عکس برگردان فیلم بی بی سی از علی خامنه
ای، عملا روز گذشته در تهران کلید خورد.
یعنی یکی از نمایندگان مجلس – شاید از روی
خیرخواهی و یا شاید هم برای خودشیرینی و
شاید هم برای جمع کردن ته کاسه جمهوریت-
پیشنهاد کرد، پست ریاست جمهوری حذف و پست
نخست وزیری یکبار دیگر در قانون اساسی
گنجانده شود.
در حقیقت نیز وضع همین است. یعنی آقای
خامنه ای پادشاه است و سیستم ولایت فقیه
نیز تبدیل به سیستم سلطنتی شده است. حتی
ایشان پسر دومش را هم مشغول آماده کردن
برای جانشینی است. آقا زاده هم اشتهای
جانشین را چنان دارد که از همین حالا و در
حیات پدر تسویه حساب ها و تصفیه ها را
شروع کرده تا پس از ایشان نفس کشی در
میدان نباشد.
حمید رضا کاتوزیان از معدود نمایندگان
مجلس است، که حرف بی حساب نمی زند. او روز
گذشته، در حاشیه جلسه مجلس خبرگزاری ایلنا
را پیدا کرده و به او گفته است:
کشور از نعمت ولایت فقیه و رهبر معظم
انقلاب برخوردار است. بنابراین نیازی به
وجود رییس جمهور در کشور نیست.
کشور میتواند بعنوان عالیترین مقام
اجرایی، نخست وزیر داشته باشد که توسط
مجلس انتخاب شود.
(البته با معرفی از طرف رهبر. همانگونه که
در زمان شاه بود)
کاتوزیان ادامه داد: این نظریه از این رو
قابل تامل و توجه است که پاسخگویی قوه
مجریه را در قبال نمایندگان ملت افزایش
میدهد .
اکنون نیز در بسیاری از محافل، از جمله
نمایندگان فعال مجلس این موضوع طرح شده و
در حال بررسی است.
(فیلم بی بی سی هم جز این نمی خواست
بگوید. این که همه کاره آقای خامنه ایست و
همه اختیارات در ید ایشان و بیت 4 هزار
نفره ایشان است. بنابراین یک رئیس برای
قوه مجریه هم اگر تعیین کند، کار تمام است
و سلطنت کاملا احیاء شده است. فرمانده کل
سپاه پاسداران نیز در همان هفته های اول
پس از کودتای 22 خرداد تقریبا همین را
گفته بود. این که "یکی از گرفتاری های ما
در مملکت همین انتخابات ریاست جمهوری است
که یک هیجانی در کشور بوجود می آورد. باید
برای آن یک فکری کرد."
ظاهرا این فکر را کرده اند و در پی یافتن
راه حلی برای اجرای آن هستند، تا دیگر
نیاز به کودتا و آبروریزی های متعاقب آن
نباشد. مگر در مصر امریکا جز این کرد که
مبارک را برداشت و نظام را نگهداشت؟ خوب،
در جمهوری اسلامی هم، شاه بلند شد، و
البته خیلی طول کشید تا نظام او دوباره
احیاء شود. به قیمت سقوط پول و اعتبار
ایران و فقر و فحشاء و اعتیادی که در
تاریخ ایران سابقه نداشته است. شاید آقای
کاتوزیان و آن نمایندگانی که او را جلو
انداختند تا مسئله را طرح کند، عاقبت
اندیشی هم کرده اند. این که تا آقای خامنه
ای بقیه را هم نداده دم تیغ و یا نفرستاده
زندان و یا برکنار و خانه نشین نکرده، همه
دست ها را بالا کنند و ایشان را جانشین
شاه قبول کنند و جان خودشان را نجات
بدهند! مگر آن که همه درپی چاره ای برای
کنار گذاشتن آقای خامنه ای باشند و مسئله
نخست وزیری را برای افشای وضع موجود مطرح
کرده باشند. زیرا کنترل و محدود کردن او
دیگر ممکن بنظر نمی رسد.)
رویش یافتگان دوران آقای خامنه ای
امیرمنصور آریا یکی از
رشد یافتگان و یا
"رویش یافتگان" مورد نظر آقای خامنه است
که سالها پس از انقلاب 57، انقلابی شده
اند!
ایشان را شورای ایرانیان در امریکا به
احمدی نژاد معرفی کرد که بیاید در ایران و
سرمایه گذاری کند، یا جلب سرمایه گذاری
کند! نه سرمایه گذاشت و نه سرمایه جلب
کرد، اما تا دلتان بخواهد اختلاس کرد. از
جمله، در همین اختلاس تاریخی 3 هزار
میلیارد تومانی هم می گویند دست ایشان بند
بوده و حالا او را می خواهند دراز کنند تا
مثل قتل های زنجیره ای چند عامل دست چندم
را محاکمه و پرونده را جمع کنند.اگر اینطور باشد، یک سر ماجرای
اختلاف 3 هزار میلیارد تومانی به شورای
ایرانیان و هوشنگ امیراحمدی هم می تواند
وصل باشد. همه دست در دست هم، در دولت
انقلابی احمدی نژاد (به تعبیر آقای خامنه
ای) مملکت را بار خورجین کردند. چنان
مملکت را در 6 سال گذشته غارت کردند که
حتی حاج حبیب الله عسگراولادی مسلمان هم
که در 50 سال تجارت پیش و پس از انقلابش
چنین پولی نصیبش نشده، از اختلاس 3 هزار
میلیارد تومانی انگشت به دهان مانده،
مصاحبه کرده و گفته است وضع بانگ ها ویژه
است. نمی شود آنها را خصوصی کرد و باید
نظارت دولتی روی آنها باشد.(تاکنون چند
عکس از ایشان منتشر و سپس تکذیب شده است.
مثل عکسی که ساعاتی روی صفحه اول پیک نت
بود. ضمنا گفته می شود اسم اصلی او "آریا"
ندارد و این اسم مستعارش است. مگر ابطحی
است که تا گرفتند و حسین شریعتمداری بالای
سرش ظاهر شد، با آن سر بی عمامه و گوشت تن
ریخته بیآورند سیمای سردار ضرغامی؟ اینها
آبرو دارند، عزت دارند، خانواده دارند،
حامی دارند، یک دست بزرگان در جیبشان است
و دست دیگر بزرگان پشتشان...! تا ببینیم
چه وقت رونما خواهد شد. و اصلا خواهد شد؟
در این روزها که ترور خواهر زاده
موسوی و علیمحمدی استاد فیزیک
دانشگاه مطرح است و این بار نه
سیاسیون و روشنفکران، بلکه توده
مردم ایران انگشت اتهام را به سوی
کانون قدرت دراز کرده و آنجا را
مرکز صدور فرامین ترور و قتل و
انفجار می دانند، یکبار دیگر می
توان نگاهی انداخت به مستنداتی که
درباره قتل سید احمد خمینی –
یادگار امام- وجود دارد و در
"ویکی پدیا" روی شبکه اینترنت
قابل دسترسی است. آنها که فرمان
قتل او را دادند، تا وقتی آیت
الله خمینی زنده بود، هر زمان که
شانس آورده و احمدخمینی برایشان
از امام وقت می گرفت، هنگام ورود
به بیت آیت الله خمینی، دست احمد
خمینی را می بوسیدند. اما همین
دست بوسان قدرت، آن زمان که دست
کس دیگری را می بوسیدند – علی
خامنه ای- فتوای قتل احمدخمینی را
صادر کردند. آیا، بی مشورت با علی
خامنه ای و کسب اجازه از او چنین
کردند؟ باور کردنی نیست.
بنابراین، آنها که به احمد خمینی
رحم نکردند، به خواهر زاده موسوی
و یا فلان استاد دانشگاه و یا حتی
موسوی و کروبی رحم خواهند کرد؟
تمام رویدادهای گذشته می گوید
خیر. بنابراین آنچه که دست آنها
را از پشت بسته، قدرت مردمی است
که در خیابان ها هستند. تمام
توحشی که نیروهای سرکوبگر،- بموجب
فرامین صادر شده از بالا - از خود
نشان میدهند، برای گریز از سقوط و
پس دادن حساب های گذشته است. حتی
پس دادن حساب کهریزک و قتل های
خیابانی 7 ماه گذشته! کافی است از
حضور خیابانی مردم کاسته شود تا
آستین ها را برای قتل های تازه
آغاز کنند.
با سلام خدمت عزیزان زحمتکش سایت وزین
پیک نت-
ضمن تشکر وقدردانی از
شما که سایت روشنگرتان زوایای تاریک
سیاست ها را برای ما که داخل کشور
هستیم
آشکار می نماید و با عنایت به اینکه
بسیاری (شایداکثریت) ازمراجعین به پیک
نت پس از
فراغت
ازکارروزانه (بعد از ظهر) فرصت ارتباط
پیدا می کنند، چنانچه از لحاظ فنی
وسایر
موارد مقدور باشد بمنظور هرچه نزدیکتر
شدن مطالب
مطروحه با اخبار روز، زمان
به روزرسانی صفحات سایت بجای صبح زود،
12 ظهرانجام شود.
باتشکراکبر
پیک نت- با تشکر از حسن نظر شما،
متاسفانه چنین اقدامی مقدور نیست. پیک
نت، یک روزنت است. نامی که جانشین
روزنامه است. روزنامه یا صبح منتشر می
شود و یا بعد از ظهر. ما بموجب همین
سنت، صبح را انتخاب کردیم، ضمن آن که
بخاطر داشته باشید، ما اغلب اخبار مهم
را همراه با تفسیرهای کوتاه خود منتشر
می کنیم. بنابراین شما اگر با کمی
تاخیر هم پیک نت را بخوانید، چیزی را
از دست نداده اید، زیرا تفسیر ما بر
اخبار را مطالعه فرموده اید.
به تحریم ها
نباید کمک کرد
سردبیر محترم پیک نت من یکی از
خوانندگان همیشگی شما هستم. دیروز
خبری را خواندم که شما از قول یک
نویسنده بی نام چاپ کرده اید. با
عنوان "از جرثقیل تا جان آدم در
اختیار سپاه پاسداران است" با انتشار
اخباری که به نوعی امکان تشدید تحریم
ها را محتمل سازد بسیار مخالفم. تازه
از کجا معلوم آن خبر تحریف شده نباشد؟
با
سلام- در متن سند ویکی لیکس در باره
دیدار با برادر فرمانده سابق سپاه،
بخش زیر کامل و با دقت ترجمه نشده بود
و من در رادیو فردا نیز آن را ندیدم.
بنابراین آن را به فارسی برگردانده و
برایتان ارسال میدارم:
۹ـ پولوف که هنگام شام کنار دست دکتر
صفوی و همسر وی نشسته بود یک نسخه
فارسی از سخنرانی پرزیدنت اوباما در
قاهره و سخنان او در پانزدهم ماه
ژوئیه (در جریان دیدار با برلوسکونی
نخست وزیر ایتالیا) درباره ایران را
به او داد. این اسناد در پوشه های سبز
و آبی گذاشته شده بودند. صفوی تامل
کرد و گفت وی پوشه ابی را ترجیح
میدهد و با شوخی اضافه کرد که رنگ
ابی رنگ محسن رضایی است و پوشه سبز را
به همسر خود داد و گفت" همسر و
دختروی سبز هوادار موسوی هستند" .
پس از زمانی کوتاه، شوخی خود را در
مقابل مهمانان تکرار کرد و این بار
علنا پوشه سبز را از همسر خود باز پس
گرفت و با صدای بلند گفت " در حقیقت
اینروزها همه طرفدار موسوی هستند
سلام-
در نامه ای که از یکی از خوانندگان
پیک نت منتشر کرده بودید ایشان درباره
تجزیه طلبی نوشته بود، اما حقیقت این
نیست.
اولا پرچم تركیه دركجای ورزشگاه بود؟
ثانیا این درست است که ما آذری ها
فوتبال را بهانه میكنیم تا علیه رژیم
فاسد وغارتگر و اصلاح نشدنی فریاد
بزنیم.
اگر ایشان از جو آذربایجان با خبر بود
می دانست که درهركوچه خبرچین کاشته
اند. مگرمیشود درتبریز از رژیم
انتقاد کرد؟ من خودم 63 باردادگاهی
شدم فقط بخاطر سخنرانی علیه تبعیض.
اما خودم هم با تجزیه مخالفم. این
كار كار خود رژیم است كه با تفرقه کار
خود را پیش ببرد. چند سال پیش
بعضی روزنامه ها را مجبور به نوشتن
توهین به آذری ها کردند. می خواهم
بگویم که دست خود حکومت در این کار
است.
(پیک نت: از میان نامه هائی که دیروز
دریافت داشتیم، این نامه را بصورت
خلاصه و برای جلب توجه نویسنده
یادداشت روز گذشته منتشر کردیم و در
همینجا، این بحث را خاتمه یافته تلقی
می کنیم و هیچ نامه ای را در این
زمینه منتشر نخواهیم کرد.)
هنوز روز جزئیات اختلاس 3 هزار
میلیارد تومانی برمردم بدرستی روشن
نیست. اگر نمی خواهند اسم کسی را
عنوان نمایند حداقل میتوانند چگونگی
این اتفاق را به اگاهی مردم برسانند.
این پولها، سپرده های مردم است که
در بانکها امانت گذارده اند. در
تمامی دنیا برای حفظ مال مردم راهکار
های دقیق و مطمئن وجود دارد که هرگز (
حداقل در جنین سطحی) این مقدار اختلاس
اتفاق نمی افتد مگر بگوییم کار آنهایی
باشد که در بالا ترین و قدرتمند ترین
ارکان هستند. درتمام دنیا براساس
مقررات و عرف بانکی سپرده قانونی وجود
دارد که هربانکی باید به نسبت سپرده
هایی موجود مردم در نزد خود؛ مبالغی
مثلا 25 تا 30 درصد به بانک مادر که
در ایران ما بانک مرکزی است تودیع
نماید و این یکی از کلید های مهم
کنترل بانک مرکزی است که بدرستی
میداند چه میزان از سپرده های مردم در
یک بانک یا شعبه های آن به مصرف وام
یا سایر تسهیلات بانکی رسانده شده
است.
مبلغ چنین اختلاسی خیلی بعید است که
با توجه به میزان سپرده هایش در توان
شعبه یک بانک باشد. مگر اینکه با
دستور خاصی کور شده باشند. نگارنده نه
پیشگو است و نه استعداد چنین کاری را
دارد ولی دیر یا زود بجای علاج ریشه
ای کارمند یا کارمندان مفلوکی در یک
بانک دراز خواهند کرد. در حالیکه در
چنین مواقعی رئیس دولت، رئیس دارایی و
رئیس بانک مرکزی مسئولین درجه یک
قضایا هستند. زیرا رئیس دولت است که
درمقابل مردم مسئول است و رئیس دارایی
در مقابل دولت و رئیس بانک مرکزی در
مقابل رئیس دارائی. بعبارت بهتر هرسه
مقصرند.
باسلام- جهت اطلاع: "رسول دانیال زاده
سلیمی نبین" دارنده 74درصد ازسهام
شرکت فولاد کاویان وهمچنین صاحب شرکت
فولاد گیلان و فولاد سمنان و
ازهمراهان صمیمی امیرخسروی اختلاس
کننده بزرگ ازبانک ملی و صنعت و معدن
و تجارت است. این دو از بانک ملی وام
گرفته اند اما حدود 4 سال است که شرکت
های متعلق به وی با 30 تا 40 درصد
ظرفیت کارمی کنند که باعث اعتراضاتی
در شرکت فولاد کاویان هم شده است.
قابل توجه است که این آقا شرکت فولاد
کاویان را حتی ازنصف قیمت واقعی هم
کمترخرید. در روز ورودش به شرکت فولاد
کاویان درتمام مدت پسر آقای حداد عادل
پشت سر او بود و درچند هفته گذشته بعد
از دستگیری آقای خسروی "دانیال زاده"
ظاهرا تمام سهامی که به نام خودش بوده
به نام آقای جهانشاهی که ازبستگانش می
باشد منتقل کرده است. اطلاع رسانی
کنید تا پول ها را برنداشته و از
مملکت خارج نشده اند.