|
دو روز بعد از سالگرد در مترو خانم میانسالی من را شناخت.
اجازه گرفت که سوال بکند و بعد با دستپاچگی پرسید: "چطور به
شما اجازه میدهند که بیایید و مراسم بگیرید؟"
برایش از بیستوهفت سال گذشته گفتم؛ از این که در سالهای اول
گرچه جلوی برگزاری مراسم را نمیگرفتند، اما هر بار –
لباسشخصیها و نیروی انتظامی به شرکتکنندگان مراسم – که هر
سال چند صد نفر بودند – حمله میکردند؛ همیشه عدهای بازداشت و
حتی زخمی میشدند. این که از همان سالها هر بار من را احضار
میکردند، تهدید میکردند، هر از گاه هم ممنوعالخروج میکردند
و روزها و گاه هفتهها سر میدواندند.
از این که از سال ششم برگزاری مراسم را حتی در خانهی پدر و
مادرم ممنوع کردند، و با اینهمه من هر سال آمدم و هر سال به
همراه برادرم دعوت به مراسم کردم. از این که شانزده سال تمام
این ممنوعیت مطلق ادامه داشت؛ هر سال نیروی انتظامی و
لباسشخصیها محله را قرق میکردند. دو سر کوچه را نرده
میکشیدند، و با اینهمه بسیاری برای شرکت در مراسم میآمدند،
بازداشت میشدند، کتک میخوردند. اما ایستادگی میکردند. از
این که در تمام این شانزده سال پیوسته من را در این روز در
خانه حبس میکردند، گفتم. از این که در همان سالها یک
بیانیهی پوچ از اعتراضاتم شکایت کرد، در دادگاه به جرم واهی
توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام حکم تعلیقی شش سال زندان به
من دادند، و من برای دادگاه هم آمدم. و ما هیچگاه از ایستادگی
و یادآوری پا پس نکشیدیم و ممنوعیت مراسم را نپذیرفتیم. و حالا
چند سالی است که جلوی برگزاری مراسم را نمیگیرند، گرچه
کمابیش به شرکتکنندگان تعرض میکنند. این پس گرفتن حق
برگزاری مراسم دستاورد ایستادگی ماست؛ همگی ما که پا پس
نکشیدیم.
به او گفتم: در همین واگن مترو نگاه کنید که تعدادی از زنان
بیروسری نشستهاند. اگر کسی چند سال پیش این صحنه را برای شما
تعریف میکرد و میگفت “در جمهوری اسلامی در مترو زنان
بیروسری هستند”، آیا باورتان میشد؟ این دستاورد حقخواهی و
ایستادگی جانانهی جامعه بوده است؛ باورش کنیم.
(نقل از صفحه پرستو فروهر)
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت ۲۸ دسامبر ۲۰۲۵ |