جناح اصولگرا یا راست در دو قشر ریشه
دارد: روحانیت سنتی و بازار سنتی. احتیاج
به هوش زیادی نیست تا فهمیده شود که این
جناح از لحاظ مقبولیت و پاسخ به مطالبات
جامعهی ایرانی وضعیت اسفباری دارد. در
طرف روحانیت توان پاسخگوئی به حداقل
خواستهای جامعه ایرانی در مقولات سادهای
مانند پوشش و حجاب، موسیقی، فیلم، تئاتر،
نشر و ... وجود ندارد. به عنوان مثال، حتا
پوشش مردم عشایر ایران نمیتواند مورد
تائید روحانیت سنتی قرار گیرد (نمیدانم
تا به حال موهای بیرون ریختهی زنان عشایر
را دیدهاید)، تا چه رسد وضع پوشش
درشهرهای بزرگ. هنوز هم علی مطهری، به
عنوان یک روحانیزاده و آدم معقول جناح
راست، یکی از مهمترین انتقادهایش به
احمدینژاد را ذیل مقولهی نظر او در مورد
حجاب بیان میکند. یا مثلاً احمد جنتی در
خطبههای نمازجمعه قبل ازعید از مردم
میخواهد «تا به دروازهی شهرها بیایند و
از ورود بیحجاب ها به شهرشان در ایام
تعطیل جلوگیری کنند» ظاهرا ایشان فکر می
کند هنوز شهرها مانند دوران قاجاریه
دروازه دارند!
در موضوعات مهمتری مانند اقتصاد و سیاست
خارجی و اشتغال و بهداشت و درمان و ... که
روحانیت سنتی از اول هم چیزی بیش از کلیات
و نصایح برای ارائه نداشت. در طرف بازار،
با پیچیده و جهانی شدن مناسبات اقتصادی،
سهم بازار سنتی در رفع احتیاجات جامعه کسر
کوچکی را به خود اختصاص میدهد.
به همهی کاستیهای بالا باید عرضاندام
گاهوبیگاه جناح راست در مقابل رهبر، بیت
و سپاهیان تندرو را اضافه کرد. این
عرضاندامها گاه به شکل اظهارنظرها و به
تعبیری زباندرازی روحانیت و وابستگان
آنها، و گاه به شکل مقاومت و اعتصاب
بازاریان در مقابل مالیات ظهور میکند.
یادآور میشود زباندرازی روحانیت تنها
منحصر به قشر مخالف آن نمیشود، و در
اینجا تاکید بر روی افرادی مانند
جوادیآملی، مکارم، احمدخاتمی، علمالهدی،
جنتی، امامیکاشانی، امینی ... است. هنوز
یادمان نرفته است
در ماجرای دانشگاه آزاد، وقتی مجلس با
اکثریت جناح راست علیرغم دستخط رهبری،
اصرار بر بررسی
مورد در مجلس گرفت، بسیجیان در بیرون مجلس
به لاریجانی ناسزا گفتند، و از به توپ
بستن مجلس سخن گفتند.
این در حالی است که علی لاریجانی به عنوان
رئیسمجلس، با بیشترین درصد آرا از حوزهی
انتخابی خود در بین تمام
نمایندگان بعد از انقلاب، آن هم از قم،
وارد مجلس شده است.
از آنجا که قدرت مفت، مانند هر چیز مفت و
بی صاحب دیگر، مورد ادعا و کشمکش است با
فشار روزافزون مطالبات اجتماعی و اقتصادی
مردم، باید انتظار داشت که رهبر و به خصوص
بیترهبری در آینده نیز مانند مرغ، چند
تخم مرغ جناح راست را از زیر بالش بیرون
انداخته و به امید جوجه، روی بقیه تخم های
جناح راست بنشیند. |