بحرانهای پیاپی سیاسی و اجتماعی در جامعه و عیان شدن مفاسد
رخنه کرده در حساسترین مراجع و ارکان نظام، حتی خیال برگزاری
انتخاباتی آزاد و با مشارکت حداکثری مردم و فعالان سیاسی کشور
را با تردید مواجه کرده است. در شرایطی که هنوز آثار تازیانه
بیانصافی بر پیکره بخش بزرگی از جامعه و نخبگان که منتقد
بودند، نه به اصل نظام که از درون نظام و در جهت تعالی آن،
باقی است. در شرایطی که برخی اعضای شورای نگهبان و دیگر
نهادهای حکومتی علنا و بیپروا جهت گیری سیاسی خود را ابراز
میکنند و حتی در گروه های انتخاباتی شرکت می کنند و فرزندان
انقلاب و معتمدین مردم را از هم اکنون با رد صلاحیتهای شخصی
از نمایندگی ملت باز میدارند. در شرایطی که نهادهای نظامی و
شبه نظامی برای کرسی های مجلس نقشه می کشند و وظایف نظارتی و
اجرایی برای خود تعریف می کنند. در شرایطی که تمامی روزنههای
مشارکت فعالانه سیاسی بر طیف گستردهای از مردم و فعالان سیاسی
بسته است و همچنان فضای امنیتی و رعب آور کشور را رها نکرده
است، مسئله انتخابات و تشکیل مجلسی مستقل و مردمی خیالی خام
است.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران، که
پرچمدار "دانشجویان خط امام" شناخته می شود، بیانیه مشروحی
بمناسبت آغاز سال تحصیلی منتشر کرده است. این بیانیه به یک
گزارش درباره مجموعه شرایط داخلی و بین المللی جمهوری اسلامی
شبیه است و ما از مجموع آن چند نکته ای را استخراج کرده ایم که
می خوانید:
ابهامات جدی – درباره نتایج انتخابات 22 خرداد 1388- تا
سالها در ذهن مردم همچنان مطرح خواهد بود و آتش زیر خاکستری
در دامان نظام باقی خواهد گذارد که باید برای خاموش نمودن آن
فکری جدی کرد. چرا که برخوردهای خشن و غیرمسئولانه با معترضان،
تشکیک به نتیجۀ انتخابات را چنان تقویت کرد که در مواردی این
برخوردها خود دلیلی بر عدم سلامت انتخابات محسوب میشد.
اما وقایع پس از انتخابات که اوج آن را در ماه های پس از خرداد
۸۸ شاهد بودیم، در طول دو سال گذشته کم و بیش تدوام داشته و
سیاست زندانی کردن منتقدان و امنیتی کردن فضای کشور برای هراس
افکنی در میان منتقدان تاکنون متوقف نشده است.
بحران حادث شده پس از انتخابات ریاست جمهوری که از نظر
جامعهشناختی ابعاد متعددی داشت، به شهادت بسیاری از فرزندان
نظام و ناظران آگاه و عادل با هزینهکرد آبرویی سنگین از نظام
از سطح خیابان ها خارج شد. در حالی که نارضایتی ها باقی ماند و
خونهایی نیز بیگناه بر زمین ریخته شد.
فرجام بازداشتهای فلهای و زندانی کردن فعالان سیاسی و
منتقدان تا امروز چه بوده است؟ زنجیره حوادث تاسف بار این دو
سال که با برخوردهای خیابانی و حمله به خوابگاه ها و محیط های
دانشگاهی و مجتمع های مسکونی و بازداشتگاه کهریزک و توهین های
مکرر به بیوت مراجع و بیت امام (ره) آغاز شده بود به حصر
غیرقانونی و ناعادلانه نامزدهای معترض به نتیجه انتخابات و
همسرانشان منجر شد و روزنه های امید را برای باز شدن فضای
جامعه و بازگشت آرامش و عقلانیت از بین برد.
ما بازداشت های مکرر فعالان سیاسی و دانشجویی و برخوردهای
امنیتی با منتقدان را محکوم مینماید و خواستار آزادی زندانیان
دربند، بهویژه اساتید و دانشجویان و پایان حبس ها و حصر ها و
بازگشت جامعه به وضعیت عادی میباشد.
آیا داعیه داران اصولگرایی که در انتخابات بزرگ سال ۸۸ زیر علم
«دولت کریمه» گرد آمده بودند از سوابق و اندیشه ها و خط مشی
دولت و اطرافیان شخص رییس جمهور بی اطلاع بودند؟ آیا پرونده
های اقتصادی و سوابق تحصیلی عناصر رایحه خوش خدمت بر آنان
مکتوم بود؟ سوالی که امروز ملت شریف ایران از خود می پرسند این
است که هزینه های هنگفتی که از سمت جریان اصولگرا به پای این
دولت ریخته شد با کدام آینده نگری و با چه انگیزه ای انجام شد؟
امروز این پرسش در ضمیر روشن ایرانیان هر روز پررنگ تر می شود
که به راستی هزینه کردن از سرمایه هایی همچون بسیج و سپاه
پاسداران که این ملت با خون هزاران شهید و ایثارگر به بار
آورده است؛ در پای جریانی که سبقه و گذشته آن بر همگان روشن
بود با چه هدفی انجام گرفته است؟
در این سالها که واژه «تولید» بیش از هر مفهوم و واژۀ دیگری
در این مرز و بوم، از رابطه اقتصادی یکطرفه ما با چین صدمه
دیده است و تا آن جا گرفتار آمدهایم که از پرچم ایران و چادر
مشکی زنان ایرانی تا محصولات کشاورزی و کفش و لباس و صنعت را
همه از چین وارد میکنیم، چه امیدی به استقلال میتوان داشت؟
امروز که شاهد تحولات سریع اما ریشهدار منطقه در کشورهای عربی
هستیم سیاستهای شتابزده، نابخردانه و نادرست در عرصه سیاست
خارجی موجب شده تا چنان در جامعه بین المللی و کشورهای منطقه
منزوی شویم که بهار عربی برای کشورمان به خزان سیاست خارجی
ایران بدل گردد. نقش محوری و میانجیگری که روزی در انحصار
کشورمان بود امروز با کجاندیشی و بدفهمی اوضاع منطقه به دست
کشورهایی چون ترکیه، قطر و کشورهای غربی افتاده است.
سیاست خارجی ایران که به تصریح قانون اساسی باید به حفظ تام و
تمام منافع ملی و دفاع از حقوق همه مسلمانان جهان بیانجامد با
برخورد دوگانه در برابر کشورهای مختلف و دخالتهای نسنجیده در
کار کشورهای منطقه – از جمله در سوریه- نه منافع ملی را
آنگونه که باید تأمین کرده است و نه در جهت خواستِ مردمیِ
مسلمانان گام برداشته و چهره دیپلماسی ایران را به چهره مذبذب
و غیر اخلاقی که مشخص نیست ره به کجا میبرد تبدیل کرده است.
در شرایطی که بحرانهای پیاپی سیاسی و اجتماعی در جامعه و عیان
شدن مفاسد رخنه کرده در حساسترین مراجع و ارکان نظام، حتی
خیال برگزاری انتخاباتی آزاد و با مشارکت حداکثری مردم و
فعالان سیاسی کشور را با تردید مواجه کرده است. در شرایطی که
هنوز آثار تازیانه بیانصافی بر پیکره بخش بزرگی از جامعه و
نخبگان که منتقد بودند، نه به اصل نظام که از درون نظام و در
جهت تعالی آن، باقی است. در شرایطی که برخی اعضای شورای نگهبان
و دیگر نهادهای حکومتی علنا و بیپروا جهت گیری سیاسی خود را
ابراز میکنند و حتی در گروه های انتخاباتی شرکت می کنند و
فرزندان انقلاب و معتمدین مردم را از هم اکنون با رد
صلاحیتهای شخصی از نمایندگی ملت باز میدارند. در شرایطی که
نهادهای نظامی و شبه نظامی بر خلاف صریح فرموده امام خمینی
(ره) برای کرسی های مجلس نقشه می کشند و وظایف نظارتی و اجرایی
برای خود تعریف می کنند. در شرایطی که تمامی روزنههای مشارکت
فعالانه سیاسی بر طیف گستردهای از مردم و فعالان سیاسی بسته
است و همچنان فضای امنیتی و رعب آور کشور را رها نکرده است،
مسئله انتخابات و تشکیل مجلسی مستقل و مردمی خیالی خام است.
پیک نت ـ 20 مهر 1390 |