سخنرانی پنجشنبه گذشته رئیس جمهور امریکا، استراتژی نوین کاخ
سفید برای خاورمیانه تعبیر
شده است. وی در این سخنرانی، پس از اشاره به قیام مردم مصر و
تونس، مستقیما روی چهار کشور ایران، سوریه، لیبی و اسرائیل
متمرکز شد و در بخش اسرائیل، از ضرورت بازگشت اسرائیل به
مرزهای پیش از جنگ 1967 سخن گفت. سخنی که طی نزدیک به 5 دهه از
دهان هیچ رئیس جمهور امریکا شنیده نشده بود و به همین دلیل
باید در انتظار تغییرات بزرگ سیاسی در اسرائیل و حتی تغییر
دولت آن بود. بلافاصله پس از ایراد این سخنرانی، نتانیاهو،
نخست وزیر اسرائیل راهی امریکا شد.
رئیس جمهور
سوریه
با این گزینه روبروست «یا انتقال به سوی دمکراسی را رهبری کند
و یا از سر راه مردم کنار برود. سربازان سوریه باید تیراندازی
به سوی تظاهر کنندگان را متوقف کنند، دولت باید اجازه دهد
اعتراض های مسالمت آمیز برگزار شود، زندانیان سیاسی را آزاد
کند و به بازداشت های ناعادلانه پایان دهد.»این کشور باید
اجازه دهد ناظران حقوق بشر به شهرهایی مانند درعا دسترسی پیدا
کنند. در غیر این صورت پرزیدنت اسد همچنان با چالش از درون و
انزوا از خارج روبرو خواهد بود.
ایران
می گوید از اعتراض های بهار عرب حمایت می کند، با این حال حقوق
شهروندان خودش را سرکوب کرده است. این ریاکاری است. دولت ایران
با بی رحمی با زنان و مردان برخورد کرده و مردم بی گناه را به
دلیل برپا کردن اعتراض های مسالمت آمیز در خیابان های تهران
زندانی کرده است. مردم ایران باید حقوق خود را باز یابند و
دولتی داشته باشند که به آرمان های آنها پاسخگو باشد.
لیبی
-
برای معمر قذافی ، در حالی که حملات هوائی ناتو و تحریم های
بین المللی ادامه دارد، ترک قدرت ناگزیر خواهد بود. مداخله بین
المللی در لیبی احتمالا جان هزاران نفر از مخالفان قذافی را
نجات داد.
اسراییل
مرزها باید بر خطوط سال ۱۹۶۷ استوار باشد – مرزهایی که پیش از
جنگ شش روزه ای که در آن اسراییل سرزمین های فلسطینی را اشغال
کرد وجود داشت.-
حرکت برای صلحی پایدار که به مناقشه اعراب و اسراییل پایان
دهد، از هر زمانی ضروری تر است و اسراییل و فلسطینیان باید
مسایل اساسی خود را از طریق مذاکره حل و فصل کنند تا بتوانند
به هدف یک فلسطین معتبر و یک اسراییل امن دست پیدا کنند.
فلسطین باید مرزهای دائم با اسراییل، اردن و مصر داشته باشد. |