تعداد بسیار زیادی از
واحدهای صنعتی عملن تعطیل شده و بقیه کارخانه های ایران کمتر
از یک سوم ظرفیت اسمی خود کار می کنند . در شهرک های صنعتی،
کارخانه هائی هستند که در حد 50 در صد ظرفیت کار می کنند .
از یك سو مسوولان
دولتی اقتصاد میگویند كه تقریبا همه چیز خوب است و هیچ مشكلی
وجود ندارد و از سوی دیگر فعالان اقتصادی نظری متفاوت ارایه
میدهند و بر این باورند كه بسیاری از ادعاهای رسمی در مورد
اقتصاد ایران با واقعیتهای موجود هماهنگ نیست.
آمار صحیح و قابل اتکائی
عرضه نمی شود . آمار و ارقام ارائه شده چون درست نیست لذا
فعالان بخش اقتصادی نمی توانند بر اساس آنها برنامه ریزی کرده
و سرمایه گذاری کنند و چون واردات آقایان و آقازاده ها بی حساب
و کتاب است و محصولات داخلی روی دست تولید کنندگان می ماند و
فروش نمی رود، نتیجه سرمایه گذاری پیشاپیش معلوم است.
در نظر بیاورید که صبح
یک آقا زاده ( مصباح یزدی ،جنتی ، آیت اله یزدی ، مکارم شیرازی
یا ...) با معرفی نامه پدرش با یک ماشین آخرین سیستم به بانک
مرکزی می رود و نه تنها جواز واردات بی حد و حصر را می گیرد،
بلکه "ارز" لازمه را دو دستی تقدیمش می کنند تا در مدتی کوتاه
شهرها مالامال از اجناس بنجل چینی شود و تولید کننده ایرانی را
به روز سیاه بنشاند.
این وام های ارزی در حد
ارقام نجومی میلیارد دلاری به خزانه هم پس داده نمی شود!
نتیجه تنها ورشکستگی
تولید و اقتصاد نیست بلکه کارفرمائی که کالای تولیدی بر دست اش
مانده، ماه های متمادی توان پرداخت دستمزد کارکنانش را ندارد.
هزاران کارگر ایرانی این گونه بیکار می شوند. بی کاری هم
سرچشمه تمام نا امنی های فعلی و سایرانحرافات اجتماعی می شود.
یکی از فعالان صنعتی در
شهرک صنعتی شمس آباد می گوید دیگر کار ما از زیان و ضرر گدشته،
همین که در فعالیت صنعتی به دو دقیقه بعد امید نداری باید گفت
بدترین زیان رخ داده است. وی در ادامه می گوید:
صبح که سر کار حاضر می
شویم دچار افسردگی می شویم . این افسردگی اقتصادی شامل همه
تولید کنندگان می شود.
در همین شهرك صنعتی،
كارخانههایی هستند كه حتی به اندازه یكسوم ظرفیت هم فعالیت
نمیكنند. كالاهای چینی دمار از روزگار تولیدكنندگان
درآوردهاند. بخش زیادی از كارخانههای اینجا سنگ بری هستند.
سنگ ایران معروف است اما فعالان صنعت سنگ نیز از وجود سنگ چینی
در بازار ایران خبر میدهند. سهم ما از یارانهها پرداخت نشده
است. نگران برق و آب صنعتی هستیم. هزینه تولید زیاد شده اما
یك مرتبه وزارت صنایع مثلا میگوید كه رشد بخش صنعت 10درصد
است ! .
به نظر می رسد دست
های پنهانی در کار است تا تولید داخلی را نابود کرده و وابستگی
به واردات را کامل کند. این نتیجه گیری را به سادگی می توان از
زبان یک فعال دیگر اقتصادی شنید. زمانی که می گوید :
«اوضاع صنعت را باید
از صنعتگرانی پرسید كه بعد از سالها فعالیت صنعتی میخواهند
كار خود را تغییر دهند و به سمت تجارت یا فعالیتهای خدماتی
بروند . به نظر من هم حق با این فعالان صنعتی است وقتی 40سال
در یك صنعت فعالیت میكنی و ناگهان در یك شب واردات محصولات
چینی همه تجربه، سرمایه و موقعیت صنعتیات را بر زمین میزند
بهترین كار فعالیت تجاری و واردات است. آن موقع برای مدیران
اقتصادی روی چشم جا داری ! |