دو خبر که آنها را
خبرگزاری های داخلی منتشر کرده اند و گزارشی که برای انتشار به
پیک نت رسیده و دراین شماره منتشر شده، حامل یک پیام روشن است.
این که علاوه بر آن اقلیتی که با صراحت در برابر حاکمیت
ایستاده - نظیر آیات دستغیب، صانعی، بیات زنجانی- بسیاری از
مراجع با چراغ خاموش در همین مسیر گام نهاده اند. مخاطب همه
آنها شخص علی خامنه ایست که حکومت ولایت سپاهی برقرار کرده
است. آن دو خبری که در کنار گزارش دریافتی به آن اشاره کردیم
نیز مربوط است به سخنرانی سید حسن خمینی و یادداشت هاشمی
رفسنجانی، که در این هر دو خبر نیز روی سخن در واقع شخص علی
خامنه ایست. هم آنجا که حسن خمینی نسبت به "من" و "منیت"
اشاره می کند و آنجا که در یادداشت هاشمی اشاره به غفلت های
تاریخی می شود. غفلت هائی که سرانجام مشروطه را تکرار خواهد
کرد. هاشمی رفسنجانی در یادداشت خود با صراحت اشاره به روی کار
آمد رضاشاه و قزاق ها و جمع شدن ته مانده مشروطه و دوران ذلت
روحانیت می کند. او نیز در همین بخش از یادداشت خود، از خطر
نظامی شدن حاکمیت جمهوری اسلامی و سر برآوردن یک رضاخان از
درون همین حکومت سپاهی سخن می گوید و روی سخن باز هم با علی
خامنه ای است، که ارتجاعی ترین بخش روحانیت را دور خود جمع
کرده و پیوند آنها را با فرماندهان سپاه برقرار ساخته است. این
همان کاری است که محمدعلی شاه قاجار برای به توپ بستن مجلس و
جمع کردن بساط آزادی و مشروطه کرد و البته استبدادش صغیر و
کوتاه بود، گرچه در باغشاه عده ای را زندانی و اعدام کرد.
محمدعلی شاه پس از این جنایات شکست خورد و به همراه ژنرال
"لیاخوف" روس که مجلس را به توپ بسته بود از ایران به روسیه
گریخت و شیخ فضل الله نوری که پا به پای محمدعلی شاه فتوا صادر
می کرد، در تهران به دار کشیده شد. |