیی است که فقط هرچه ما میگوییم دنیا
باید بشنود.
پیک نت ـ 6 مهر 1390 |