بخشی از اسناد حادثه 15 خرداد، بصورت کتاب در ایران منتشر شده است. سایت "تورجان" بخش هائی از این کتاب را منتشر کرده که مربوط به جلسات هیات دولت به نخست وزیری اسدالله علم، وزیر بعدی دربار شاهنشاهی است. در کتاب خاطرات علم آمده که روز 15 خرداد، شاه روحیه خود را از دست داده بود. من گفتم در اتاق کار او را به رویش ببندند و خودم از کاخ رفتم به نخست وزیری. بعد از ظهر برگشتم. شاه با حالت مضطرب در انتظار من بود. با خنده گفتم: زدم خشتکشان را پاره کردم!

انتشار این اسناد، در مقطع کنونی که حاکمیت جمهوری اسلامی تصور کرده جنبش سبز را سرکوب کرده و با به زندان انداختن اصلاح طلبان آینده خود را بیمه کرده بسیار قابل استفاده و استناد است. بویژه که لغات و اصطلاحاتی که در آن به کار می رود تشابه کامل دارد با لغات و اصطلاحاتی که خامنه ای و اطرافیان و فرماندهان سپاه در این دوران به کار می برند. روی جمله پیروی از منویات همایونی دقت کنید و آن را با تکرار در پی تکرار منویات مقام معظم رهبری که اکنون رایج است مقایسه کنید.

آنچه را می خوانید، از صورتجلسه هیات دولت است که در کتاب اسناد 15 خرداد منتشر شده است.

جلسه با حضور سیاستمدارانی چون دکتر علی‌نقی عالیخانی وزیر اقتصاد (تدوین کننده کتاب "یادداشت‌های علم" ، دکتر محمد باهری وزیر دادگستری و دکتر پرویز خانلری وزیر فرهنگ و دیگر وزرا یا معاونان‌شان برگزار شده است.

باهری وزیر دادگستری: اولا که عده‌ای از هم‌وطنان ما کشته شده‌اند، خیلی جای تأسف است. – باید- ژست تأثر آمیزی برای کشته‌ شدگان گرفته بشود. در ثانی این‌که به‌هر صورت ما در این‌جا غیر از افتخار خدمتگذاری اعلیحضرت و مردم ایران افتخار دیگری نداریم. ما اگر دفاع می‌کنیم دفاع از حکومت خودمان نیست، ما دفاع از تزی می‌کنیم که سعادت ملت در آن است. وقتی ما برای مردم کار می‌کنیم بنابراین اگر عده‌ای که در نظم اخلال می‌کنند تلف بشوند نباید بترسیم.  به نظر من حکومت نظامی ضرورت دارد. از نظر امنیت شهر، از نظر عبور و مرور و از نظر تعقیب این افراد، اگر حکومت نظامی نشود محاکمه در دادگاه‌های ارتشی هم تشریفات زیاد دارد ولی در محاکم حکومت نظامی می‌توان زودتر به گناه اینان رسید. اثر حکومت نظامی در دنیا هم بد نخواهد بود و پرستیژ ما از میان نخواهد رفت . حکومت نظامی می‌کنیم که ارتجاع را سر جایش بنشانیم. چند روز طول می‌کشد و تمام می‌شود( ص ۲۳)

دکتر خانلری (وزیر فرهنگ): این‌طور که بنده دیدم طبقه روشنفکر سخت عصبانی است و بر له دولت است و می‌گویند چرا دولت سستی می‌کند و اقدام شدید نمی‌کند؟ مطلب دیگر این‌که شتر سواری دولا دولا نمی‌شود. تصمیم قاطع باید گرفت. اگر سست بگیریم مملکت از میان می‌رود. مسأله مربوط به خودمان نیست. ما می‌توانیم استعفا بدهیم ولی مملکت از میان می‌رود. ما تصمیم قاطع باید بگیریم. به هر صورت حکومت نظامی ضرورت کامل دارد و بسیار شدید باید عمل کرد.( ص۲۶)

مقداری از این شایعات مربوط به کم ارزشی مردم است. امروز یکی از افسران گفت که در دانش‌سرای‌عالی مزخرف می‌گویند. وقتی پرسیدم معلوم شد هیچ خبری نیست. گفتم: برو ببین کسی هست؟ گفت در خیابان هم خبری نیست. دوباره ظهر خبر گرفتم، گفتند امتحان دادند و رفتند. بعدازظهر هم همین‌طور. باید خود مردم هم توجه کنند.(ص۴۴)

علی‌نقی عالیخانی وزیر اقتصاد: با زور می‎توان مسأله را خاموش کرد اما باید جامعه متکی به نیروهایی بشود و الا نمی‌توان همیشه با سرنیزه و زور اداره کرد. بنده استدعایم این است که نباید فکر کرد مسأله تمام شده است. بهتر است دولت کمیسیونی تشکیل بدهد و آن طبقه‌ای را که باید جامعه ایرانی روی آن بایستد، آن طبقه را تقویت کنیم و الا اگر این‌طور برویم با خطر واقعی روبرو می‌شویم.(ص۴۵)