بهر هر کس که آرزوی جنگ دارد، تصویرهای انفجار در اسکله
بندرعباس را نشان دهیم. این گوشه ای از جنگ احتمالی است. جنگی
که در آن مردم جان می بازند و کشور خسارت می بیند. آنها که
دچار توهم تغییر رژیم با جنگ هستند نگاهی بیاندازند به انفجار
اخیر در بندرعباس. با دیدن عکس های انفجار اسکله بندرعباس می
تواند دید با بمباران کشور چه اتفاق می افتد.
طبق سناریویی که طرفداران جنگ در ذهن دارند و آن را تبلیغ می
کنند، ایران و مردم آن خسارت نخواهند دید. مراکز قدرت بمباران
می شوند، مردم برای هر بمبی کف می زنند، سپس با شادی به خیابان
می ریزند، کار رژیم را تمام می کنند و سپس منتظره ورود موکب
ملوکانه می شوند. این تصور غرق بلاهت است.
بندرعباس یک بندر استراتژیکی است. محتملا از نقاطی است که در
طرح های جنگی به عنوان جایی که باید هدف هایی در آن بمباران
شود، منظور شده است. با انفجار پهلوگاه رجایی دیدیم که چه پیش
می آید. عده ای در همان لحظه فاجعه کشته و زخمی می شوند. عده
ای دیگر در روزهای بعد، بر اثر پیامدها . اکنون بندرعباس تعطیل
شده است و منطقه در موقعیت اضطراری قرار گرفته . نفس نمی تواند
کشید. در شهر قحطی برقرار است. تاسیسات بندر تخریب شده ورود و
صدور کالا تا مدت ها مختل است. این امر ضربه بزرگی بر اقتصاد
کشور است.
حال می توانیم تصور کنیم که اگر در قالب یک جنگ محدود که در آن
چند نقطه استراتژیک بمباران شود تا رژیم زیر درجه بالاتری از
«فشار حداکثری» قرار گیرد، چه پیش می آید. فقط کافی است به
پیامدهای انسانی و مادی و زیست محیطی حمله به تاسیسات اتمی،
نظامی و نیز گازی و نفتی بیندیشیم.
وقتی جنگ آغاز می شود هیولای مرگ و ویرانی ظاهر می شود.
جنگ رژیم را در مقابل مردم ناتوان نخواهد کرد. مردم ناتوان
خواهند شد و حکومت در برابر آنان با جسارت بیشتری خواهد
ایستاد. همه دستاوردهای مبارزه جامعه مدنی یک شبه برباد خواهد
رفت. اولین قربانی زنان خواهند بود.
هر کس جنگ بخواهد، و به جنگ تشویق کند و طرحی بریزد که در آن
همه راه های بدیل جنگ، از جمله مذاکره، بسته باشد، دشمن مردم
است. اینکه کسی در خارج بگوید، با رژیم مذاکره نکنید، به جای
آن با «ما» یعنی «من» مذاکره کنید، تنها حرف ابلهانه ای نزده،
بلکه رذیلانه از جنگ حمایت کرده است.
آنچه به نام فشار حداکثری بر رژیم شهرت یافته، شاهراهی است که
مقصد نهایی آن جنگ است. تجربه 20 ساله اخیر نشان می دهد که
فشار آن به مردم منتقل می شود و به دستگاه سرکوب آسیبی نمی
رساند.
برای واشنگتن نیز آشکار است که جنگ کوتاه مدت مهار شدنی و
نتیجه بخش با ایران ناممکن است. رژیم هم می داند که توانایی
تلافی حمله نظامی اش محدود است. همین است که اکنون عقلانیت
قدرت در واشنگتن و تهران همسویی یافته و از این رو به مذاکره
رو آورده اند. از اینکه بر آن نیستند که به سوی جنگ بروند،
باید خوشحال بود. بکوشیم که محاسبات قدرت به سمت جنگ متمایل
نشود. چه از سوی امریکا و چه از سوی ایران.
هوشیار باشیم که پای هست و نیست کشور در میان است. آنها که همه
پرسی درباره مذاکره را پیشنهاد می کنند، از این واقعیت غافلند
که در صورت پاسخ اکثریت مردم به مذاکره، آنگاه هیات های مذاکره
کننده ایرانی برگی برای بازی پشت میز مذاکره ندارند. در این
صورت در آنسوی میز، آنها که در کمین ایران نشسته اند، خرسند از
نتیجه همه پرسی با زبانی دراز و آلوده به تحکم با ایران مذاکره
خواهند کرد و همه چیز را خواهند خواست.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت ۲۹ آوریل ۲۰۲۴ |