اشاره- این نکته، عجیب و طنز آمیز است که حاکمیت با هر
انگیزهای از جنبشهای جاری ضد استبدادی در کشورهای خاورمیانه
حمایت میکند و به دولتهای این کشورها توصیه میکند که حقوق
مردم خود را در اعمال حق حاکمیت آنها به رسمیت بشناسد، ولی این
حق را برای شهروندان کشور خود قائل نیست و در قبال آنها رفتاری
کاملا مشابه زمامداران آن کشورها دارد. راهی که میتواند به
خروج کشور از بحران فزایندهی فعلی کمک کند و مانع از تحمیل
هزینههای بیشتر به منافع ملی شود، پایان بخشیدن به حبس
ظالمانهی آقایان موسوی و کروبی و اجرای الزامات و شرایط
حداقلی است که آقای خاتمی بیان کردهاند. بدیهی است در غیر این
صورت و با تدوام سیاستها و رویههای دو سال اخیر، این
بنیانهای نظام است که هر روز سست و سستتر میشود و نظام را
به نظامی خود ویرانگر تبدیل میکند. فاعتبروا یا اولی
الابصار.
33 تن از زندانیان سیاسی کودتای 22 خرداد که در اوین محبوس اند
بمناسبت دویستمین روز حبس خانگی میرحسین موسوی و شیخ مهدی
کروبی بیانیهای را از داخل زندان صادر کردند. در این بیانیه
آمده است:
برای ملت ما به خوبی روشن است که موسوی و کروبی که هردو از
بلندپایهترین مدیران این نظام بودهاند و جرمشان تنها و تنها
دفاع از رای مردم و اعتراض به کودتای انتخاباتی بوده که رسوایی
آن امروز پیش از گذشته آشکار شده است. گناه آنها این بوده و
هست که به شعارهای محوری انقلاب «استقلال، آزادی، جمهوری
اسلامی» و تاکید بر انتخابات آزاد وفادار ماندند.
انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در صورت برگزاری سالم و بدون
مداخله نیروهای نظامی و امنیتی میتوانست فاصله میان حکومت و
مردم را کاهش دهد و زمینه حاکمیت ملی، مشارکت سیاسی و اصلاح
امور را فراهم و پس از یک وقفه چهار ساله، روند اصلاحات را که
برای حفظ، تداوم و کارآمدی نظام ضروری است، احیا کند.
پاسخ جریان مسلط در حاکمیت به اعتراض قانونی و مسالمتآمیز
مردم به تخلفات و فجایع گسترده انتخاباتی، سرکوب همهجانبهی
شهروندان معترض در دوران پس از انتخابات و حبس خانگی آقایان
موسوی و کروبی بوده است.
مقامات ارشد نظام، که دائم بر طبل قانونگرایی میکوبند و
قانون را فصلالخطاب اعلام میکنند و با توسل به این شعار،
برچسب اغتشاش و فتنه را بر تجمعهای اعتراضی و مشروع میلیونها
شهروند معترض میزنند و خود زمینهساز سرکوب خشونتآمیز مردم
میشوند، چگونه بدون طی روند حقوقی و قانونی و انجام هیچگونه
محاکمه و صدور حکمی، حبس خانگی آقایان موسوی و کروبی را توجیه
میکنند؟
موسوی و کروبی که بارها آمادگی خود را برای محاکمه علنی اعلام
کردهاند، پس دلیل این حبس طولانی بدون محاکمه چه می تواند
باشد؟ آیا این رفتار نشانهی اقتدار نظام است؟ اگر آنطور است
که مسئولین مرتب تکرار میکنند، که جنبش سبز با اقتدار جریان
حاکم به پایان رسیده و نگرانی دیگری وجود ندارد، پس حبس
غیرقانونی و اینچنین طولانی موسوی و کروبی به همراه همسران
آزاده و گرانقدرشان خانمها زهرا رهنورد و فاطمه کروبی چه
معنایی میتواند داشته باشد؟ آیا این اقدام نشانگر استیصال
جریان حاکم و اذعان به عدم موفقیت خود در مقابله با خواستهها
و مطالبات مردم نیست؟
ملت شریف ایران،
بنیان جنبش سبز مردم ایران که در سال ۸۸ شکل گرفت، بر استیفای
حق برخورداری از انتخابات آزاد و سالم بوده و هست که از
بدیهیترین حقوق انکارناپذیر هر ملتی است. تلاش این جنبش با
اتکا بر حقوق مصرح مردم در قانون اساسی، تاکید بر حق آزادی
بیان و آزادی اعتراض است و تاکنون در مبارزهی قانونی خود برای
تأمین بخشی از حقوق اساسی ملت، هزینههای گزافی را نیز پرداخت
کرده است. اما این نکته، عجیب و طنز آمیز است که حاکمیت با هر
انگیزهای از جنبشهای جاری ضد استبدادی در کشورهای خاورمیانه
حمایت میکند و به دولتهای این کشورها توصیه میکند که حقوق
مردم خود را در اعمال حق حاکمیت آنها به رسمیت بشناسد، ولی این
حق را برای شهروندان کشور خود قائل نیست و در قبال آنها رفتاری
کاملا مشابه زمامداران آن کشورها دارد.
بازداشتهای گسترده غیرقانونی و خودسرانه که احکام آنها چند
روز قبل از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ صادر شد و پس از انتخابات به
اجرا گذاشته شد و دادگاههای فرمایشی و محاکمههای نمایشی پس از
آن، که متهمان آنها حامیان موسوی و کروبی و بسیاری از آنها از
مسئولان ردهبالای قبلی همین نظام بودهاند، یادآور کودتاهای
دهههای گذشته در کشورهای آمریکای لاتین و خاورمیانه از جمله
ترکیه بود؛ موضوعی که با حبس خانگی موسوی و کروبی این تشابه را
هرچه بیشتر نمایان شد.
مسئولان امروز جمهوری اسلامی به طور یقین به خوبی واقف هستند
که امواج دمکراسیخواهی در منطقه، که یکی از مبادی قطعی آن
وقوع جنبش سبز در ایران است، درادامه خود، مرزهای کشور ما را
نیز در خواهد نوردید.
تجربهی این کشورها نشان میدهد که بهکارگیری ابزار زور و
سرکوب برای مهار جنبشهای ضداستبدادی عمری ندارد. البته برای
جریان حاکم دشوار است که پس از پرداخت هزینههای سنگین، بپذیرد
که نه تنها دستاورد قابل دفاعی نداشته بلکه به طور جدی درگیر
بحران مشرعیت نیر شده و مشهود است که اندک فرصتهای باقیمانده
برای آن نیز رو به اضمحلال است.
در پایان، ما زندانیان سیاسی امضا کنندهی این بیانیه، ضمن
محکوم کردن بازداشت غیرقانونی رهبران جنبش سبز که بیش از هرچیز
به عملیات آدمربایی و گروگانگیری شباهت دارد، اعلام میداریم
راهی که میتواند به خروج کشور از بحران فزایندهی فعلی کمک
کند و مانع از تحمیل هزینههای بیشتر به منافع ملی شود، پایان
بخشیدن به حبس ظالمانهی آقایان موسوی و کروبی و اجرای الزامات
و شرایط حداقلی است که آقای خاتمی بیان کردهاند. بدیهی است در
غیر این صورت و با تدوام سیاستها و رویههای دو سال اخیر، این
بنیانهای نظام است که هر روز سست و سستتر میشود و نظام را
به نظامی خود ویرانگر تبدیل میکند. فاعتبروا یا اولی
الابصار.
اسامی امضاء کنندگان این بیانیه که از طیفهای مختلف سیاسی،
اجتماعی و فرهنگی از جمله جبههی مشارکت، سازمان مجاهدین
انقلاب اسلامی، ادوار تحکیم، نهضت آزادی، نیروهای ملی- مذهبی،
روزنامهنگاران، فعالان حقوق بشر و نزدیکان مهندس موسوی هستند:
۱ – بهمن احمدی امویی
۲ – حسن اسدی زیدآبادی
۳ – مسعود باستانی
۴ – عماد بهاور
۵ – علیرضا بهشتی شیرازی
۶- مصطفی تاجزاده
۷ – علی جمالی
۸ – محمدحسین خوربک
۹ – بابک داشاب
۱۰ – محمد داوری
۱۱ – مجید دری
۱۲ – امیرخسرو دلیرثانی
۱۳ – علیرضا رجایی
۱۴ – عبدالله رمضانزاده
۱۵ – عیسی سحرخیز
۱۶ – داود سلیمانی
۱۷ – محمد سیف زاده
۱۸ – قاسم شعلهسعدی
۱۹ – کیوان صمیمی
۲۰ – اسماعیل صحابه
۲۱ – محمدفرید طاهری قزوینی
۲۲ – فیضالله عربسرخی
۲۳ – مهدی فروزندهپور
۲۴ – سیامک قادری
۲۵ – ابوالفضل قذیانی
۲۶ – محسن محققی
۲۷ – محمدرضا معتمدنیا
۲۸ – محمدرضا مقیسه
۲۹ – محسن میردامادی
۳۰ – عبدالله مومنی
۳۱ – بهزاد نبوی
۳۲ – ضیا نبوی
۳۳ – حسن یونسی
|