احمد صدر حاج سید
جوادی عضو شورای انقلاب و اولین وزیر دادگستری پس از انقلاب،
متاثر از درگذشت مهندس سحابی، کشته شدن هاله سحابی و همچنین
فوت هدی صابر در زندان بیانیه ای خطاب به مراجع و روحانیت شیعه
نوشته است. او که خود نیز درجریان یورش به ملی مذهبی ها، برای
مدتی همراه با مهندس سحابی و گروهی دیگر از ملی مذهبی ها مدتی
را در زندان جمهوری اسلامی گذراند، در بیانیه خود نوشت:
ملت شریف ایران؛
مراجع عظام و روحانیت
محترم شیعه؛
مراجع معظم که اخیراً
به درستی در برابر کشتار شیعیان بحرین زبان به اعتراض گشودند،
چگونه و با چه توجیه عقلی و یا حجت شرعی در برابر فوج مصیبتها
و مظالمی که در طی این دوسال بر ملت ایران و به ویژه در فاجعهٔ
شهادت هاله سحابی و هدی صابر از ناحیهٔ حکومت و کسانی روا شده
است که ابعاد عملکرد ایشان از باب انحرافات دینی و اخلاقی و
همچنین مغایرت با منافع ملی و باورهای اصیل اسلامی بر کسی
پوشیده نیست، سکوت
پیشه
ساختهاند؟
به جهت کهولت و
بیماریهای شدید جسمانی، مدتهاست قصد آن دارم تا باقی عمر را
به خلوت و نیایش با معبود سپری سازم. لیکن امواج مصیبتها و
بلایا و فقدان مهندس عزت الله سحابی، مردی از تبار بزرگان
اخلاق و سیاست و دوستی صمیمی که عمری با دغدغهی ایران و اسلام
زیست و در راه خدمت به ملت از پذیرش هیچ فداکاری و رنجی دریغ
نکرد، اما حتی از برگزاری مجلس قرائت قرآن و فاتحهخوانی برای
او ممانعت به عمل آمد و همچنین شهادت دختر بیگناه و حقجوی
ایشان – سرکار خانم هاله سحابی که به نحوی مرموز و مظلومانه در
مراسم نشییع پدر، جان باخت و سرآخر، شهادت اندیشمند قرآنپژوه،
آرمانخواه نیکاندیش، مجاهد راه آزادی و انسان وارسته – شهید
هدی صابر – اختیار از کفم گرفت و نگذاشت تا وفای به عهد سکوت
نگه دارم.
مراجع، روحانیون و
فضلا و علمای حوزههای فقهی سراسر جهان تشیع، سکوت و انفعال
خود را در قبال چنین فجایعی چگونه میتوانند با کلام صریح
امیرمومنان (ع) مطابقت دهند که حتی سرقت خلخال از پای زنی
یهودی را بر نمیتابید و وقوع این حادثه را مایهٔ شرم و مرگ
مسلمانان میدانست (نهجالبلاغه- خطبهٔ ۲۷)؟ نه از باب آنکه
قربانی، زنی یهودی بوده است، بلکه از آن جهت که پایینترین وجه
امنیت که بعد اقتصادی است در جامعه متزلزل شده است و حال آنکه
اینک، کرامت انسانی و جان و حیثیت افراد اعم از مسلمان و غیر
آن به سادگی به بازی گرفته میشود.
جا دارد که مراجع
عظام و روحانیت پا به میدان نهند و در اقدامی یکپارچه، خواستار
رعایت حقوق انسانی، تامین خواستههای تاریخی و جان مردم سرزمین
خود و آزادی افرادی شوند که این روزها به جرم نیکاندیشی،
دلسوزی برای وطن و اعتراض به دولتی خودکامه و قانونگریز
محبوساند و ظاهراً نه تنها مقامات قضایی و امور زندانها
دغدغهای برای محافظت از جان ایشان را ندارند که دستهایی
پنهان و مرموز در صدد حذف فیزیکی و از میان بردن آنان هستند،
در غیر این صورت، از بابت سکوت خود، هیچ پاسخی در برابر خدا و
ملت نخواهند داشت و تاوانی سخت بر عهدهٔ روحانیتی خواهد بود که
هرزمان در طول تاریخ این سرزمین، فریاد مظلومیتی کشیده است،
مردم به ندایش پاسخ دادهاند.
درحکومتی که مدعی
اسلامیت است و رییس قوهٔ قضاییه، وزیر اطلاعات و بسیاری از
مقامات آن به شرط اجتهاد جامعالشرایط، پذیرای این سمتها
شدهاند و حفظ عدالت و ملکهی اخلاق، نخستین پایهی ثبوت و
استمرار فقاهت محسوب میشود، آیا وقوع چنین حوادثی مصداق بارز
وهن به اسلام و مرجعیت قلمداد نمیشود؟
مسوولیت کیفری و شرعی شهادت مظلومانهٔ این دو یار عزیز و تمامی
کسانی که در این دوسال به شهادت رسیدند، نه تنها بر عهدهٔ قوهٔ
قضاییه و مقامات سازمان زندانها که بر عهدهٔ کل حاکمیت جمهوری
اسلامی ایران خواهد بود. از این رو، سببسازان این حوادث مهیب
را به هراس از خشم و عدالت ملتی فرا میخوانم که بیش از صد سال
برای کرامت انسانی، آزادی و عدالت، رنجها تحمل کرده و با خون
عزیزترین فرزندانش هزینه داده است.
این پدر پیر که بیش از
هفتاد و اندی سال تجربهٔ حضور در صحنههای سیاست و اجتماع را
اندوخته دارد و در حالی که خود را به لقای محبوب نزدیک
میبیند، با تنی رنجور اما قلبی سرشار امیدواری، به مردم شریف
و جوانان عزیز نوید میدهد که اگرچه رنج ومشقتهایی که این
روزها بر ملت ایران و پویندگان راه آزادی و حاکمیت ملت و
حکومت قانون روا میشود، در نوع خود کم سابقه و حتی بیسابقه
است، لیکن حکایت از ضعف وناتوانی حاکمیتی دارد که تنها تظاهر
به تسلط کامل بر امور دارد. خون هاله و هدی، واپسین حجتهاست
بر ستمگران و تمامیتخواهان. خون شهید به ستارههای شب ماننده
است، راهنمای خروج از ظلمات و آیات برآمدن بامداد آزادی است.
در سوگ این عزیزان، خون دل و اشک دیده نهان خواهیم داشت و
اندوه بیکرانمان را تقیه میکنیم، تا اندوهسازان که
میراثدار شیوهٔ حکومت فرعونیانند، به باطل، نپندارند که غم
سنگین، ذرهای از امید و باور ما به برآمدن صبحی نزدیک کاسته
است و این ستم و رنج، مصداق «کربالعظیمی» است که به زودی و
در پرتو خواستی فراگیر به شادی و لبخند بدل خواهدشد.
در خاتمه، درگذشت مهندس عزتالله سحابی و شهادت سرکار خانم
هاله سحابی و زندهیاد شهید هدی صابر را به عموم ملت ایران،
شورای فعالان ملیمذهبی، نهضت آزادی ایران، زندانیان سیاسی و
عقیدتی سراسر کشور و هماندیشان همبند ایشان در زندان اوین و
به ویژه به خانوادههای معزز و سوگوار سحابی و صابر تسلیت عرض
کرده و از خداوند منان، ضمن طلب آمرزش و آرامش برای این عزیزان
و صبری عظیمتر از ظلم ظالمان برای ملت ایران، سزای مباشران و
مسببان این حوادث تلخ را خواستارم.
احمد صدر حاج سید
جوادی
۲۵ خرداد ۱۳۹۰ |