در جمهوری ارمنستان رویدادهائی آغاز شده است که مستقیما در ارتباط با آینده ایران است. از مدتی پیش خرید خانه و املاک در پایتخت این جمهوری "ایروان" چنان رونق گرفته که قیمت ها بین 10 تا 20 در صد بالا رفته است.
حتی مطبوعات ارمنستان با اشاره به احتمال آغاز جنگ در ایران می نویسند: با حمله نظامی به ایران، سیل مهاجرین ارامنه ایرانی به همراه ایرانیان غیر مسیحی به طرف ارمنستان سرازیر خواهد شد و دولت باید از هم اکنون خود را آماده چنان شرایطی کند.
به موجب آماری که مطبوعات ارمنستان اعلام کرده اند، شمار ارامنه ایرانی که هنوز در ایران زندگی می کنند بالغ بر 300 هزار نفر است. روزنامه "آگوس" که در ترکیه منتشر می شود و ارگان ارامنه این کشور است، اخیرا با انتشار مطالبی در همین زمین نوشت:
با آغاز جنگ احتمالی در ایران، ارمنستان را دو خطر تهدید می کند که از هم اکنون باید برای آن چاره ای اندیشید. نخست سرازیر شدن سیل مهاجرین به طرف این کشور و دوم بسته شدن راه ارتباطی ارمنستان به جهان.
درحال حاضر براثر اختلافات میان ارمنستان و گرجستان و آذربایجان و ترکیه، ایران تنها راه ارتباطی ارمنستان با جهان است. هر چند بین ارمنستان و روسیه معاهدات نظامی منعقد است اما روی این معاهدات نیز زیاد نمی توان حساب کرد زیرا مسکو روی گرجستان بیش از ارمنستان حساب می کند.
به دنبال درگیری های سال 2008 و به رسمیت شناختن "اوستیای جنوبی" و "آبخازی" از جانب روسیه خط راه آهن گرجستان- روسیه عملا غیر قابل استفاده شده است.
رئیس "انجمن جامعه شناسان ارمنستان" بنام "گرورگ پطروسیان" می گوید: کوچ ارامنه و صاحبان سرمایه و حتی برخی از روشنفکران مخالف جمهوری اسلامی به ارمنستان از هم اکنون آغاز شده است.
درحال حاضر دولت ارمنستان هیچ محدودیتی برای ایرانی ها جهت خرید املاک و تاسیس مراکز تجاری در ارمنستان ایجاد نمی کند. در ارمنستان بسیاری از شعب بانک های ایرانی و رستوران ‌ا و حتی یک مسجد و یک مرکز فرهنگی ایرانی در حال فعالیت است.
رئیس اطاق بورس املاک ارمنستان "آرتم پریبیلسکی" میگوید: "با توجه به افزایش بیش از ده درصدی ایرانیان در بورس املاک، اگر وضع به همین شکل ادامه یابد باید منتظر افزایش بسیار بالای قیمت املاک در ارمنستان باشیم. "
"آگوس" نشریه ای است که منعکس کننده افکار ارامنه ترکیه می باشد. شش سال پیش سردبیر این نشریه " هرانت دینک" در نزدیکی محل کارش در استانبول ترور شد.
http://www.agos.com.tr/batinin-iran-gerginligi-ermenistani-endiselendiriyor-493.html

کمر روحانیت
در دوران خامنه ای شکست!

کمتر کسی – حتی از میان روحانیون بلند پایه جمهوری اسلامی- در این امر تردید دارد که حاکمیت دو دهه اخیر که رهبری آن مستقیما دراختیار علی خامنه ای بوده، بزرگترین ضربه را به اسلام در ایران زد و عظیم ترین رویگردانی ملی از مذهب و روحانیت را بوجود آورد. این وضع به گونه ایست که حتی خود اقای خامنه ای با صراحت در فیلمی که از سخنرانی او می بینید، اعتراف به نابودی اسلام و روحانیت در ایران می کند. ایشان می گوید که با سقوط نظام چنین اتفاقی خواهد افتاد. درست می گوید. اما این نیمی از لیوان آب است. نیمه دیگر آن ادعائی است که ایشان می کند، مبنی بر استواری کشتی نظام. و کیست که نداند این کشتی سوراخ سوراخ را آب گرفته است. این استواری را ایشان بر پایه قدرت سرکوب داخلی و آمادگی جنگی سپاه می داند، اما سرکوب داخلی و فسادی که فرماندهان سپاه در آن غرق شده اند جائی برای حمایت مردمی از سپاه باقی نگذاشته و توپ و تانک و موشک نیز با چشم بر هم زدنی نابود می شود. خیانت از درون همین فرماندهان برای مذاکره و زدوبند با قدرت های مهاجم مثل روز روشن است، تجربه تاریخ و تجربه همه کشورهای استبدادی همین را نشان میدهد. آقای خامنه ای در این سخنرانی می کوشد روحانیت را ترسانده و به حمایت از خویش ناچار کند. اما حقیقت اینست که روحانیت نیز امروز می داند که در دوران شخص او و با ضرباتی که به کمرروحانیت زد و پایگاه مردمی آن ها را نابود کرد، این بلا بر سر آنها آمد. در دوران او و بدستور او آیت الله منتظری حبس خانگی شد. در دوران او اوباش به خانه مراجع حمله کردند و امثال آیت الله صانعی و دستغیب و بیات زیر ضربات امنیتی قرار گرفتند. در دوران او شیخ مهدی کروبی رئیس دو دوره مجلس را حبس خانگی کردند و در حمله به خانه اش چنان کردند که شاه با آیت الله کاشانی نکرد. چه رسد به آیت الله خمینی. در دوران او مرتجع ترین و فاسد ترین روحانیون سکاندار شدند. امثال محسنی اژه ای و یا مصباح یزدی و احمد جنتی و احمد خاتمی و نوچه های عمامه به سر آنها در مجلس و نمایندگی های رهبری نمونه اند. آنها شدند الگوی روحانیت و مردم را از روحانیت متنفر کردند. امروز نه فقط در تاکسی و مترو و اتوبوس، بلکه درصف منتظران نوبت در ادارات نیز مردم به شخص خامنه ای با صدای بلند فحش می دهند و زیرو بالای روحانیت را می گویند. در دوران ایشان مشتی مداح فاسد و چاپلوس و معتاد و زن باره شدند سمبل اسلام و امام حسین و امروز مردم دیگر همه را با یک چوب می رانند. به صف کردن بسیج و سپاهیانی که لباس شخصی پوشیده اند و شماری دولتی و مواجب بگیر از حکومت را در صف نماز جمعه به صف کردن معنایش حمایت مردم از نظام نیست. همچنان که از تهران 12 میلیونی با اتوبوس و بسته های شیرینی و شکلات 20 – 30 هزار نفر را در میدان آزادی جمع کردن معنایش حمایت مردم از نظام و روحانیت نیست. و اتفاقا احمدی نژاد و باند او این نفرت مردم را خوب فهمیده اند و به همین دلیل کمتر خود را به روحانیت می چسبانند.

وزیر نفت و یک هیات نفتی
سفر محرمانه به چین برای نقد کردن پول نفت

افشاگری درون تشکیلاتی در سپاه قدس

از یک گزارش دریافتی
مردم ایران به فکر
فردای، پس از ج. اسلامی اند