گزارشهای دريافتی از شوی تلويزيونی اعترافات پورزند

عليه سلطنت قبلی
بسود سلطنت كنونی



براساس نامه انجمنهای اسلامی دانشجويان دانشگاهها
دادخواست رفع حصر آيت الله منتظری
تسليم مراجع قضايی بين‌المللی ميشود
جدال حكومتی بر سر دو گزينه به لحظات قطعی و مهم تصميم گيری نزديك ميشود : يا سركوب داخلی و رفتن به سوی مذاكره با آمريكا و خروج از بحران اقتصادی و يا مدارا با مردم و گشايش درهای مذاكره با آمريكا و خاتمه بخشيدن به محاصره اقتصادی
راديوها
آزادی
صدای ايران
بی بی سی
فرانسه

نشريات

ابرار
آزاد
اطلاعات
آفتاب يزد
انتخاب
ايران
سياست روز
جمهوری
چشم انداز
چيستا

راه توسعه

حيات نو
خراسان
رسالت
روز نو
عصرما
كيهان
گيلان امروز
نوروز
همشهری
ماهنامه آفتاب
يك هفتم

سايت ها

اكو نيوز
امروز
ايران امروز
ايران مانيا
ايرنا
ايسنا
اديب برومند
پارس پژواك
پيك ايران
پيوند
تحكيم وحدت
دمكرات كردستان
راشدان
راه توده
راه كارگر
شمس
عصرنو
كار
گذرگاه
گويا
مرور
مشاركت
ملي- مذهبی
موتلفه
نامه مردم
نهضت ازادی
همصدا
همه ايران
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
برنامه‌ها
 
 
 
                pyknet@perso.be  

يك هيئت ده نفره از امضاكنندگان اين نامه 
با تاكيد بر ضرورت اصلاحات با رهبر ديدار و گفتگو كرد
نامه هفتاد شخصيت
سياسی - مذهبی به رهبر

بيانيه آماری و تكان دهنده كنگره
جبهه مشاركت ايران اسلامی
سقوط اعتبار روحانيت و خشم مردم از بازاری ها در مجموع 
نظرسنجی‌ها منعكس است و اين درحاليست كه مجلس خبرگان
رهبر، شورای نگهبان و مجمع تشخيص مصلحت نظام 
در قبضه همين دو گروه اجتماعی است

مجاهدين انقلاب اسلامی
بيانيه سياسی - جناحی سپاه
به فرمان رهبر يا خودسرانه صادر شده؟


بازتاب پخش فيلم اعترافات پورزند از تلويزيون


مصاحبه مطبوعاتی عباس عبدی
سياست اعتدال در اصلاحات
ديگر جواب نميدهد
بزرگترين دستاورد اصلاحات
افشای مشكلات درون جامعه بود

رييس دفتر آيت الله طاهری، برای رعايت مصوبه شورای امنيت ملی
نامه های دريافتی و اخبار مراجعات
به آيت الله طاهری را اعلام نميكنيم



اخبار و گزارش‌های دريافتی

از شوی تلويزيونی "اعترافات پورزند"

 

اعترافات سيامك پورزند:

عليه سلطنت قبلی، به سود سلطنت كنونی!

 

سيامك پورزند را سرانجام پس از 8 ماه كه او را در بازداشتگاه‌هاي سپاه بازسازی فكری كردند، مچاله و دگرگون شده به تلويزيون لاريجانی آوردند و همان صحنه‌سازی هميشگی را كه از زمان ساواك شاهنشاهي آغاز شده و به جمهوری اسلامي به ارث رسيده به نمايش گذاشتند. چيزهائی كه به او تلقين كرده بودند بگويد، چنان اغراق آميز بود كه گوئي بيست و چهار سال تمام سلطنت طلب‌ها در ايران و در تمام‌ عرصه‌هاي مطبوعاتي، هنري، فرهنگي، سياسی خط دهنده و گرداننده پشت صحنه بوده‌اند!

در شرايطی او را در دادگاه و جلوی دوربين تلويزيونی سيمای جمهوري اسلامی نشاندند و صحنه سازی های هميشگی را تكرار كردند.

برخي اخبار رسيده حاكيست كه تيم بازجوئی از پورزند متشكل از حسين شريعتمداري، حسن شايانفر و محمد‌مهاجري و چند تن از مسئولين دادگستری تهران بوده‌اند كه در روز مصاحبه تلويزيوني پورزند نيز در محل مصاحبه حضور فعال داشتند.

قرار بود اين شوی تلويزيوني، بعد از انجام مقدمات ديگری از تلويزيون پخش شود، اما فيلم‌هاي مربوط به مراسم اهدای جايزه كنگره امريكا به مهرانگيزكار آن را جلو انداخت. به موجب اين فيلم‌ها كه از شبكه‌های تلويزيوني خارج از كشور برای ايران پخش شد، هنگام اهدای جايزه، مهرانگيز كار، وی آن را به دخترش ليلا كه در ميان جمعيت حضور داشت داد و او نيز با فرياد آن را به پدرش كه زير شكنجه قرار دارد تقديم كرد و سپس بشدت گريست. فيلم‌هاي مربوط به اين مراسم انعكاس گسترده‌ای در داخل كشور يافت و به همين دليل پخش پورزند شو جلو انداخته شد و خارج از موعد پخش شد، تا پاسخی باشد به جايزه مهرانگيز كار.

نكته خبری افشاگرانه ديگری كه در شوی تلويزيونی پورزند قابل توجه است حضور وكيل مدافع پورزند، دركنار وي، هنگام پاسخ به خبرنگاران بود. اين وكيل مدافع يكی از بازجوهای اداره اماكن است و همه كسانی كه در ماه‌هاي اخير به اين اداره احضار و بازجوئی شده‌اند اين نكته را تائيد كردند.

 

جزوه هشتاد صفحه‌اي

 

صبح شب پخش اعترافات تلويزيوني پورزند، جزوه هشتاد صفحه‌ای از قبل تنظيم شده‌ای كه حاوي گزيده‌های اعترافات پورزند بود برای مقامات كشور و مراجع تقليد در قم و امام جمعه‌ها فرستاده شد. هدف از تهيه و ارسال اين جزوه، ترساندن روحانيون از سقوط حكومت و بازگشت سلطنت وخنثی سازي تاثيرات عميق نامه اعتراضی آيت‌الله طاهري از يكسو و جلوگيري از ادامه همدردی و حمايت از وی در حوزه‌های دينی بود.

در برخی محافل گفته مي‌شود كه سازماندهندگان اين صحنه‌سازي جديد كه حسين شريعتمداري طراح واقعی آنست منتظر فرصتي‌اند تا در صورت ايجاد فضای مناسب و موفقيت در جوسازي‌هاي لازم، يورش به كسانی كه پورزند از آنها بعنوان "گردانندگان شبكه‌براندازی فرهنگي» نام برده آغاز شود. شبكه‌ای كه واقعيت ندارد و‌ در زندان ساخته‌ شده‌ و جدول آن را حسين شريعتمداری تهيه كرده و پورزند را مجبور به اعتراف به آن كرده‌اند. پورزند را در زندان مجبور به تك نگاري در باره كسانی در عرصه هنر و فرهنگ ايران كرده‌اند كه اساسا با آنها آشنائی هم نداشته و همه آنچه كه وي نوشته، قبلا در ستاد تهيه پرونده‌های امنيتی در موسسه كيهان و زير نظر حسن شايانفر و تيم توابی كه دراختيار دارد نوشته شده‌است و پورزند فقط آنها را حفظ كرده و سپس ناچار به بازنويسی آن به خط خود شده‌است. بر اساس همين پرونده‌ها و باصطلاح اعترافات، يك سريال تلويزيونی با شركت پورزند و چند تن از بازجوهای وی در دست تهيه است كه مطبوعات، كانون نويسندگان، كانون‌های تهيه فيلم و مراكز فرهنگی را بعنوان مراكز فساد، تبليغ سلطنت، مروج فرهنگ غربی و... معرفی مي‌كند. (پيش‌تر در باره اين سريال تلويزيونی در پايگاه اينترنتی پيك‌نت اخبار و اطلاعاتی منتشر شده‌است كه مي‌توانيد آن را در قسمت آرشيو پيك نت ملاحظه كنيد)

بموجب برخی اخبار، پرونده بازجوئي پورزند را كه تاكنون بالغ بر هفتصد صفحه شده به سه دسته تقسيم كرده‌اند:

1-       روزنامه‌نگاران قديمی كه همه آنها توسط اداره اماكن ممنوع‌القلم شده‌اند.

2-       روزنامه‌نگاران جوانی مانند پيام فضلي‌نژاد كه به آنها اتهام معاونت در جاسوسی زده شده‌است.

3-       وكلا و نويسندگانی كه پورزند از طريق همسرش مهرانگيز كار با آنها آشنائی دور پيدا كرده‌است. از قبيل مرحوم محمد‌علي سفری كه بعد از احضار به اداره اماكن سكته كرد، هنرمندان ايران اعم از فعاليت در مطبوعات سينمائي، سينما، تاتر، موسيقی و تلويزيون.

به بهانه اعترافات پورزند، كه در واقع طرح‌های سعيدامامي در دوران پيش و پس از انتخابات دوم خرداد است كه در موسسه كيهان و زير نظر حسين شريعتمداری و حسن شايانفر(دو تن از همكاران نزديك سعيد‌امامي) پيگيري مي‌شود، تاكنون گروه زيادي از همكاران تلويزيون ممنوع‌التصوير و ممنوع‌الكار شده‌اند، از جمله سعيد حاج علاء، عليرضا شجاع نوري، محمدرضا شريفي نيا، محمد‌علی اينانلو، اكبر عبدی و... همچنين شايع است كه دو مجله سينمائی چاپ تهران نيز به موجب همين پرونده سازی توقيف شدند.

جزوه 80 صفحه‌ای به شكلی تنظيم شده كه هفتاد و پنج در صد فعاليت عرصه‌هاي مختلف هنری را در بر مي‌گيرد كه اغلب آنها در سينماي ايران فعاليت دارند. با آنكه گفته مي‌شود اغلب احضار شدگان اداره اماكن با ذكر دليل اظهارات و ادعاهای مطرح شده از سوی پورزند را رد كرده‌اند، اما بازجويان پرونده، يك گزارش شرف حضوری تهيه كرده و آن را بعنوان طرح بزرگ براندازی فرهنگی نزد رهبر برده‌اند.

سي نفر در خطر دستگيري

در برخی محافل سياسی گفته مي‌شود، پس از اين گزارش شرف‌حضوري، رهبر طی جلسه‌ای با حضور حسين شريعتمداري و حجت‌الاسلام محسني اژه‌اي سی نفر از افراد نام برده شده در گزارش را بعنوان گرداننده و خط دهنده انتخاب و ليست دستگيری آنها را امضاء كرده‌است تا در شرايط مناسب دستگير شوند.

اصلاح طلبان در پرونده پورزند

بخش ديگری از باصطلاح اعترافات پورزند به اصلاح‌طلبان شناخته شده مربوط مي‌شود. پورزند در شوی تلويزيوني خود، كه شباهت زيادی به شوي فرودگاه مهرآباد توسط فرج سركوهی داشت فقط از "شمس‌الواعظين" نام برد. اين بخش از اعترافات پورزند به معرفی اصلاح طلبان ميانه در روزنامه‌ها و ارتباط آنها با رضا پهلوی و شبكه براندازی فرهنگي اختصاص دارد، كه در ستاد پرونده سازی كيهان سرگرم تدوين و تهيه آن هستند.

پورزند كه گفته مي‌شود، به او قول داده‌اند پس از تكميل بخش دوم اعترافات و دستگيری عده‌اي از اصلاح‌طلبان بی سروصدا آزاد خواهد شد، هنگاميكه مصطفی تاج‌زاده به زندان رفت تا از وضع او با خبر شود، او را مسخ و بی روح براي ديدار آوردند و حاضر به گفتگو با تاج‌زاده نشده و فقط در يك جمله تاج زاده را ضد انقلاب خواند!

نكته جالب آنست كه از 360 روشنفكر و هنرمندی كه طبق ليست تهيه شده در موسسه كيهان و اعترافات پورزند بر مبنای اين ليست به اداره اماكن احضار شده‌اند، هيچيك سابقه سلطنت طلبی ندارند و تمام آنها از چهره‌هاي مستقل محسوب مي‌شوند.

در ميان روحانيون صاحب قدرت در جمهوری اسلامي، آيت‌الله جنتي از مدافعان سرسخت اين طرح است و از جمله كساني كه با تمام قدرت پشت حسين شريعتمداری ايستاده‌اند وي مي‌باشد. او در نماز جمعه گذشته تهران، ضمن تائيد همه جانبه اعترافات پورزند كه با تمسخر مردم روبرو شده‌است، تلويحا همان وعده‌ای را تكرار كرد كه در زندان و براي كشاندن هرچه بيشتر او به پذيرش اعترافات به وی داده‌اند. يعنی بخشش و آزادي، درحاليكه چنين امري، در صورت موفقيت طراحان اين طرح برای يورش به روشنفكران و اصلاح‌طلبان، ناممكن به نظر مي‌رسد و او قربانی نخست اين ماجرا خواهد شد تا بعدها نتواند شرح ماجراهائی كه بر او گذشته را در خارج از زندان افشاء كند!

 

 

بازتاب پخش فيلم اعترافات پورزند از تلويزيون

نمايش تلويزيونی سيامك پورزند علاوه بر بازتاب تمسخرآميزي كه در ميان مردم داشت، در ميان مقامات جمهوری اسلامي نيز بازتاب‌های قابل توجهي داشت كه تنوع اين نظرات و بازتاب‌ها باز مي‌گردد به طرفداری و يا مخالفت با اصلاحات.

درحاليكه آيت‌الله جنتی و رهبر به اين نمايش تلويزيونی بهای بسيار داده و آن را يك كشف امنيتي مهم اعلام كردند، پاره‌اي از نمايندگان مجلس اين اعترافات تلويزيونی را هم ادامه همان اعترافات تلويزيونی علي‌افشاری و فرج سركوهی در سال‌های اخير ارزيابی كردند. مجيدانصاري نماينده مجلس و سرپرست سابق زندان‌های جمهوری اسلامي، كه فرد كم اطلاعی در باره اين نوع نمايش‌های تلويزيوني نيست، در صحن مجلس و در بي‌اعتبار بودن اين اعترافات گفت:«من تعجب مي‌كنم كه كسی 22 سال در اين مملكت اينهمه كار جاسوسي كرده باشد و تازه حالا كشف شده باشد!»

علاوه بر حجت‌الاسلام مجيد انصاری، چند نماينده ديگر مجلس نيز همين تفسير را از اعترافات تلويزيونی سيامك پورزند ارائه دادند و حتي بيان داشتند كه پورزند نيز مانند علي‌افشاری و ديگران وقتی از زندان بيرون بيآيند و فشار از روی آنها برداشته شود، اين اعترافات را پس مي‌گيرند. برخی ديگر گفتند كه اين نمايش تلويزيونی و اعتراف گيری در زندان، ادامه همان سناريوهائی است كه سعيدامامی در سمت معاون اول و سياسی علي‌فلاحيان در وزارت اطلاعات و امنيت به اجرا مي‌گذاشت. يك نماينده ديگر مجلس گفت كه اگر اعتراف تلويزيونی و ويدئوئی ملاك قضاوت باشد، بايد اعترافات گرفته شده از سوی بازجويان پرونده قتل‌های زنجيره‌اي را هم عين واقعيت دانست، كه در آن به اسلام و مقدسات ديني شديدترين توهين ها شده و زشت‌ترين اعترافات جنسی در آن‌ها ثبت شده‌است!

در خارج از كشور و بويژه از سوی راديوهای فارسی زبان و تلويزيون‌های ايرانی كه در ايران روز به روز بر شمار بينندگان و شنوندگان آنها اضافه مي‌شود، نمايش تلويزيونی ترتيب داده شده با شركت سيامك پورزند بازتاب‌های تفسيری گاه شنيدنی و خواندي داشته‌است. از جمله برخی از اين راديوها و تلويزيون‌ها تناقضات و ادعاهای خنده دار در اين مصاحبه را برجسته كرده و پيرامون آن‌ها برنامه پخش كردند. از جمله اين تناقضات جالب، اشاره پورزند به داشتن رابطه با فرزند وليعهد است، كه حدود 5 سال سن دارد! ظاهرا سناريونويس‌ها و كسانی كه حرف در دهان پورزند گذاشته و او را با عجله روی صفحه تلويزيون آوردند، يادشان رفته بود تحقيق كنند ببينند فرزندان فرزند ارشد آخرين شاه ايران چند ساله‌است!

ادامه نيافتن نمايش تلويزيونی پورزند و متوقف شدن پخش قسمت‌های بعدی فيلم وی را ناشی از همين بازتاب‌ها و رسوائی‌ها ارزيابی كرده‌اند.

 

 

يك هيات ده نفره از امضاء كنندگان اين نامه،

با تاكيد بر ضرورت اصلاحات با رهبر ديدار و گفتگو كرد

 

نامه‌‌ هفتاد شخصيت سياسي-مذهبی به رهبر!

 

هفتاد نفر از چهره‌های فعال در جمهوری اسلامي، نامه‌ای به رهبر نوشته و هفته گذشته آن را تسليم دفتر وی كردند. در ميان اين افراد، نام چند تن از نمايندگان كنونی مجلس و نمايندگانی از دوره‌هاي قبلی مجلس، برخی از روحانيون صاحب اعتبار، چند تن از فرماندهان سپاه و پنج تن از وزرای دولت خاتمی ديده مي‌شود. مضمون اين نامه، شبيه به هشدارهای آيت‌الله طاهری در نامه اعتراضی وی است كه با ادبياتی متفاوت مطرح شده و در آن به رهبر هشدار داده شده‌است.

رهبر جمهوری اسلامی كه جسته و گريخته از تهيه اين نامه و گردش آن در ميان نخبگان سياسي-روحانی حاكميت با اطلاع شده بود، ابتدا كوشيد با تهديد از مجاری خاص از تهيه اين نامه جلوگيری كند و پس از رسيدن نامه به دفتر وي، از طريق همان مجاری خاص كوشيد امضاء كنندگان نامه را وا دارد تا امضای خود را پس بگيرند. در پايان اين كوشش‌ها، سرانجام ده تن بعنوان نمايندگان امضاء كنندگان با رهبر ملاقات كردند. در ميان اين ده تن، يك تن از دولت خاتمي، نماينده آيت‌الله فاضل لنكرانی رئيس حوزه علميه قم، يك فرمانده سپاه و يك روحانی سرشناس نيز حضور داشتند. در اين ديدار، رهبر پس از شنيده سخنان آنان، در پايان گفت:« من آنچه را شما گفتيد و بدتر از آن را هم مي‌دانم، خوب هم مي‌دانم كه امريكا آن كاری را كه بايد بكند سرانجام مي‌كند، اما من تا زنده‌ام از مواضع‌ خودم باز نمي‌گردم.»

برخي از حاضران در اين ديدار، در محافل خصوصی گفته‌اند: «‌خامنه‌اي دچار جنون ديكتاتوری شده و باندی كه او را كاناليزه كرده، چنان به او جلوه داده كه گويا با يك پيام او ميليونها نفر برای جهاد به ميدان خواهند آمد.»

 



هفتم مرداد ماه

هزار و سيصد و هشتاد و يك

سخن روز

تراژدی حاصل از سيزده
 سال رهبری مطلقه

در آستانه پيروزی انقلاب پنجاه و هفت و در روزهای نخست پيروزی اين انقلاب، دو اقدام جنجال برانگيز بنام حجت‌الاسلام هادی غفاری و آيت‌الله صادق‌خلخالی ثبت است. در اقدامی زود هنگام و نمادين، بدستور اولی فاحشه‌خانه تهران در انتهای خيابان سي‌متری با خاك يكسان شد و در اقدام دوم، بدستور آيت‌الله خلخالي بارگاهی كه برای رضاخان در شاه‌عبدالعظيم ساخته و هر ميمهان خارجی را براي نثار گل بر قبر وي، بعنوان بنيانگذار ايران نوين به آنجا مي‌بردند، با بلدوزر صاف و با خاك يكسان شد.

كسی بخاطر ندارد كه مهندس بازرگان و دولت موقت اعتراضی آشكار نسبت به اقدام دوم كرده باشند و يا مطبوعات سخنی به اعتراض در اين باره نوشته باشند، مگر آنكه اين تخريب بر اساس موازين شرعی بايد صورت گيرد؛ اما در باره اقدام اول هم دولت موقت معترض جدی بود و هم مطبوعات. ويرانی سرپناه بر سر مشتی زن بي‌پناهی كه با تن فروشی امرار معاش مي‌كردند و يا در چنگال سوداگران فحشاء به اسارت در آمده بودند، نمي‌توانست مشكل فحشاء را حل كند، همچنان كه ويران سازی مقبره رضا‌خان نمي‌توانست خلق و خوی ديكتاتوري، استبداد و سلطنت را بخشكاند.

بسياری از زنان فاحشه‌خانه آن دوران تهران را به خانه بزرگ ثابت پاسال در انتهای خيابان جُردن آنروز منتقل كردند و در پشت ديوارهای طوسي‌ رنگ و سنگي آن، بدستور هادی غفاری كلاس‌هاي توبه و آموزش اسلامی را برپا كردند. از ميان آنها، تعدادی را برای برهم زدن متينگ‌ و سخنراني‌ها سازمان دادند و تعدادی نيز بقيه عمر خود را وقف خدمت در زندان‌ها و يا حضور در گشت‌های خياباني كردند. گفتند مي‌خواهيم فحشاء را از ميان برداريم، غافل از علل اجتماعی آن پديده‌ای كه ابتدا از سطح به عمق رفت و اكنون با وسعتی كه تصور آن را نمي‌كردند يكبار ديگر به سطح بازگشته‌است.

بيست و چهار سال پس از آن دو رويداد فراموش نشدني، تهران يكی از مراكز تجارت دختران نوجوان و صدور آن به كشورهای خليج‌فارس و شهرهاي بزرگ آن-بويژه تهران- چنان به فحشاء و تن فروشی آلوده‌اند كه حضور زنان و دختران در حاشيه خيابان‌‌ها، به شناسنامه اين شهرها تبديل شده‌است. نسخه‌هائي كه هاشمی رفسنجانی برای ترويج ازدواج موقت در نماز جمعه‌هاي تهران مي‌پيچيد، سرانجام به انتشار طرح تاسيس نخستين فاحشه‌‌خانه رسمی در تهران انجاميده‌است. به موجب اين طرح قرار است چندين هتل و خانه امن (!) به بنگاه‌ها، دفاتر و موسسات صيغه موقت و تقسيم تن فروشان ميان مشتريان اختصاص يابد و درآمد ناشی از آن نيز تحت نظارت شرعی خرج شود. قربانيان فقر، فلاكت، شكست طرح‌هاي متعدد حجاب اجباري، مقابله با ورزش بانوان، جشن‌های شرم‌آور بلوغ در مدارس دخترانه كه روان پريشی را در اين مدارس بدنبال آورده‌است، كشاورزی ويران، گسترش ايدز، سفره‌های خالي، شوهران بيكار، زنانی كه شوهرانشان را در جنگ از دست دادند و... قرار است در اين موسسات ثبت‌نام شده و نهضت تن‌فروشي ترويج يابد! آنچه را "زال‌ممد" در انتهاب خيابان سی متری تهران پی افكنده بود و هادی غفاری با تصور از بين بردن آن ويران كرد، اكنون دهها هتل و صدها خانه‌امن نيز پاسخگوی آن نيست!

سيامك پورزند و يورش فرهنگي

همزمان با انتشار گزارش مربوط به تاسيس نخستين فاحشه‌خانه بزرگ و متمركز در تهران، سيماي جمهوری اسلامی يك روزنامه‌نگار مطبوعات دوران شاه را به پشت ميز محاكمه و مصاحبه تلويزيوني كشانده‌است: سيامك پورزند. روزنامه‌نگاری كه در دوران پيش از انقلاب در حاشيه مطبوعات اينسو و آنسو مي‌رفت و سخنش بيش از توان و عملش بود!

بيست و چهار سال پس از ويرانی مقبره رضاخان و در تلاش برای احيای سلطنت زير لوای ولايت، سيامك پورزند را به تلويزيون آورده‌اند تا بگويد در تمام اين سال‌ها سلطنت طلب‌ها اشاعه فرهنگ غربی مي‌كرده‌اند، روشنفكران و دگرانديشان ملی و مترقی كشور طرفدار سلطنت و فرهنگ غربي‌اند و رهبری آن هم برعهده وی بوده‌است! افتخاری كه هرگز در دفتر سلطنت دوران پهلوي پسر و پدر ثبت نيست و در هر دو دوره سيطره ظل‌الله بر سر ملت ايران، اهل فرهنگ، انديشه، دگرانديشی و مطبوعات در تنگناي معيشت و حرفه بوده‌اند. طرفداران احيای سلطنت، زير لواي ولايت مطلقه، پورزند را به تلويزيون آورده‌اند تا بگويد همه بحرانی كه اكنون سراپاي جامعه‌ايران را فرا گرفته ناشي از يورش فرهنگی غرب است و اين يورش هم كار سلطنت‌طلب‌هائي است كه قدرتمندانه بيست و چهار سال در جمهوری اسلامی عرصه علم و فرهنگ و هنر جولانگاهشان بوده‌است!

اين بحران ناشی از چپاول مردم توسط بازاري‌ها و تجار محترم نيست، بحران ناشی از سلطه آقايان و آقازادگان بر اركان حكومت نيست، بحران ناشی از تشكيل شورای شيوخ و كارگزاران آنها در مجمع تشخيص مصلحت نظام و تقليد از سيستم حكومتی عربستان سعودی نيست، بحران ناشی از سلطه مافياي حجتيه بر حاكميت نيست... بحران ناشی از يورش فرهنگی غرب است. و لابد همين يورش فرهنگی باعث نابودی توليد و صنعت در كشور شده و اعتصابات كارگری را بوجود آورده و ايران را به بزرگترين وارد كننده گندم در جهان تبديل كرده‌‌است. بيست و چهار سال پس از سرنگونی نظام شاهنشاهي، آيت‌الله جنتی مفتخر به كشف شبكه برانداز فرهنگی به رهبری سيامك پورزند، يك خطبه از نماز جمعه را به تشريح اين فتح اختصاص داده‌است و بدنبال وي، رهبر جمهوري اسلامی نيز برای خنثی سازی فشار سنگينی كه از حوزه‌های مذهبي، از درون سپاه پاسداران، از ميان اقشار مختلف مردم، از مجلس، از طرف نمايندگان ادوار گذشته مجلس، از سوی دانشجويان، كارگران، روحانيون، كارگزاران دهساله اول جمهوری اسلامی و... به وی وارد مي‌آيد تا بلكه نگاهي به كارنامه سيزده ساله خود بياندازد سخنان آيت‌الله جنتي را تكرار مي‌كند. شش سال تمام تلاش كردند تا بلكه بتوانند او را از موتلفه اسلامي، مدرسه‌حقاني‌چي‌ها و حجتيه و مافيای اقتصادي-حكومتي جدا كنند و جلوی ادامه فاجعه سيزده ساله گذشته را بگيرند، و حالا او، پشت به اينهمه افشاگری و آگاهی عمومی مردم، با تكرار سناريوی سعيد‌امامي -كه خود وی او را عامل صهيونيسم بين‌المللي اعلام كرده بود- طی سخنانی با افتخار اعلام مي‌كند كه كاشف اصلی يورش فرهنگی او بوده‌است و محصول اين كشف بزرگ امنيتی را هم همگان مي‌توانند در سيمای سيامك پورزند و ادعاهاي خنده‌داری كه مي‌كند ببينند!

مردم حساب و كتاب رهبری سيزده ساله را از وی مي‌خواهند، ايشان مردم را به نمايش مضحك تلويزيوني سيامك پورزند حواله مي‌دهد، كه سناريوی آن از درون موسسه كيهان، به سرپرستی حسين شريعتمداری بيرون آمده‌است!

بيست و چهار سال پس از آن دو بلدوزری كه هادی غفاری و صادق خلخالی در تهران به حركت در آوردند، فاحشه خانه بزرگ تهران تاسيس مي‌شود و سيامك پورزند به تلويزيون آورده مي‌شود تا بگويد طرفداران بازگشت سلطنت پهلوي، در رقابت با آقايان، بر فرهنگ و هنر و روشنفكری كشور سلطه دارند. اگر نام اين دو پديده فاجعه نيست، بفرمايند چيست؟

هستند روزنامه‌نگاران و اهل قلم حاضر در صحنه‌ای كه بخاطر دارند، در سال پنجاه و هفت، اندك زمانی پس از كشتار مردم در ميدان ژاله، زلزله طبس را ويران كرد. شاه كه از تكرار تظاهرات انقلابی جان به لب شده بود، از اين فاجعه استقبال كرد و براي گمراه ساختن افكار عمومي، همراه با دوربين‌های تلويزيونی عازم طبس شد تا بلكه نمايش تلويزيوني صحنه‌های دلجوئی وی از زلزله‌زدگان مردم را برای مدتی از تظاهرات انقلابی منصرف كند و فرصتی براي تجديد قوا و تجديد آرايش سياسي-نظامي فراهم شود. وقتی شاه به طرف زلزله زدگان طبس رفت، پيرمردي از ميان جمعيت به طرف شاه آمده و با صدای بلند خطاب به شاه كه لباس نظامی به تن داشت گفت: «آقاي شاه! چرا مردم را كشتي؟»

شاه با نگاه عاقل اندر سفيه گفت:«ما نكشتيم، زلزله كشت!»

پيرمرد شاه را از خواب بيدار كرد و گفت:« اينجا را نمي‌گويم، ميدان ژاله را مي‌گويم!»

مردم گزارش كارنامه سيزده ساله رهبری را مي‌خواهند، مضحكه تلويزيونی سيامك پورزند كه پاسخ نيست!

 

 


 

 
ی