رضا عليجانی از نيروهای ملی مذهبی
افغانيزه شدن رويدادهای ايران 
بيش از هرچيز عليه منافع ملی ماست 



محسن ميردامادی مدير مسئول نوروز
مشكل مخالفان روزنامه سلام
پايبندی آن به اصول انقلاب بود
جدال حكومتی بر سر دو گزينه به لحظات قطعی و مهم تصميم گيری نزديك ميشود : يا سركوب داخلی و رفتن به سوی مذاكره با آمريكا و خروج از بحران اقتصادی و يا مدارا با مردم و گشايش درهای مذاكره با آمريكا و خاتمه بخشيدن به محاصره اقتصادی
راديوها
آزادی
صدای ايران
بی بی سی
فرانسه

نشريات

ابرار
آزاد
اطلاعات
آفتاب يزد
انتخاب
ايران
سياست روز
جمهوری
چشم انداز
چيستا

راه توسعه

حيات نو
خراسان
رسالت
روز نو
عصرما
كيهان
گيلان امروز
نوروز
همشهری
ماهنامه آفتاب
يك هفتم

سايت ها

اكو نيوز
ايران امروز
ايران مانيا
ايرنا
ايسنا
پارس پژواك
پيك ايران
پيوند
تحكيم وحدت
دمكرات كردستان
راشدان
راه توده
راه كارگر
شمس
عصرنو
كار
گذرگاه
گويا
مرور
مشاركت
ملي- مذهبی
موتلفه
نامه مردم
نهضت ازادی
همصدا
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
برنامه‌ها
 
 
 
                pyknet@perso.be  

 

سودش به جيب آقازاده ها رفت، دودش به چشم مردم

 

تويوتاهای مشگی نيروهای ويژه


آنكه از ژاپن وارد كرد

آنكه در تهران خريد



دانشگاه و اميد و انتظار ميليون ها جوان



حجت الاسلام فاضل ميبدی

مزاحمت برای مردم در خيابانها و پاركها
جرم است، حتی اگر مراجع قانونی باشند
به بهانه حجاب مزاحم مردم نشويد. خيابان هم مثل 
خانه حريم مردم و كارگزاری شنود غيرقانونی است

سخنرانی حسين شريعتمداری درباره حمله به كوی دانشجويان
از آمريكا پول گرفتند 
تا به آنها حمله شود
باز هم از مظلوميت دانشجويان ميگويند

تفسير معاون سياسی رياست جمهوري 
درباره هشدار اخير خاتمی نسبت به انفجار اجتماعي
وقتی سيل در راه است
هشدار بهترين خدمت است

اعلمی نماينده تبريز فاش ساخت
اختلاس و چپاول خانوادگی در پالايشگاه آبادان


آزاد

جميله كديور : اصلاحات موفق به ايجاد فضای نقد و گفتگو شد

زهرا رفيعی - نوروز

شيرين عبادی : يك سيلی به كودك نيز شكنجه است

ابراهيم يزدی : شريعتی از معماران فكری انقلاب بود

بهمن احمدی امويی - نوروز

بهروز گرانپايه : التهاب اصلاحات و انتظارات عمومی

حبيب الله پيمان : شريعتی و زبانی متفاوت

حسين حقگو - آزاد

از وفاق تا تفرقه

مسعود سوری - حيات نو

اشتباه در تحليل 

تونی موريسو برنده جايزه نوبل : فضای آمريكا به پنجاه سال قبل بازگشته است

تقی رحمانی - نوروز

شريعتی و انديشه تغيير اجتماعی

نوروز

احمد شيرزاد : مبارزه با فساد دستمايه‌ای برای بقای سياسی



 گفته ها و نكته ها

 شورای نگهبان، قوه قضاييه و خشونت


دادستان كل كشور
تلازمی ندارد كه ادعاهای مدعی العموم با خواست عموم هماهنگ باشد
كدخدايی عضو حقوقدان شورای نگهبان
اين وزارت اطلاعات است كه خواستار اعمال شكنجه است
دولت آبادی نماينده مجلس
وزارت اطلاعات چنين مجوزی ندارد كه بتواند كسی را شكنجه كند
رضا قربانزاده - رسالت
آيا برای آنكه متهم به خشونت نشويم بايد دست از اسلام برداريم
يك نماينده مجلس
وزارت اطلاعات حق ندارد خواهان اعمال شكنجه باشد
عباس صفايی فر
مخالف قانونی كسی است كه قانون را رعايت ميكند ولو مخالفتش را با آن اعلام كند اما برانداز كسی است كه دست به اسلحه ميبرد
كاظمی مخبر كميسيون قضايی
قوه قضاييه بايد فارغ از جهتگيری های سياسی و جناحی فقط در انديشه تامين عدالت باشد
رمضان زاده سخنگوی دولت
دولت بخاطر پيگيری قتلهای زنجيره ای تاوان سنگيني را پرداخته است
دادستان كل كشور
هنوز فرصت نكرده ام پرونده كرمانشاه را بخوانم

مخالفان اصلاحات و اقتصاد آزاد

صادق زيباكلام استاد دانشگاه
محافظه كاران ايرانی برخلاف محافظه كاران غرب بشدت مخالف خصوصی سازی و آزادسازی اقتصادی هستند
حسين اديب - رسالت
مشكل اين است كه جناح دوم خرداد با اقتصاد آزاد بعنوان محور رقابتی شدن اقتصاد مسئله دارد
شما ارگان جمعيت موتلفه
سازمان خصوصی سازی هنوز هيچ اقدام اساسی و تدبير شفافی برای خصوصی سازی انجام نداده است
رسالت
غيردولتی كردن اقتصاد و مقررات زدايی از فعاليتهای اقتصادی و در نهايت خصوصی سازی بايد مورد توجه قرار گيرد
شما ارگان جمعيت موتلفه
باتوجه به عدم توانايی دولت خصوصی سازی همچون گذشته روندی لاك پشتی را طي خواهد نمود
رسالت
فساد ناشی از اقتصاد دولتی و تخصيص غيربهينه منابع است
رسالت
اگر مخالفت آغاجری با اقتصاد آزاد و عملكرد نبوی در شركت پتروپارس را روی هم بريزيد از آن معجونی ساخته ميشود كه مشابه ان در عملكرد گروههای چپ در دهه بيست است
رسالت
اگر اشكالی هست در برنامه تعديل است واگرنه همه با آزادسازی اقتصادی موافقند
شما ارگان جمعيت موتلفه اسلامی
چرا وزارت نفت در واگذاری چهارده شركت وابسته به اين وزارتخانه به بخش خصوصی تعلل ميكند؟
شما ارگان جمعيت موتلفه
در يك دورنمای وسيع بايد به خصوصی شدن كليه بانكهای دولتی بجز بانك مركزی انديشيد

مسايل روز

صفدر حسينی وزير كار
بسياری از مشكلات كارگری از طريق قرادادهای دستجمعی كار قابل حل است
معصومی عضو خانه صنعت
بعضی از مواد قانون كار تنها حامی كارگران است
محمد حسين رفيعی
شريعتی به ماركسيسم بعنوان رقيب نگاه ميكرد نه دشمن و معتقد به نقد علمی آن بود
ميرمحمود يگانگلی نماينده اروميه
قبول سياستهای بانك جهانی و صندوق پول تحت عنوان تعديل اقتصادی يك طبقه ثروتمند بی هويت را به بهای فقر 96 درصد مردم بوجود آورد
محمدی از حزب اسلامی رفاه كارگران
گرانی و فساد ناشی از مجلس و دولت است
قاسم امانی - رسالت
اينكه نايب رييس مجلس از شهدای موتلفه نام نبرد شايد بدليل اينست كه قبلا  با ماركسيستها هم پياله بوده است
نماينده مردم بهبهان در مجلس
گزارش هيئت تحقيق از صدا و سيما بزودی در جلسه غيرعلنی مجلس قرائت خواهد شد
امير محبيان - رسالت
بحث وفاق را بايد بعنوان يك پروسه كلان ملی و نه پروژه ائتلاف گونه پيش برد


 

سودش به جيب آقازاده رفت، دودش به چشم مردم

 

تويوتاهای مشگی نيروهای ويژه

 

آنكه از ژاپن وارد كرد

آنكه در تهران خريد

 

دليل استقرار نيروهای ويژه (كلاه‌سبزها) در خيابان‌های تهران كه همراه است با ضرب و شتم جوانان، تفتيش اتومبيل‌ها، بازجوئي‌های خيابانی از رهگذران و ايجاد مزاحمت برای زنان به بهانه نامطلوبی حجاب بحث روز مردم شده‌است. هر كجا مردم به هم مي‌رسند تفسيرهای خود پيرامون اين حضور خشن خيابانی را با يكديگر مبادله مي‌كنند، و البته در تمام تفسيرها يك هسته مركزی وجود دارد:« مي‌خواهند مردم را بترسانند!»

اين بحث‌ها به محافل مذهبی نيز كشيده شده و بتدريج روحانيون طرفدار اصلاحات و مخالف اين نوع صف‌آرائي‌هاي نظامی عليه مردم در مخالف با آن وارد ميدان شده‌اند. از جمله حجت‌الاسلام فاضل ميبدی كه سخنانش امروز در تهران منتشر شد.

در حاشيه اين تفسيرها، بتدريج اخبار و اطلاعات قابل توجه ديگری نيز ميان مردم دهان به دهان مي‌شود. از جمله:

اتومبيل‌هاي مشكی رنگی كه زير پاي نيروهای ويژه كلاه سبز قرار دارد همگی "تويوتا" از نوع "پاژرو" است كه سه ماه پيش يكی از آقازاده‌ها، دريك معامله نان و آب دار آنها را از ژاپن وارد كرده بود. ابتدا مي‌خواستند آنها را به چند سازمان دولتی بفروشند اما حجت‌الاسلام عليزاده رئيس كل دادگستري تهران همه آنها را به بهانه تشكيل سپاه ضابطين دادگستري، در يك معامله پرسود خريد و به اتومبيل‌هاي سازمانی اين سپاه اختصاص داد!

نيروهاي ويژه مزاحمت و ايجاد رعب در خيابانها، همگی احكام جلب و بازداشتی را دراختيار دارند كه قبلا همه آنها امضاء شده‌است و اين يكی از قابل توجه‌ترين امكانات و اختيارات اين نيروهاست. امری كه در هيچ كجای دنيا مرسوم نيست، زيرا حكم جلب را معمولا قاضی و بازپرس بايد صادر كند نه مامور خياباني، حتی از نوع ويژه‌آن! به اين ترتيب نيروهای ويژه هم پليس ضربتي‌اند و هم قاضی و هم بازپرس و هم بازجو!

دو ستاد، بيش از هر مركز ديگري مورد استفاده نيروهای ويژه برای بردن بازداشت شدگان و ادامه تحقيق و زنداني‌كردن آنهاست. ساختمان منكرات در خيابان ظفر و ساختمان امر به معروف در خيابان معلم.


  پنج شنبه 13 تير 1381

سخن روز

گفتگويی
كه بايد آن را خواند

مصاحبه حسين شريعتمداري كه او را در اشاره به جزوه‌هاي حاوی بازجوئي‌های زير شكنجه و يا پرونده‌سازی برای دستگيري‌هاي سياسی آقای "هويت" مي‌ نامند، ميزان درك، بينش و دانش اجتماعی شخصيتی را در جمهوری اسلامی به نمايش مي‌گذارد كه متخصص گفتگو با زندانيان سياسی در زندان‌هاست و سرپرستي بزرگترين موسسه انتشاراتي ايران را در اختيار دارد. بخشي از همين نظرات و حتی اصطلاحات بيان شده در اين مصاحبه در اعلاميه جمعيت طرفداران امام و ولايت عليه سخنرانی هاشم آغاجري( موتلفه اسلامی و گروه‌های همسو با آن) درج شده است، كه خود بايد خواند حديثی مفصل از اين مجمل! 

بسياري از معترضان به موضعگيري‌هاي رهبر معتقدند كه حسين شريعتمداري همين نظرات را بعنوان مشاور مطبوعاتی رهبر در اختيار وی مي‌ گذارد و اغلب نيز در تلقين اين نظرات موفق است. در جريان قتل‌هاي زنجيره‌اي، نويسندگانی مانند اكبرگنجی و عمادالدين باقی فاش ساختند كه حسين شريعتمداری ستاد مطبوعاتی سعيد امامي، معاون علي‌فلاحيان و سرپرست اجرائی فتوای قتل‌ها را هدايت مي‌كرده‌است. همچنين گفته مي‌شود در تدوين و اجرای پروژه يورش به نيروهای ملي‌-مذهبی نيز حسين شريعتمداری در زمره طراحان اين يورش و هدايت كنندگان بازجوئي‌ها بوده‌است. او خود در جريان قتل‌هاي زنجيره‌ای طی سخنانی در مدرسه حقانی قم ضمن اعتراف به گفتگو(!) با بسياری از فعالان و تئوري پردازان بنام ايران (مانند احسان طبري) در زندان آنها را متقاعد به پذيرش تغيير هويت كرده‌ است! او در همين سخنرانی و در رد اتهام شكنجه و بازجوئی در زندان‌ها گفت: متاسفانه افتخار بازجوئی را نداشته‌ام!

گفتگوي حسين شريعتمداری را با اين پيش زمينه بايد خواند تا گفته‌هاي او را تنها مشتی نظرات پراكنده و ناشی از پريشانی فكر و عمل تلقي نكرد بلكه آنها را نظراتي دانست كه هدايتگر بسياری از حادثه‌ها در جمهوری اسلامي بوده و هست و خميرمايه بسياری از اطلاعيه‌های جمعيت موتلفه اسلامي، فدائيان اسلام ناب محمدی و حتی پاره‌ای موضعگيری ‌هاي تنش آفرين در نماز جمعه‌هاي تهران نيز همين نظرات و كوشش برای تحقق آنها با هر وسيله و توطئه ممكن است. آنچه كه در بيانيه پيروان امام و رهبر و يا در موضع‌گيري‌ها و سخنراني‌هاي روزهای اخير رهبران مخالفان اصلاحات به بهانه سخنرانی هاشم آغاجری خوانده و شنيده شده، ابتكاری بيش از آنچه كه شريعتمداری در مصاحبه خود بيان مي‌كند نيست. تمام هدف متلاشي كردن جبهه دوم خرداد، گرفتن فتوا و يا موافقتی برای غير قانونی اعلام كردن سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، ايجاد شكاف در مجمع‌روحانيون مبارز، تكرار فجايع دهه 60 در زندان‌ها، راه‌انداختن شو های تلويزيوني، عبور از سد و خاكريز اول (مجاهدين انقلاب اسلامي) برای رساندن دست و پنجه خونين به گريبان ديگرانی در جبهه دوم خرداد و بازگرداندن آب رفته به جوی است. اين سخنان را بايد جدی تلقی كرد، نه به آن دليل كه باری از دانش، انديشه و تعقل را با خود همراه دارد، چرا كه واقعا هم ندارد، بلكه به آن دليل كه كارپايه بسياری از توطئه‌ها در آن نهفته‌است. از جمله زير علم مبارزه با امريكا، اما به سود امريكا، زير پرچم دفاع از ارزش‌ها اما عليه آنها، بنام انقلاب اما عليه انقلاب، به اسم مخالفت با اسرائيل اما صاف كردن جاده حمله نظامی اسرائيل به ايران، به اسم ايجاد وحدت اما عليه وحدت، به بهانه تائيد حضور 30 ميليونی مردم در انتخابات، اما عليه حاصل اين انتخابات و كوشش برای خانه‌نشين كردن مردم در انتخابات آينده. به اين محتوا بايد انديشيد و اين فاجعه كه مشاور ارشد مطبوعاتی پرقدرت‌ترين بخش اقتصادی - حكومتی حاكميت جمهوری اسلامی شخصيتی است كه دانش و بينش اجتماعی او از مرز توطئه عبور نمي‌كند و آنجا كه عبور مي‌كند به سرزمين آشناي خون و مرگ و اعدام مي‌رسد. به تكرار فاجعه "سيد مهدی ميراشرافی" مدير روزنامه "آتش" كه در دهه 30 بعنوان مسلمان متعصب و دو آتشه زانو به زانوی آيت‌الله كاشانی مي‌نشست و محرم اسرار او بود و بعد از كودتای 28 مرداد معلوم شد عامل مستقيم انگلستان براي ايجاد تفرقه در جبهه ملی و جدائي آن از آيت‌الله كاشانی و مجري طرح‌های دربار شاهنشاهی بود. مصدق و كاشانی بعد از كودتا و در دوران ستم‌شاهی در انزوا و تنگدستی آنقدر ماندند تا چشم بر جهان بستند و سيد مهدی ميراشرافی تا سقوط نظام شاهنشاهی و پيروزی انقلاب از بودجه محرمانه و حمايت غير محرمانه دربار شاهنشاهي برخوردار بود. بعد از انقلاب نيز كوشيد به يمن مناسباتی كه با مذهبيونی نظير رهبران كنوني جبهه ضد اصلاحات داشت بماند و نقش ايفاء كند اما حجت‌الاسلام "اميدنجف‌آبادي" امانش نداد و حكم اعدامش را صادر كرد. بعدها اميدنجف آبادی به بهانه‌های مختلف، اما در واقع به جرم همين حكم و از بين رفتن يكی از عوامل سابقه دار انگلستان توسط لاجوردی اعدام شد!

اميدنجف‌ آبادي اشتباه كرد. نه از آن رو كه حكم اعدام ميراشرافی را صادر كرد- چرا كه اين حق ميراشرافی بود - بل، بدان روی كه به ريشه‌ها بايد پرداخته مي‌شد. ريشه‌هائي كه ماندند و شاخه‌هائی نو از كنار تنه ميراشرافی جوانه زدند. ريشه را بايد خشكاند و پيروزي جنبش اصلاحات در گرو همين كار دشوار است!


 

 
ی