برکناری مشائی
یعنی ضربه فنی احمدی نژاد

هیچکس نمی تواند مدعی شود که در ایران دولتی وجود دارد و کابینه ای بر سر کار است. درعین حال که همه معتقدند، چند دولت سایه زمام امور را در دست دارند و با هم در ستیزند. این وضع از هفته اول پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 نه تنها وجود دارد، بلکه روز به روز تشدید نیز شده و هرچه به انتخابات مجلس نهم نزدیک می شویم، تقابل دولت ها با یکدیگر علنی تر و شدیدتر می شود. این دولت ها و از جمله باند احمدی نژاد که به ظاهر دولت رسمی را تشکیل داده، همگی برای قبضه مجلس نهم خیزبرداشته اند، زیرا هر کدام مجلس را برد، می تواند دولت استوار را تشکیل داده و بقیه دولت های در سایه را جمع کند. تمام بازی "جریان انحرافی"، "دستگیری رمال ها"، "جمع کردن دست و پای جن گیرها" و تمرکز روی شخص مشائی که برای فتح سنگر مجلس از دو سال پیش بصورت آشکار و در دوران اول ریاست جمهوری احمدی نژاد بصورت زیر میزی تدارک آن را دیده بود، بر محور همین هدف استوار است. در این میان، "آقا" تازه از خواب غفلت بیدار شده و اطلاعاتی را که دراختیارش قرار داده اند خوانده و از نفوذ دستگاه های اطلاعاتی و جاسوسی خارجی و زدوبندها و تماس های پنهان خارجی باند احمدی نژاد چنان مطلع شده که خواب از چشمش پریده است. در واقع، این باند برای رسیدن به هدف، یعنی فتح مجلس و سپس تسخیر کامل کاخ ریاست جمهوری و جمع کردن بساط دولت های سایه، مذاکرات و تماس های خارجی خود را بر سر تمامی امور، از جمله مسائل اتمی و ... نیز کامل کرده اند.

در چنین اوضاع آشفته ایست که دولت های سایه با اشاره "آقا" می کوشند سازماندهی باند احمدی نژاد را متلاشی کنند و اجازه سقوط مجلس آینده به دامن این باند را ندهند. نام آجری که باید از زیر پای احمدی نژاد بکشند "مشائی" است. در حقیقت دیوار کوتاهی که پیدا کرده اند اوست، والا خوب میدانند که باید برج مصباح یزدی را ویران کنند که برای رهبری خیز برداشته است و باند احمدی نژاد دست پرورده اوست. مقاومتی که برای حفظ مشائی بعنوان آجر قلعه باند احمدی نژاد می شود، ناشی از همین وضع است. رفتن او یعنی مقدمه فرو ریختن قلعه. این را احمدی نژاد و آنها که هدایت کننده او هستند نیز میدانند و آگاه اند که پس از عبور از مشائی، از نردبان بالا رفته و به آنها می رسند که روی بام اند! به همین دلیل، هفته ها و ماه های پر تنش هنوز در پیش است. با برچیدن مشائی، گام بعدی برای محکم کردن طنابی که به دور احمدی نژاد بسته اند تشدید خواهد شد. اگر موفق شوند، او را کت بسته تا دو سال نگه خواهند داشت و در غیر اینصورت چاره ای ندارند که پیه پذیرش حقانیت نظرات موسوی و کروبی و خاتمی و هاشمی و بقیه را به تن مالیده و مشائی و احمدی نژاد و بقیه را با هم جمع کنند. به همین دلیل شاید انتخابات مجلس آینده، توام با انتخابات ریاست جمهوری آینده برگزار شود. بویژه که جمع کردن سفره احمدی نژاد خود باندازه کافی ایجاد انگیزه برای شرکت مردم در انتخابات می کند. یعنی همان ضعف بزرگی که اکنون حکومت نمی داند با آن چه کند. این که چه انتخاباتی برگزار کنند که مردم در آن شرکت کنند و چگونه تنور را گرم کنند!