ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲

  pyknet100@gmail.com

 
 
 

عنوان اول پیک نت ۱۳ اردیبهشت

خمینی نمی خواست

حکومت آخوندی تشکیل شود!

 
 
 

 

یکی از آیت الله های قم بنام "علوی بروجردی" که ظاهراً نسبتی نیز با آیت الله بروجردی معروف (مرجع بزرگ تقلید) نیز دارد، گفته است: «بین روحانیت و مردم “فاصله” زیاد شده است. ما در گذشته چنین روزگاری را نداشتیم که اکنون در قم  داریم. این فاصله باید ترمیم شود. راه اشتباه بوده است. این را ما باید متوجه بشویم. این‌ها مردمی بودند، که به قول بزرگی، از اولی که ما به دنیا آمدیم کنار ما بودند. بعد هم در طول زندگی همراه ما بودند. از دنیا هم که می رفتیم، زیر جنازۀ ما همین‌ها بودند. ما چنین روزگاری نداشتیم که در قم، مرکز حوزۀ علمیه، در خیابانی که تمام دفاتر مراجع و بزرگان در آنجاست، طلبه را با ماشین زیر بگیرند و بعد برای اینکه اطمینان پیدا کنند که ضربه کاری شده، پیاده بشوند و با چاقو هم کار خود را تکمیل کنند!»

نسل انقلاب ۵۷ که اکنون به نسل سوم بعد از انقلاب تبدیل شده، قطعاً فراموش نکرده است که پس از انقلاب ۵۷ اساساً قرار نبود روحانیت حکومت کند. این نان را حجتبه اندیشانی که هیچ نقشی هم در انقلاب ۵۷ نداشتند، پس از انقلاب در دامن مردم و روحانیت گذاشتند. از آنجا که انجمن حجتیه را کانونی وابسته به انگلستان می دانند، این احتمال که گذاشتن این نان در دامن انقلاب و روحانیت کار انگلیسی ها باشند کم نیست! هم اعتبار روحانیت را در جامعه از بین بردند و هم مردم را نفرت زده نسبت به انقلاب ۵۷ کردند.

اخیرا محمد خاتمی در مصاحبه با یکی از رسانه های داخلی گفته است: « دکتر "مصطفی رحیمی" مترجم و محقق خوش نام پیش و پس از انقلاب در همان ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی نامه ای به او نوشته و نسبت به حکومت آخوندی ابراز نگرانی کرده بود. من نامه را که خصوصی هم بود به احمد خمینی دادم تا به اطلاع آقای خمینی برساند. بعد از چند روز نتیجه را از احمد آقا سئوال کرد و او گفت: امام گفتند که من دو بار آن نامه را خواندم. بگوئید نگران  نباشندو قرار نیست آخوندها حکومت کنند.»

رویدادهای ۳ سال اول پس انقلاب این گفته محمد خاتمی و نقل قولی که از آقای خمینی کرده را تائید می کند.

آقای خمینی پس از آن که به ایران بازگشت، (حتی در پاریس هم) گفت که قرار نیست روحانیت حکومت کند. نقش روحانیت در جمهوری اسلامی ارشادی خواهد بود. از جمله انگیزه های آقای خمینی برای سپردن دولت به مهندس بازرگان و نهضت آزادی و جبهه ملی همین بود. او می دانست که در روحانیت تفکرات ارتجاعی بسیار وسیع و عمیق است و به همین دلیل اگر سکان جمهوری اسلامی بدست آنها بیفتد، جمهوری اسلامی و اعتبار روحانیت برباد خواهد رفت. حتی یکبار نامه ای به شورای نگهبان نوشت و تاکید کرد که اگر کار بدست مرتجعین و حجتیه ای ها بیفتد همه چیز نابود خواهد شد.

نسل اول انقلاب قطعاً به یاد دارد که آقای خمینی پس از تشکیل دولت بازرگان در تهران نماند و رفت به خانه قدیمی خودش در شهر قم و هفته ای یکبار هم به دیدار سه مرجع تقلید ساکن قم می رفت و با آنها باصطلاح "گعده" می کرد. آیت الله شریعتمداری، آیت الله مرعشی و آیت الله گلپایگانی.

در تهران فشارهای زیادی بصورت نامه نگاری و ملاقات های حضوری با خمینی در قم، برای بازگشت او به تهران و قبول ورود روحانیت به حکومت آغاز شد. حتی امثال آیت الله مهدوی کنی که بعدها تمام قد وارد حکومت شد، در سخنرانی های خود هشدار داد که اشتباه انقلاب مشروطه نباید تکرار شود. یعنی روحانیت انقلاب را رهبری کند، اما پس از پیروزی انقلاب از صحنه حذف شود.

ضمناً حوادث مهمی در ایران پس از انقلاب روی داد که منجر به بازگشت آیت الله خمینی به تهران و قبول ورود روحانیت به ارگان های حکومتی شد. اولین حادثه ترور آیت الله مطهری بود. گرایش دولت بازرگان برای حفظ رژیم شاه اما بدون شاه و حفظ مناسبات سیاسی و نظامی با امریکا و غرب و ادامه دوری از بلوک شرق به رهبری اتحاد شوروی وقت، آقای خمینی را وحشت زده کرد. بازرگان همان دولت بختیار را می خواست تشکیل بدهد اما از نوع مذهبی آن. در اولین انتخابات ریاست جمهوری، آقای خمینی تلویحی و غیر مستقیم از ابوالحسن بنی صدر حمایت کرد که ادامه نظر وی برای دولتمداری غیر روحانیون بود. خمینی شورای عالی قضائی را که بعداً تبدیل به قوه قضائیه شد به آیت الله بهشتی سپرده بود و هاشمی رفسنجانی را به مجلس فرستاده بود؛ اما نه با این هدف که مجلس تبدیل شود به مجلس روحانیون و یا قوه قضائیه تبدیل شود به مرکز قدرت و قضاوت روحانیت. این تقسیم قدرتی بود که خمینی آنرا اجرا کرد و در همین چارچوب با تمام اصرار آیت‌الله بهشتی و بسیاری از روحانیون شاگرد و یا آیت الله های هم اندیش خویش، برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری مخالفت کرد و این در حالی بود که اگر او نامزد این انتخابات میشد قطعاً بر بنی صدر پیروز می شد. خمینی گوشه چشمی به بنی صدر داشت به این دلیل که پدرش آیت الله بود، اما بنی‌صدر که بدلیل دوری از ایران و محافل روحانی، بکلی با ایران پیش و پس از انقلاب بیگانه بود و بی نهایت خودمحور و خود خواه، سرناسازگاری را با آقای خمینی و بیش از آن با حزب جمهوری اسلامی و آیت الله بهشتی گذاشت، بویژه که بتدریج به مجاهدین خلق نزدیک شده و با آنها و چند گروه مائوئیست از اروپا به ایران بازگشته نیز متحد شد. در تمام این دوران روحانیت زیر گوش خمینی که بدنبال یک سکته خفیف از قم به تهران کوچ کرده بود، از خطر بنی صدر و مجاهدین خلق می گفت. حمله ارتش عراق به ایران، اوضاع را پیچیده تر کرد. بویژه که بنی صدر چسبید به ارتش و سعی کرد تضادی را میان ارتش و سپاه ایجاد کند. موافقت خمینی با برکناری بنی صدر با رای مجلس، خروج مخفیانه بنی صدر به همراه مسعود رجوی، رهبرمجاهدین خلق از ایران و اعلام قیام مسلحانه مجاهدین خلق، دو انفجار مهیب حزب جمهوری اسلامی و ساختمان ریاست جمهوری که طی آنها، آیت الله بهشتی، رجائی رئیس جمهور و جانشین بنی صدر و حجت الاسلام باهنر نخست وزیر و شمار زیادی از نمایندگان مجلس کشته شدند، شرایط سیاسی را بکلی دگرگون کرد. موج اعدام نوجوان ها و جوان هائی که از مجاهدین خلق دستگیر و بلافاصله در اوین اعدام شدند از یکسو و ترور امام جمعه های طرفدار خمینی در مراکز استانها، این دگر گونی را چند برابر کرد. دور افتاد بدست رهبران موتلفه اسلامی و جانیانی مانند اسدالله لاجوردی در زندان اوین و دیگر چاره ای برای آقای خمینی باقی نماند جز استفاده از روحانیون برای امور اجرائی و امنیتی و... در این موج ترور  علی خامنه ای و هاشمی رفسنجانی از دو اقدام تروریستی جان سالم و نیمه سالم بدر بردند. با ترور امام جمعه های استخواندار و طرفدار استوار  آیت‌الله خمینی تریبون نماز جمعه ها در استانها و شهرستانها افتاد بدست روحانیونی که منتظر رسیدن به قدرت حکومتی بودند.

این مرور بسیار کوتاه و غیر کامل، در تکمیل آن نگرانی آیت الله علوی بروجردی که این روزها نگرانی بسیاری از روحانیون غیر حکومتی و شاید حکومتی نیز هست، لازم بود. این که از ابتدا قرار نبود حکومت آخوندی در جمهوری اسلامی برقرار شود، آن هم از نوع حجتیه اندیشان و مرتجعینی نظیر مصباح یزدی و شاگردانش که اکنون جبهه پایداری را تشکیل داده اند و بسیاری از  ارگان ها و ارکان حکومتی را در دست دارند. از جمله صدا و سیما.

شواهد نشان میدهد که این دفتر به این آسانی بسته نخواهد شد و همچنان باید منتظر حوادث مهمی در جمهوری اسلامی بود، بویژه پس از علی خامنه ای!

(عکس اول: از جلسات هفتگی (گعده) آقای خمینی و سه مرجع وقت در قم

عکس دوم: نگرانی آیت الله علوی بروجردی)


به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet @pyknet


 پیک نت  ۳ مه ۲۰۲۳

 
 

اشتراک گذاری: