دیداری که آقای خامنه ای درجریان سفر به
کرمانشاه با دانشگاهیان کرد، در مقایسه با دیدارهای گذشته
متفاوت بود. یعنی این بار یک پرسش و پاسخ بود، اما با این
تفاوت که ایشان خودش سئوال طرح کرد و خودش هم به آن سئوالات
پاسخ داد. البته طرح همین سئوالات نیز معنائی جز این ندارد که
خود وی نیز پی برده که در جامعه چه انبوه فشرده ای از پرسش ها
درباره وضع اسف بار کشور جمع شده و مردم، برخلاف شانه ای که
ایشان سعی می کند از زیر بار پذیرش مسئولیت آنها خالی کند، خود
وی را مسئول مستقیم می دانند.
آنچه را می خوانید، برحسب شیوه پرسش و پاسخ
آقای خامنه ای در کرمانشاه تنظیم شده و البته تا آنجا که امکان
بود زیادگوئی های تکراری و جمله پردازی های مرسوم ایشان حذف
شد.
- تحولات منطقه و وضع جمهوری اسلامی
خامنه ای: بازخوانی و تامل در شاکله کلی نظام
اسلامی، اهمیت مضاعفی یافته است. باید مسیر طی شده و وضع فعلی
را بازنگری کنیم.
نظام اسلامی یعنی هویت و شاکله کلی که مردم
برای کشور انتخاب کردند، تشکیل دولت اسلامی به معنای استقرار
مجموعه دستگاههای مدیریتی و نظامهای اداره کشور، تشکیل جامعه
اسلامی و سپس تشکیل امت اسلامی.(توجه کنید که ایشان با دقت سعی
می کند نام جمهوری را نیآورد)
برخورداری از عدالت و آزادی، نقشآفرینی موثر
مردم در اداره کشور و تعیین سرنوشت خویش، برخورداری از عزت و
استغنای ملی، رفاه عمومی و از بین رفتن فقر و گرسنگی،
بهرهمندی از پیشرفتهای همهجانبه " علمی – سیاسی – اقتصادی –
اجتماعی و فرهنگی " و دوری از سکون و توقف و پیشروی دائم از
خصوصیات بارز جامعه اسلامی است که ملت ایران و نظام اسلامی به
سمت تحقق آن حرکت میکنند. (حاصل سه دهه حرکت در این مسیر در
برابر چشم مردم است)
مفاهیمی همچون عدالت – آزادی، تکریم انسان و
دیگر ویژگیهای جامعه اسلامی، فقط در معنای عمیق اسلامی، مورد
نظر است و با مفاهیم مشابه در غرب کاملاً متفاوت است. از هیچ
زاویهای، نباید تابع و پیرو راه منحرف غرب .
غربیها حتی به معانی غربی این واژهها نیز
پایبند نیستند و همانگونه که در افغانستان، عراق، لیبی و دیگر
کشورها نشان دادهاند زیر تابلوهایی نظیر دمکراسی، مبارزه با
سلاح اتمی و مقابله با تروریسم، اهدافی شیطانی همچون کنترل
مناطق مهم اقتصادی و سوقالجیشی جهان، تسلط بر منابع و ذخائر
ملتها، حمایت از رژیم صهیونیستی و تکمیل زنجیره استکباری خود
را دنبال میکنند.
- وضع و موقعیت قوای سه گانه؟
- مسئولان قوه مجریه – نمایندگان مجلس،
مسئولان قوه قضاییه، با اختیارات کامل و قانونی، وظایف خود را
انجام میدهند و ممکن است تصمیماتی بگیرند که رهبری با آن
مخالف باشد اما رهبری نه حق دارد نه میتواند و نه قادر است که
در این مسائل دخالت کند. مگر در جاییکه اتخاذ سیاستی، به کج
شدن راه انقلاب منجر میشود که طبعاً در این هنگام به
مسئولیتهای خود عمل خواهد کرد. (کوشش برای نفی درک عمومی مردم
ایران از دخالت او در تمام امور نظامی و قضائی و مجریه و مقننه
و...)
با توجه به دگرگونی اوضاع و شرایط، ممکن است
مهندسی، ساز و کارها، سیاستها و
نظامهایی که برای ایجاد جامعه اسلامی، پیشبینی شده،
کهنه شود و کارآیی خود را از دست بدهد که در این صورت، تغییر و
نو کردن آنها، هیچگونه ایرادی ندارد.
در قانون اساسی، هدف از تقسیمبندی فعالیت
بخشهای مختلف اقتصادی، شکوفایی اقتصادی کشور اعلام شده است و
هنگامی که این هدف با ساز و کار گذشته، محقق نشد سیاستهای اصل
44 تبیین شد. (یعنی همان فاجعه ای که اکنون جهان علیه آن به پا
خاسته و دیر نیست که در ایران جنبش عمومی مردم همسو با همین
انگیزه جهانی وارد میدان شود)
در شرایط فعلی نظام سیاسی کشور، ریاستی است و
رییسجمهور با انتخاب مستقیم مردم برگزیده میشود که شیوه خوب
و موثری است اما اگر روزی در آینده احتمالا دور، احساس شود که
نظام پارلمانی برای انتخاب مسئولان قوه مجریه بهتر است هیچ
اشکالی در تغییر
ساز و کار فعلی وجود ندارد. البته نوسازی نظام، به
هیچوجه به معنای تجدیدنظر در آرمانها نیست بلکه به معنای
تغییر در سیاستها و نظامها و تدابیر است.
مراقبت رهبری در مسئله هستهای در دورهای که
نزدیک بود به تعطیلی فعالیتهای هستهای ایران منجر شود و نیز
مراقبت در بحث رابطه با آمریکا از جمله مواردی است که رهبری،
بر اساس وظایف خود، از ایجاد انحراف در حرکت کلی نظام جلوگیری
کرد.
- تکلیف احزاب چه می شود؟
ما با تحزب مطلقاً مخالفتی نداریم و معتقدیم
تحزب با وحدت جامعه منافاتی ندارد به شرط آنکه با نگاه درست
ایجاد شود.
اگر حزبی برای کانالکشی و کادرسازی و هدایت
فکری جامعه در زمینههای سیاسی – دینی – عقیدتی و دیگر
عرصهها بوجود آید و قصد خود را در
دست گرفتن قدرت قرار ندهد، کاری خوب و مورد تایید است
که البته اینگونه احزاب، اگر در رقابتهای سیاسی هم وارد شوند،
به طور طبیعی برنده میشوند.
برخی احزاب مانند احزاب کنونی غرب در واقع
باشگاههایی برای کسب قدرت هستند و سعی میکنند از هر طریق از
جمله زد و بند سیاسی به قدرت برسند که ما اینگونه تحزب را
تایید نمیکنیم اما اگر کسانی با همین نگاه دنبال تشکیل حزب
باشند، جلوی آنها را نمیگیریم.
(دقت کنید روی آشفتگی فکری ایشان)
- حرکت جهانی علیه بانک ها و سرمایه داری
مردم حداقل 80 کشور از این حرکت رو به گسترش
حمایت کردهاند و این، برای مقامات امریکایی خیلی تلخ و دشوار
است. ممکن است آنها با پلیس و ارتش این حرکت را سرکوب کنند اما
از بین نمیرود و همچون آتش زیر خاکستر باقی میماند.
روزی که ملتهای شما
علت واقعی بدبختی و مشکلات خود یعنی حقارت شما در برابر
صهیونیستها را درک کنند یقیناً شعلههای خشم آنان، نظام
سرمایهداری استکبار را به آتش میکشد و به خاکستر تبدیل
میکند. (دور زدن اصل و انگیزه واقعی مردمی که علیه بانک ها و
سرمایه داران به خیابان آمده اند)
شما به مردم خود پشت کردهاید و نزد اکثریت
آنها منفورید اما در جمهوری اسلامی اوضاع برعکس شماست و
اجتماعات عظیم مردم نشاندهنده عزم راسخ ملت و پایداری آنها در
مقابله هرگونه توطئه است.
- خطر حمله نظامی به ایران
اگر مسئولان امریکایی در برخی خیالات بسر میبرند بدانند که
هرحرکت ناشایست چه سیاسی و چه امنیتی با برخورد قاطع ملت ایران
روبرو خواهد شد.
پیک نت ـ 26 مهر 1390 |