روز گذشته آقای خامنه ای در جمع شماری از مسئولان کتابخانه ها
که به دیدار وی برده شده بودند سخنرانی کرد. وی از جمله گفت :
"امروز برای برخی کالاها و محصولات کم اهمیت و حتی مضر تبلیغات
گسترده ای در صدا و سیما و مطبوعات می شود اما برای کتاب که
محصولی با عظمت و با ارزش است، تبلیغ و تشویق مناسبی صورت نمی
گیرد."
اگر منظور خواندن آثار مصباح یزدی و دیگر کتاب های کیلوئی است
که از قم به تهران برای چاپ فرستاده می شود و شبانه روز هم
تبلیغ آنها می شود، که این توصیه و انتقاد باد هواست و کسی این
کتاب ها را نمی خواند. نشانه آن بازار سقوط کرده نشر و فروش
کتاب است که حتی خود آقای خامنه ای هم در همین سخنرانی به آن
اعتراف می کند. این همان بازاری بود که در زمان محمد خاتمی پر
رونق ترین دوران دو دهه اخیر را پشت سر گذاشت. پس، مردم کتاب
می خوانند، اما نه آنچه که آقای خامنه ای می گوید آن را بیشتر
در تلویزیون تبلیغ کنید. مردم که با تبلیغ نمی روند کتاب
بخرند! اگر تبلیغ صدا و سیما کارساز بود، آن همه که به نفع
احمدی نژاد تبلیغ کردند مردم می رفتند به او رای می دادند. و
یا آن همه که از فتنه و سرکوب آن و وابستگی آن به انگلیس گفتند
مردم از هر فرصتی برای ریختن به خیابان علیه حکومت استفاده نمی
کردند. بنابراین کار با تبلیغ پیش نمی رود.
ضمنا، ایشان توضیح نداد که اگر چنین چیزی درست است٬ مسئولیت آن
با کیست؟ مردم ایران مانده اند که بالاخره آقای خامنه ای رهبر
جمهوری اسلامی است یا سردسته اپوزیسیون؟ هرجا کار خوبی است
ایشان می شود رهبر. هر جا کار بدی است ایشان می شود سردسته
اپوزیسیون. صدا و سیما که زیر نظر خود ایشان است. مطبوعات هم
که زیر نظر وزارت ارشاد دولتی است که تا دیروز بهترین دولت از
صدر مشروطه لقب گرفته بود. ایشان چرا بجای آنکه به عنوان رهبر٬
به مسئولان تلویزیون و ارشاد تذکر دهد در نقش سردسته اپوزیسیون
انتقاد می کند؟
آقای خامنه ای چند جمله آن طرف تر همین حرفش را هم عوض می کند
و می گوید: "در بازار کتاب کارهایی به ظاهر فرهنگی ولی با
مقاصد سیاسی و انحرافی دیده می شود که باید به این موضوع توجه
جدی تر شود."
کارهای به ظاهر فرهنگی ولی با مقاصد سیاسی و انحرافی یعنی چه؟
مگر خود ایشان 24 ساعته در حال کار باصطلاح "فرهنگی با مقاصد
سیاسی" نیست؟ معلوم می شود صدا و سیما مطبوعات حکومتی اگر برای
کتاب تبلیغ نمی کنند از خود ایشان رهنمود گرفته اند، چون کار
فرهنگی غیرسیاسی که اصلا وجود ندارد. آیا وضعیت اسف بار بازار
کتاب و نشر در همین تفکر ریشه ندارد؟ |